اما دوران پيش از ولايتعهدي ايشان كه قريب به 16سال طول كشيده مورد غفلت واقع شده است. زندگي مبارزاتي حضرت بايد در 3بخش مجزا مورد بررسي قرار گيرد: 10سال در زمان هارونالرشيد، 5سال در زمان امين و 5سال در زمان مأمون.
در اين بين، 10 ساله زمان هارون، بسيار خطير است. به گفته يكي از ياران امامرضا(ع)، از شمشير هارون خون ميچكيد. در ميزان ظلم و جور هارون، ترديد و شكي وجود ندارد. او يكي از سفاكترين و عياشترين خلفاي عباسي بوده است. عياشيهاي هارون و خرجهاي گزاف او براي به چنگ آوردن كنيزان زيبا و دلبر مشهور است، آنچنانكه تاريخ مينويسد: در يك نوبت، او عاشق كنيز برادرش شد و با ترفندي او را بهدست آورد و در يك شب به او 100هزار دينار طلا بخشيد. در سنگدلي او نيز حكايتهاي بسياري موجود است. شخصي به اسم حميدبن قحطبه ميگويد: هارون شبي از شبها مرا خواست و با غلامي مخصوص عازم كرد و به من دستور داد در همان شب 60نفر از ذريه فاطمه زهرا(س) را سر بريده و در چاه اندازم.
با اين اوصاف، مدت امامت امامرضا(ع) در دوران هارون، حائز اهميت و شايسته بازخواني است. بزرگترين هنر اين امام معصوم آن بود كه توانست درخت تشيع را از گزند طوفان حادثه به سلامت دارد و از پراكندگي و دلسردي شيعيان مانع شود. ايشان در دوران مقتدرترين خلفاي بنيعباس و دوران استقرار و ثبات كامل آن رژيم، مبارزات عميق و مؤثري انجام داد. امام هشتم در اين دوران همان مبارزه دراز مدت اهلبيت(ع) را كه در همه اعصار بعد از عاشورا، استمرار داشته، با همان جهتگيري و همان اهداف ادامه ميداده است.
شيعه در كنار مهربانيها و محبتورزيها، بهشدت اهل جهاد و مبارزه است، چرا كه همواره بهدنبال عدالت و استقرار حكومت ديني است.
شايد چندان زيبنده نباشد كه ما ايرانيان، امامرضا(ع) را صرفا در 2حيطه مفهومي «غريب» و «رئوف» محصور و محدود كنيم، كه البته اين 2 كليدواژه نيز براي ما هدايت و امنيت به ارمغان ميآورد اما مهمتر از آن، مبارزه و سياستورزي امامرضا(ع) در حفظ و صيانت از دين و احكام خداست.