سفر به عربستان سعودي، ديدار با محمد بنسلمان، درخواست براي انحلال نيروهاي حشد الشعبي و انحصار سلاح نزد دولت عراق، مواضع تندي است كه تنها در عرض كمتر از يك هفته، نام رهبر جريان صدر را بار ديگر به جنجاليترين چهره عراق، تبديل كرده است.
- صعود صدر از نردبان مرجعيت
مقتدي صدر، چهارمين فرزند و آخرين پسر آيتالله محمد صدر، روحاني مشهور و مبارز در دوران صدام است كه حيات سياسي خود را در يكي از بحرانيترين نقاط تاريخ معاصر عراق، پس از اشغال نظامي توسط آمريكا در سال2003 آغاز كرد. او با تكيه بر ميراث روحاني خاندان صدر، رشد قابل توجهي در صحنه سياسي عراق بعد از صدام داشت و خيلي زود، به يكي از بازيگران كليدي اين كشور، در روزگار بحران و آشوب تبديل شد.
مقتدي صدر، با سازماندهي تدريجي جوانان مسلحي كه در شهرك صدر، واقع در بغداد، خواهان مقابله با آمريكاييها و اشغالگران بودند، شاخه نظامي قدرتمندي را با نام جيشالمهدي تشكيل داد.البته نخستين تجريه مديريت يك گروه نظامي از سوي صدر، طي سالهاي بعد، زمينه را براي طرح انتقادات شديد عليه او فراهم كرد؛ انتقاداتي كه متوجه عملكرد اشتباه جيشالمهدي در برخي مواقع بوده و صدر را به عدمتوانايي لازم براي مديريت گروه نظامي تحت فرمان وي، متهم ميكرد.
اين انتقادات، صدر را ناچار به انحلال جيشالمهدي و تاسيس گروه شبهنظامي جديدي به نام عصائب اهل حق كرد؛ نيرويي كه بدونشك، نقش مهمي در مبارزه با اشغالگران آمريكايي و بهويژه تروريسم تكفيري در عراق داشته است.
- اختلاف با بيت شيعيان
مقتدي صدر تحصيلات حوزوي خود را تكميل نكرده و مجتهد بهحساب نميآيد؛ بنابراين، با وجود بدنه اجتماعي قابل توجهي كه همواره از او و مواضع سياسياش حمايت كرده، اما درهاي رهبري شيعيان عراق به روي او بسته مانده است.
مواضع تند مقتدي طي سالهاي گذشته، تنها محدود به اشغالگران و يا تروريستها نبوده، بلكه جريانات شيعه و حتي مرجعيت نجف را نيز شامل ميشود.
او بارها به صراحت از جريانات مختلف شيعه ازجمله حزبالدعوه، مجلس اعلا و حتي آيتالله سيستاني انتقاد كرده و مواضع آنان را در مقابله با اشغالگران و آمريكا ناكافي دانسته است. به باور صدر، رهبري فعلي جريانات شيعي، مانع از آن شده است كه اين بدنه اجتماعي، قادر به انجام مسئوليت تاريخي خود درقبال عراق باشد.از سوي ديگر، اختلافات تاريخي خاندان صدر و حكيم، زمينه را براي جدايي بيشتر جريان صدر از بدنه شيعيان عراق فراهم كرده است.
- صدر و ايران؛ گاهي دور گاهي نزديك!
مقتدي صدر از ابتداي ورود به صحنه سياست عراق، از سوي مخالفان خود به نزديكي بيش از حد و وابستگي به ايران متهم ميشد. اين اتهامات، بيش از جريان سياسي متبوع صدر، متوجه نيروهاي نظامي تحت فرمان او بود.مبناي اين رويكرد سياسي و رسانهاي ضدمقتدي صدر، تا حدي ريشه در تحصيلات حوزوي اين روحاني شيعه در قم، دستكم بهمدت 3سال، رفتوآمدهاي مكرر او به ايران و همچنين همسويي چشمگير مواضع صدر، طي سالهاي اوليه اشغال عراق با مواضع ضدآمريكايي ايران داشته است.
از سوي ديگر، حمايت از نيروهاي نظامي وابسته به مقتدي صدر كه نقش ويژهاي، هم در مبارزه با اشغالگران و هم عليه تروريسم داعشي داشتهاند، ازجمله نقاط مثبت روابط ايران و جريان صدر به حساب ميآيد.اما گذشت زمان نشان داد، صدر نهتنها با جريانهاي شيعه كه برآمده از بطن آنهاست، بلكه با ايران، بهعنوان اصليترين حامي برونمرزي خود نيز، سر ناسازگاري دارد. اگرچه روابط ميان ايران و مقتدي صدر فراز و فرود بسياري داشته و به سختي ميتوان، نام تقابل را بهطور كلي براي آن برگزيد، اما مواضع سياسي صدر، طي سالهاي اخير، در مواقع بسياري، بهطور مشخص عليه راهبردهاي ايران در عراق بوده است.
اين اختلافات، بيش از هر زمان ديگري در سال2014 و در پي مخالفت صدر با ادامه فعاليت دولت مالكي، ائتلاف با كردها براي انتخابات پارلماني عراق و ارائه ليستي جداگانه، بدون هماهنگي با ساير شيعيان عراق تجلي پيدا كرد. اگرچه با ظهور بحران داعش و خطر سقوط شهرهاي شيعي عراق در كنار بغداد، اختلافات جريان صدر با ايران و ساير شيعيان به حاشيه رفت، اما اكنون بهنظر ميرسد زمينه براي آغاز فصل جديدي از تنشها فراهم شده است.
- جايگاه صدريها در تحولات سياسي عراق
بدنه اجتماعي جريان صدر بهطور متمركز، در چند شهر عراق، ازجمله بغداد و سامرا محدود شده و در ساير نقاط اين كشور، از اقبال گستردهاي برخوردار نيست.جريان صدر در پارلمان عراق، صاحب 34كرسي از 275كرسي موجود بوده و همچنين 5 وزارتخانه در دولت اين كشور، زيرنظر صدريها اداره ميشود.
نگاهي به وزن واقعي جريان صدر، در موازنات سياسي و همچنين بدنه اجتماعي عراق، نشان ميدهد صدريها، جرياني اقليتي بوده و قادر به كسب موضع اكثريت، نهتنها در تحولات ملي عراق، بلكه حتي در بدنه شيعي اين كشور نيز نيستند.
بهعبارت ديگر، جريان صدر نميتواند به تنهايي در صحنه سياسي عراق منشا اثر باشد و براي ادامه حيات خود، ناچار به شركت در ائتلافهاي موجود است.
اين در حالي است كه تنشهاي موجود ميان جريان صدر با هر يك از متحدان پيشين خود، نشان ميدهد اين جريان، تمايلي به حضور درون ائتلافهاي بزرگ و پذيرش شروط آنان براي نقشآفريني ندارد.