هرچهقدر زانو بزني و فرياد بزني
هرچهقدر پابهپايش
بدوي و
بدوي و فرياد بزني
نميتواني مانع رفتنش شوي...
درست مثل رودخانه
دارد ميرود
- رسيدن فصلها و نرسيدن ميوهها
برايم از رسيدن فصلها و ميوهها ميگويي
و نميداني
توتها
-اگر بماني- شيرين و
اگر بروي زهرمار ميشوند