سردار حسين رحيمي، فرمانده انتظامي تهران روز گذشته در جمع خبرنگاران گفت: طرح برخورد با سارقان پايتخت، طي 24ساعت در نقاط مختلف تهران به مرحله اجرا درآمد و 101سارق حرفه‌اي به دام افتادند كه 63درصد از سارقان دستگير شده سابقه‌دار هستند. وي گفت: با اجراي اين طرح 28باند منهدم شدند كه از بين آنها 16باند در حوزه كيف‌قاپي و زورگيري فعاليت مي‌كردند و مابقي باندها نيز سارق خودرو، لوازم خودرو و... بودند.
رئيس پليس پايتخت با بيان اينكه افراد دستگيرشده تاكنون به بيش از 900فقره سرقت اعتراف كرده‌اند، تصريح كرد: با توجه به اينكه بازجويي از اين افراد در مرحله مقدماتي است، احتمال افزايش سرقت‌ها وجود دارد. به گفته وي تاكنون ارزش ريالي اموال كشف شده از متهمان حدود يك ميليارد تومان تخمين زده شده كه احتمال افزايش آن بسيار زياد است. براي افراد دستگير شده قرار قانوني صادر شده و تحقيقات از آنها ادامه دارد.
- گرگ‌هاي خشن
حياط اداره آگاهي پايتخت پر از متهماني است كه در اين طرح دستگير شده‌اند. اموال مسروقه كشف شده از متهمان روي ميزها چيده شده است. يكي از ميزها پر از گوشي موبايل و قمه است. تمام آنها از باندي كشف شده كه به گرگ‌هاي خشن شهرت دارند. حال گفت‌وگو با سركرده باند را بخوانيد.
- شگردتان چه بود؟
ما 3دوستيم كه سابقه‌دار هستيم. به تازگي آزاد شده بوديم كه اين باند را راه‌انداختيم. سوار بر موتور در خيابان مي‌گشتيم و معمولا افرادي را كه سرگرم صحبت با موبايل بودند گير مي‌انداختيم و موبايلشان را مي‌قاپيديم. گاهي هم زورگيري مي‌كرديم.
- شگرد زورگيري‌تان چه بود؟
با تهديد قمه اموالشان را سرقت مي‌كرديم. مثل كارت‌هاي عابربانك‌شان. البته با تهديد رمز كارت را هم مي‌گرفتيم.
- با اموال مسروقه چه مي‌كرديد؟
موبايل‌ها را مي‌فروختيم و با آن مواد مي‌خريديم.
- اعتياد داريد؟
شيشه و گل مي‌كشيديم.
- در پرونده‌تان نوشته شده كه اگر كسي در برابرتان مقاومت مي‌كرد او را زخمي مي‌كرديد؟ چند نفر را با چاقو زخمي كرديد؟
دقيق يادم نيست فكر مي‌كنم 2يا 3نفر. چون آنها خيلي مقاومت كردند و ما عصبي شديم و به آنها چاقو زديم.
- چرا اسم باند را گرگ‌هاي خشن گذاشتيد؟
چون دوست داشتيم همه از ما حساب ببرند و بترسند!
- دزدان سوپرماركت‌ها
در ميان دستگيرشدگان گروهي 3نفره بودند كه دست به سرقت‌هاي مسلحانه از سوپرماركت‌ها مي‌زدند. آنها به تقليد از باندي كه چند‌ماه قبل از سوي پليس دستگير شد، در ساعات پاياني شب به سوپرماركت‌ها حمله كرده و نقشه سرقت را عملي مي‌كردند. سن اين افراد زير 20سال بوده و نخستين باري است كه دست به خلاف زده‌اند. سركرده اين باند در گفت‌وگو با همشهري از سرقت‌هايشان مي‌گويد.
- سرقت‌هايتان را از چه زماني شروع كرديد؟
از 3ماه پيش. اما فقط 3شب سرقت انجام داديم.
- شگردتان چه بود؟
با پارچه صورت‌مان را مي‌پوشانديم و بعد وارد سوپرماركت‌ها مي‌شديم. معمولا از ساعت 9 تا 11شب سرقت‌ها را انجام مي‌داديم. به محض ورود، من اسلحه را به سمت صاحب مغازه مي‌گرفتم و او را تهديد مي‌كردم. البته همدستان ديگرم هم چاقو و قمه همراه‌شان بود اما كمتر استفاده مي‌كردند چون صاحبان مغازه با ديدن اسلحه مي‌ترسيدند. پس از آن دو همدست ديگرم دخل مغازه را خالي مي‌كردند.
- چقدر پول گيرتان آمد؟
اين روزها همه از كارت عابربانك استفاده مي‌كنند و از 5سوپرماركتي كه به آن دستبرد زديم فقط 2ميليون تومان نصيب‌مان شد. حتي آخرين سوپرماركت كمتر از 10هزار تومان پول نقد در دخلش بود. ما هم به جاي پول، چند باكس سيگار و شارژ گوشي سرقت كرديم.
- در كدام مناطق سرقت مي‌كرديد؟
سوپرماركت‌هاي غرب تهران. باور كنيد اين نخستين بارمان بود كه سرقت مي‌كرديم. اصلا فكرش را نمي‌كرديم كه دستگير شويم. ما براي پولدار شدن تصميم به سرقت گرفتيم. چون بيكار بوديم.
- ايده سرقت چطور به ذهن‌تان رسيد؟
من و دوستانم فيلم زياد مي‌بينيم و علاقه زيادي به فيلم‌هاي گانگستري داريم. آنها روي ما تأثير زيادي گذاشتند.
- خبر داشتيد كه چند‌ماه قبل اعضاي يك باند با همين شگرد دست به سرقت مسلحانه از سوپرماركت‌ها مي‌زدند؟
بله. من گزارش كامل آن را در روزنامه‌ها خوانده بودم و به تقليد از آن تصميم به سرقت گرفتيم.
- مي‌دانستي كه آنها به اتهام محاربه به اعدام محكوم شده‌اند؟
بله. اين را هم مي‌دانستم. چون پيگير ماجرا بودم و اين را در روزنامه‌ها خوانده بودم.
- فقط از سوپرماركت‌ها سرقت مي‌كرديد؟
2خودروي پرايد و پژو را هم سرقت كرديم. به اين صورت كه به‌عنوان مسافر سوار شديم و با تهديد اسلحه، راننده را به بيرون پرت كرده و خودرو را سرقت كرديم. پس از آن با خودروهاي سرقتي سراغ سوپرماركت‌ها مي‌رفتيم. ما يك موتور هم داشتيم كه پلاك آن را مي‌پوشانديم و از 5يا 6مرد در خيابان زورگيري كرديم.
- پس حرفه‌اي هستيد؟
حرفه‌اي كه نه. نخستين بارمان بود.
- اسلحه را از كجا تهيه كرديد؟
من عشق اسلحه دارم و چند‌ماه پيش در سفري كه به يكي از شهرهاي غربي كشور داشتم آن را خريدم. البته براي سرقت نخريدم اما بعدا تصميم گرفتم از آن استفاده كنم.