بحراني كه در تمام اين سالها وجود داشته ولي كمتر به آن بها داده شده است. شيوه مصرف آب توسط هموطنانمان و بيتوجهي گروه زيادي از مردم نسبت به روشهاي بهرهگرفتن از اين مايع حياتي اسباب دلنگراني شده است. چندسالي است كه با فرارسيدن فصل تابستان مسئله بحران آب رسانهاي ميشود و نهادهاي مسئول در وزارت نيرو و سازمان آب اطلاعيه صادر ميكنند و هشدار ميدهند ولي هنوز هم براي برخي از شهروندان موضوع جدي نيست؛ بهخصوص در تهران كه عدهاي تصور ميكنند قرار نيست هيچوقت با بحران بيآبي مواجه شوند و كار به جيرهبندي بكشد.
شخصا بارها مشاهده كردهام كه عدهاي هنوز هم شيلنگ بهدست مقابل درب منزلشان ايستادهاند و احتمالا براي خنكشدن كوچه آب را بهسادگي هرچه تمامتر هدر ميدهند. نكته مهمتر در هدررفت آب، شيوهاي است كه ما در كشاورزي اعمال ميكنيم. شيوه آبياري سنتي بيشترين حجم هدررفت آب را به همراه دارد. مشكل انبوه چاههايي كه در طول اين سالها زده شده و باعث تأسف است كه برخي از آنها هم با دريافت مجوز حفر شدهاند نيز مزيد بر علت است و خلاصه مجموعه اين عوامل كشور ما را با مشكلاتي جدي مواجه كرده است.
با ادامه اين روند دور نيست روزي كه در اين كشور آب، حكم كيميا را پيدا كند. براي جلوگيري از فاجعهاي كه در حال رخ دادن است، هركس در هر مقام بايد احساس مسئوليت كند؛ از مديري كه با يك تصميم ميتواند به تسريع فاجعه بيآبي دامن بزند تا شهروند سادهاي كه هنوز عادت ديرينش در آبپاشي حياط منزلش در تابستان را ترك نكرده است. در گذشته اگر كسي به سفر ميرفت پشت سرش به قدر كفايت و اساس عرف و اعتقاد اندازه يك استكان آب خالي ميشد.
امروز با شرايط بحرانياي كه داريم شايد همين كار هم اشكال داشته باشد. بيمبالاتي در مصرف آب بخش كوچكي از تزلزلي است كه در رفتار اجتماعي دچارش شدهايم. اين روحيه مصرفگرايي و مسرفبودن با پيشينه ما همخواني ندارد. نياكان ما مردماني قانع، زحمتكش و صرفهجويي بودند ولي در توالي نسلها اتفاقهايي رخ داده كه خلق و خوي ما ايرانيها تغيير كرده است. راه برونرفت از بحرانهايي چون معضل كمآبي را بايد در بازگشت به ارزشهاي اصيلمان جستوجو كنيم.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون