چند روز پيش صاحب يك نانوايي به اداره آگاهي شهرستان پرديس رفت و خبر از سرقت ميليوني يك كارگر نانوا داد. وي گفت: براي استخدام كارگر در مغازه نانواييام در يك كانال تلگرامي كه مخصوص نانواها بود، آگهي استخدام دادم. كمي بعد شخصي به من پيام داد و گفت سابقه كار در نانوايي را دارد و بيكار است. من هم او را كه مجيد نام دارد استخدام كردم و يكماه پيش در مغازهام مشغول بهكار شد. آنقدر كارش خوب بود كه حقوقش را ماه دوم بيشتر كردم غافل از اينكه نقشه شومي در سر داشت.
وي ادامه داد: چند روز پيش مجيد براي ناهار ديزي پخت كه وقتي من و 2كارگر ديگر آن را خورديم از هوش رفتيم. گويا پس از 2ساعت يك مشتري به نانوايي آمده و وقتي ديده از ما خبري نيست وارد نانوايي شده و فهميده همه ما بيهوش روي زمين افتادهايم. شايد اگر او به داد ما نميرسيد ما زنده نميمانديم. مشتري كه با ما آشنا بودبا اورژانس تماس گرفت و ما را به بيمارستان منتقل كردند. وقتي به هوش آمدم متوجه شدم كه مجيد، همان كارگري كه به تازگي استخدام شده بود 10ميليون تومان پولي را كه در گاوصندوق نانوايي بوده به همراه ساعت، موبايل، انگشتر و زنجير طلاهاي ما را به سرقت برده است.
با اين شكايت تحقيقات آغاز شد و از سوي ديگر صاحب نانوا تصوير مجيد را در كانال تلگرام قرار داد تا اگر بقيه همكاران او وي را ديدند، شناسايياش كنند. درحاليكه بررسيها ادامه داشت، هفته پيش مجيد(سارق) براي كار به يك نانوايي در تهران رفت كه يكي از كارگرهاي آنجا وي را شناخت. كارگر جوان چند روز قبلتر عكس سارق را در كانال نانواها ديده بود و ميدانست كه پليس در تعقيب اوست. همين كافي بود تا با گزارش ماجرا به پليس، متهم دستگير شود و به اين ترتيب روز گذشته براي تحقيق به شعبه اول دادسراي ويژه سرقت منتقل شد.
اين در حالي بود كه بررسيها نشان ميداد وي با همين شگرد به 2نانوايي ديگر در پرديس دستبرد زده و ميليونها تومان دزديده است. وي گفت: سال گذشته به همين اتهام دستگير شدم و 14ماه در زندان بودم. پس از آزادي بارديگر تصميم گرفتم با همين شگرد سرقت كنم. اگرچه در آمدم بد نبود و ماهي 3ميليون تومان از صاحب نانوايي حقوق ميگرفتم اما دلم ميخواست يك بيامو شاسي بلند بخرم و روزي بازيگري مشهور شوم. براي همين طمع كردم و همين طمع كار دستم داد. تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.