3قنات كه هر كدام حد ارتفاع مشخصي از روستا را پوشش ميدادند، كليه زمينهاي كشاورزي و باغات سنجان را سيراب ميكرد. شايد يكي از بزرگترين و مهمترين پستهاي روستاي ما ميراب بود. ميراب وظيفه تقسيم عادلانه آب را بهعهده داشت. ميراب نهتنها جايگاه بالايي در روستا داشت كه بهدليل آنكه بايد شب و روز مواظب تقسيم درست آب باشد،كار سختي هم داشت. اين ساختار مديريتي در كشوري كه آب همواره يكي از مناقشه انگيزترين موضوعات اجتماعي ما بود، حاكم بود. متأسفانه زماني كه به غلط حاكميت آب در ايران بهدست وزارت نيرو افتاد، ميراب دولتي بهخود اجازه داد كه حقابه ايران را آنطور كه دلش ميخواهد تقسيم كند. ساختار تاريخي، سنتي و كاراي آب را كه هزاران سال باعث بقاي تمدن ايران شده بود، بهدست نو مهندسان و پيمانكاران سودجويي داد كه الگوي سدسازي آمريكايي را سرلوحه برنامه خود قرار دادند. آنها خود را ميراب كل ايران دانستند و بلايي بر سرزمين ايران آوردند كه آقاي كلانتري به درستي آن را خطري بزرگتر از آمريكا و اسرائيل دانستند و به صراحت به خطر نابودي تمدن 7هزار ساله بر اثر اين سياستهاي ناپايدار اشاره كردند.
متأسفانه كساني كه به رياستجمهوري در انتخاب وزرا مشورت ميدادند گوششان را بر صداي مردم ايران بستند و كسي مانند حبيبالله بيطرف را كانديداي وزارت نيرو كردند كه به وضوح از معماران ويراني هيدرولوژيك ايران بود؛ كسي كه در ساخت سد گتوند مهمترين نقش را داشت و عملكردش در خشكي زاگرس، زايندهرود و اروميه بايد در دادگاه عادلانه بررسي شود. در اين چند روز كمپينهاي متعددي شكل گرفت. روزنامهها و شبكههاي مجازي پر شد از اعتراض به رئيسجمهور در معرفي حبيبالله بيطرف بهعنوان وزير نيرو و درخواست از نمايندگان در رد صلاحيت ايشان. ديشب كه به بستر ميرفتم آرزو داشتم كه حبيبالله بيطرف از مجلس رأي اعتماد نگيرد كه خوشبختانه با رأي مخالف نمايندگان مجلس از رسيدن به مسند وزارت نيرو بازماند. اين رأي يك پيام آشكار دارد و آن هم شنيده نشدن صداي ملت توسط آقاي رئيسجمهور (رئيسجمهور بعد از مراسم تحليف در توييتر نوشت: خداوندا؛ ياريام كن تا در شنيدن صداي مردم شنوا ... باشم). بازهم دير نشده است. اميدواريم وزيري كه براي وزارت نيرو انتخاب ميكنيد بهطور مشخص به نگاه سازهاي در آب «نه» بگويد و به محيطزيست بحراني كشور توجه خاصي داشته باشد. ما از خود شما آموختهايم كه دنياي امروز دنياي ديوار نيست، نه روي رودخانهها، نه روي مرزها و نه روي انديشهها. مردم ميرابي ميخواهند كه حق آبا و اجدادي آنها را در تقسيم عادلانه آب به رسميت بشناسد، نه كسي كه كشور را با سدسازي به بحرانيترين و ناپايدارترين شرايط تاريخ خود كشانده است.