او حالا براي نجات پدرش در انتظار كمك خيرين است.حادثه‌اي كه پدر اين دختر را به پشت ميله‌هاي زندان كشاند مرداد سال 89 رخ داد. آن روز اين مرد راهي پليس آگاهي شهرستان مهريز شد و از ناپديد شدن همسرش خبر داد. او گفت كه همسرش پس از اينكه خانه‌شان را ترك كرده به طرز مرموزي ناپديد شده است اما حدود 48ساعت بعد بار‌ديگر راهي اداره آگاهي و اين بار مدعي شد كه خودش همسرش را به قتل رسانده و حالا به‌خاطر عذاب وجدان آمده است تا حقيقت را بگويد.
با ادعاي جديد مرد جوان او بازداشت شد و مأموران با راهنمايي وي، جسد همسرش را از چاه فاضلاب خانه‌شان بيرون كشيدند. مرد جوان در بازجويي‌ها گفت: قصد كشتن همسرم را نداشتم و همه‌‌چيز در يك لحظه رخ داد. مدتي قبل از او 200هزار تومان قرض كرده بودم و سر همين موضوع با هم اختلاف داشتيم.
روز حادثه در خانه تنها بوديم كه او بحث پول را مطرح كرد و با هم درگير شديم و من كه كنترلم را از دست داده بودم گلويش را فشار دادم و وقتي به‌خودم آمدم كه او ديگر نفس نمي‌كشيد. خيلي ترسيده بودم براي همين جسد او را به چاه انداختم. بعد هم وانمود كردم كه وي زماني كه قصد رفتن به خانه پدر و مادرش در زاهدان را داشته ناپديد شده است اما عذاب وجدان باعث شد كه خودم را تسليم كنم.
با اعترافات اين مرد، او بازداشت و پرونده به دادگاه كيفري استان يزد فرستاده شد. مرد جوان به اتهام قتل همسرش، اخفاي ادله جرم و سرقت طلاهاي او به قصاص و حبس محكوم شد كه اين حكم مدتي بعد از سوي ديوان‌عالي كشور تأييد شد. درحالي‌كه پدر و مادر مقتول تنها خواسته‌شان قصاص بود، تلاش نوه آنها (دخترنوجوان قاتل) براي گرفتن رضايت شروع شد. او كه حالا 14سال دارد با اينكه مادرش را از دست داده اما نمي‌خواهد با قصاص پدرش، تنها اميدش به ادامه زندگي را هم از دست بدهد.
به همين دليل چندين بار از يزد به خانه پدربزرگ و مادربزرگش در زاهدان رفت تا رضايت آنها را جلب كند. در اين ميان مسئولان زندان يزد نيز به كمك او رفتند و با اينكه خانواده مقتول حاضر به گذشت نبودند، اما در نهايت و پس از برگزاري چند جلسه صلح و سازش قبول كردند كه در ازاي دريافت وجه‌المصالحه از قصاص بگذرند.
يكي از مسئولان زندان يزد در گفت‌وگو با همشهري مي‌گويد: پدر مقتول فردي محترم و صبور است كه هر بار صدها كيلومتر از زاهدان تا يزد را پيموده تا در جلسه صلح و سازش شركت كند. او هرگز در اين جلسات آرامش و صبوري خود را از دست نداد و حتي به قاتل دخترش بي‌احترامي نكرد و در نهايت نيز پذيرفت در ازاي دريافت وجه‌المصالحه، از قصاص قاتل دخترش بگذرد. پس از آن تلاش ما و خانواده قاتل براي فراهم كردن اين مبلغ آغاز شد اما خانواده قاتل دارايي چنداني نداشتند و با تلاش آنها و كمك خيرين توانستيم بخشي از اين مبلغ را فراهم كنيم.
وي ادامه مي‌دهد: خانواده مقتول تا پايان شهريور نسبت به دريافت وجه‌المصالحه فرصت داده‌اند. به همين دليل تنها راه نجات قاتل از قصاص، ورود خيرين به پرونده و كمك‌هاي آنهاست.اين مسئول زندان يزد درباره شخصيت قاتل نيز مي‌گويد: او در زندان توبه كرده و رفتارش كاملا تغيير كرده است تا جايي كه ما با انتقال او به بند قرآني موافقت كرديم.
در اين بند زندانياني حضور دارند كه حافظ قرآن هستند و فعاليت‌هاي قرآني دارند و هر زنداني‌اي قادر نيست وارد آن شود. براساس همين تغيير رفتار قاتل بود كه ما تصميم گرفتيم براي نجات او از قصاص تلاش كنيم و حالا تنها آرزوي او و دخترش نجات وي از قصاص و بازگشت به زندگي است. هموطناني كه قصد كمك به اين دخترنوجوان و پدرش را دارند مي‌توانند كمك‌هاي خود را به شماره حساب 5801421356482302پست بانك (صندوق زندان مركزي يزد) واريز كنند.