كلي گمانهزني و تفسير و تحليل روي خروجي سايتهاي خبري رفت. وقتي حداد عادل هم نگاهش را از جهانگيري دزديد، فضاي شبكههاي اجتماعي رونقي دوباره گرفت. از اين دست خبرهاي حاشيهساز در مراسم تنفيذ و تحليف بسيار بودند. درحاليكه هر دو مجلس تحت سلطه چشمان تيزبين دوربينهاي عكاسي و خبري و موبايل بود، خميازه ميرسليم، چرت پزشكيان و نعمتزاده، خواب موگابه، سرككشيدن كريم باقري به موبايل علي پروين و آدامس جويدنهاي سردار دهقان بيش از اصل ماجرا ديده و مخابره شد. پادشاه لسوتو و تني چند از روساي كشورهاي ناشناخته هم بيشتر از 130هيأت نمايندگي از كشورهاي جهان، ديده شده يا حتي گاهي مورد تمسخر قرار گرفتند.
در اين ميان تعدادي نماينده «موگريني نديده» هم اسير شكار لحظههاي دوربينهاي عكاسان شدند. گويا آنها نميدانستند كه معصيت در محضر رسانه چه عواقبي دارد. سلفي دردسرساز آنها را تقريبا همه به جز تتلو تقبيح كردند. بزرگترين وفاق ملي در عرصه سياسيون طي يكي دو دهه اخير شكل گرفت كه از چپ و راست گرفته تا بالا و پايين و حتي خود نمايندگان سلفيبگير در نادرستي اين رويداد وحدت نظر داشتند. اگرچه بعدتر با برچسبزدن يك گروه سياسي خاص به اين واقعه و سوءاستفاده براي كوبيدن رقيب اين وفاق ملي كمي دچار خدشه شد، اما چيزي از ارزشهاي آن كم نميكند!
جهان امروز عرصه شورش حاشيه عليه متن است. گزندگي خبر و انعكاس آن آنقدر زياد بوده كه اصل ماجرا را به حاشيه برد. گاهي اين آش آنقدر شور ميشود كه خود خبر فراموش ميشود. حالا نه از توصيههاي رهبري به رئيسجمهور در متن حكم تنفيذ خبر چنداني هست، نه نطقهاي منطقي رئيسجمهور تحليل ميشود، نه حضور 130هيأت خارجي در هياهوي ايرانهراسي دنياي غرب چندان به چشم ميآيد و نه نمايش وفاق ملي و همگرايي گروههاي سياسي برجسته ميشود؛ مهم رفتار دور از شأن چند نماينده و عكسهاي سلفي آنان با سركار خانم موگريني است.
بايد بدانيم اين نمايندهها از چه جناحي هستند، طرح و كاريكاتور بكشيم، جوك بسازيم و تيتر يك روزنامهها و رسانههايمان را جور كنيم و حتي خوشحال باشيم كه رسانههاي بينالمللي به جاي برجستهسازي حضور نمايندگان مختلف كشورهاي جهان در مجلس ما، ذوقزدگي چند نماينده مجلس را در بوقهايشان بدمند. گويا ديگر در روزگار كلاغان قيل و قالپرست، متن هم مرده است.