مارماهی می‌گفت: نیمه‌ی ماهی‌ام تشنه‌ی آب و نیمه‌ی مارم

در جست‌و‌جوي خاک است

زندگي‌ام در اين ترديد

سپري مي‌شود.

***

عروس دريايي مي‌گفت:

سال‌هاست

در اين عروسي ِبي‌پايان

از سويي

به سوي ديگر مي‌روم

 در جست‌و‌جوي دامادي

                                    که روزي

                                                   در آب‌ها گم کرده‌ام.

***

شقايق دريايي مي‌گفت:

مرا به هم‌زاد ِخود

در دشت‌ها و دامنه‌ها معرفي کنيد

مرا به خانواده‌ي  رنگين پروانه‌ها بشناسانيد.

 

کبوتر دريايي مي‌گفت:

تاکنون هيچ‌کس

پرواز من را نديده است.

 پرنده‌اي هستم

که در خيال ِ غواص

بال و پر گشوده است.