مشهدي كه بخشي از آن يعني نوغان بهطور قطعي عمري حتي بيش از دوران حضور امام ثامن(ع) در اين خطه دارد و بخشي ديگر هم به مرور زمان تا دوران شاه طهماسبي كه در برج و باروي ساخته شده به دستور وي گرفتار شد، رشد و نمو پيدا كرده است. اين گفتار بدان معني است كه محدوده اطراف حرم مطهر رضوي كه طي 25سال اخير گرفتار طرح ابتدا موسوم به نوسازي و سپس بهسازي اطراف حرم مطهر است، كهنسالترين و تاريخيترين بخش مشهد كنوني است. مبحثي كه در ظاهر و به كلام ساده است اما، دنيايي از مفهوم را در دل خود نهفته دارد.
گنج بزرگ ملي بافت تاريخي مشهد ميتوانست، با احيا و بهسازي، جاذبه گردشگري بزرگي براي شهر مشهد شود و تا جايي پيش برود كه ثبت ميراث جهاني شود، اما بهدليل برخي كجانديشيها حالا تبديل به يك بيمار جذامي با چهرهاي آبلهگون شده است. كجانديشي از آن جهت كه طراحان و بنيانگذاران تخريب البته در پوشش نوسازيهاي سالهاي اخير در اطراف حرم، تنها وجهي را كه براي اجراي برنامههاي خود درنظر گرفتند پول و سرمايه و جنبه اقتصادي مرتبط با اين طرح بود. بهعبارت بهتر اين افراد به هنگام طراحي و اجراي برنامه نوسازي خود در بافت تاريخي مشهد بههيچوجه به جايگاه شهر مشهد بهعنوان كلانشهر مذهبي و فرهنگي توجه نكردند و در انديشه تبديل مشهد به شهرهايي همچون سانفرانسيسكو و نيويورك بودند. اما غافل از آن شدند كه در نظام ساختوساز حاكم بر آن شهرها نيز تنها ماديات حاكم نبود و قوانين و مقررات شهري البته براساس سيستم فكري حاكم بر ساختار فرهنگي و اجتماعي آن شهرها مورد توجه قرار گرفت كه البته مشهد تفاوت بسياري با آن شهرها دارد.
طرح نوسازي در مشهد تنها براساس منابع مادي و خواسته سرمايهگذاران و شهرداري كه خود را مالك شهر ميدانست پيش رفت. چهره آبلهگون امروزي شهر مشهد و ساختار جذام گرفته بافت تاريخي اطراف حرم مطهر بر اثر همان ساختوسازهاي سرمايهمحور و بيهويت شاهدي بر آن مدعا است كه طرح نوسازي مشهد بر پايه سود و سرمايه استوار بود. چهره امروزي مشهد كه از آن با عنوان چهره جذام گرفته ياد ميكنيم امروز و با ساختوسازهاي بيضابطه بهگونهاي شده است كه اهل دل و معنا ديگر رغبتي براي سفري چندباره حتي براي زيارت حضرت ثامن(ع) نيز به اين شهر ندارند. بافت تاريخي اطراف حرم مطهر رضوي به قدري در ساختوسازهاي ناهمگون با ماهيت حرم مطهر رضوي بدقواره شده است كه حتي به از بين رفتن حريم بصري حرم امام رضا(ع) منجر شده و مجموعه حرم كه از دوردستها پيدا بود حالا در ميان مشتي آهن و سيمان گرفتار شده است و آداب زيارت را نيز از بين برده است.
چه بايد كرد تا چهره آبلهگون بافت تاريخي مشهد التيام بيابد؟ مهمترين اقدام رعايت حرمت حريم صاحب خانه است. مگر نه اين است كه مشهد كنوني به واسطه حضور حضرت ثامن(ع)، مشهد نام گرفته است؟ وگرنه توس و رادكان و نوغان و طرقبه كه از پيش بودند و هر كدام تا پيش از حضور امام رضا(ع) در مشهد در باغات سناباد، گذشتهاي كهن داشتند و مردمان اهل علم و ادب و فضل. براي حفظ تاريخ و هويت مشهد كنوني بايد حرمت تاريخي اين شهر را رعايت كرد و چه حرمتي بالاتر از آنكه بر جايگاه بالاتر از صاحبخانه ننشست؟ حتي براي حفظ هويت تاريخي شهر مشهد و احترام به حرم مطهر رضوي در سالهاي پيش از انقلاب اسلامي ساختمانهايي كه رعايت حريم حرم را نكرده بودند، تخريب يا بهسازي شدند تا همگان از نخستين لحظه ورود به مشهد از دوردستها تا هنگام رسيدن به پابوس حضرت ثامن(ع) چيزي جز گنبد و ساير متعلقات بناي تاريخي حرم را نبينند و حال معنوي بيشتري بيابند. شايد گفته شود كه ديگر چنين اقدامي در مشهد عملياتي نيست چون چنان سرمايهاي در بناهاي جديد بالا آمده در اطراف حرم مطهر رضوي خوابيده است كه توان بازگرداندن شرايط به آن دوره براي احترام به حريم حرم مطهر رضوي وجود ندارد. شايد شرايط بازگشت به گذشته براي صيانت و حفاظت از بافت تاريخي مشهد و حريم حرم تاريخي امام رضا(ع) وجود نداشته باشد اما اكنون ميتوان بر كوههاي سيماني و آهني بالا آمده در بافت تاريخي اطراف حرم مطهر رضوي كوه ديگري اضافه نكرد.
اين امر البته در مصوبه جديد شورايعالي معماري و شهرسازي درباره بافت تاريخي اطراف حرم مطهر رضوي و مصوبه چندي پيش سازمان ميراث فرهنگي كه شورايعالي حرايم آن سازمان تمامي شرايط حفظ و صيانت از بافت تاريخي مشهد را در آن ديده شده اما هنوز ابلاغ نشده است، مورد تأكيد قرار گرفته است. شرايطي كه اگر مديران استان خراسان رضوي و مديران شهري مشهد به آن تن دهند، بدون شك چهره آبلهگون كنوني مشهد از ساخت و سازهاي بيضابطه و بلندمرتبهسازيها زخميتر از پيش نخواهد شد و بافت تاريخي مشهد با پايبندي مديران به مصوبات قانوني ديگر تبديل به يك چاه نفت براي كسب درآمدهاي مورد نياز شهري و غيرشهري نخواهد شد.
* كارشناس گروه ميراث فرهنگي پژوهشكده نوين شهر معنوي ثامن مشهد و رئيس هيأت مديره انجمن توسعه گردشگري چهارباغ