محاسبه كردهام كه با اين رويه ساختوساز تا 20سال ديگر در كوچه ما صداي ساختمانسازي خواهد آمد. تا چند سال پيش ساختمانها 2طبقه بودند ولي الان 4 يا 5 طبقه شدهاند و اگر اين روند ادامه يابد احتمالا 20 سال ديگر اينها را ميكوبند و جايش ساختمانهاي 40 طبقه ميسازند.
اينگونه است كه تهران تبديل به يك كارگاه ساختماني بزرگ شده، بهطوري كه كمتر پيش ميآيد شما در يك كوچه اين شهر، شاهد ساختوساز نباشيد. البته بهجز محله عودلاجان. اين محله هم داستاني دارد. برخي منازل واقع در عودلاجان كه توسط ميراث فرهنگي ثبت شدهاند، چون مالكان آنها اجازه تخريب ندارند به شكلهاي مختلف تلاش ميكنند اين خانههاي قديمي خراب شوند. حتي آب زير پي ساختمان رها ميكنند تا خانه ويران شود؛ موضوعي كه مسئولان ميراث فرهنگي و شهرداري بايد به آن رسيدگي كنند.
همه درباره مشكل كمبود مسكن صحبت ميكنند و اينكه بايد اين معضل حل شود و ساختو ساز هم از نشانههاي توسعه و پيشرفت اقتصادي دانسته ميشود ولي متاسفانه كسي نميگويد اين ساختوسازها ميتواند در شهركها و مناطق جديد صورت گيرد و لازم نيست تهران را بكوبيد و از نو بسازيد؟ بايد ديد در شهرهاي ديگر دنيا چه اتفاقي رخ ميدهد. آيا مثلا در تورنتو كه شهري روبهرشد است و اتفاقا در آن ساختوساز هم زياد صورت ميگيرد، بههمين صورت عمل ميشود؟
آيا در آنجا هم مردم هر روز با سروصداي عمليات ساختماني از خواب برميخيزند؟ الان روبهروي منزل ما 2 ساختمان چندطبقه ساخته شده. يك خانه ديگر هم در آستانه تخريب قرار دارد. سمت راست منزل ما را هم كوبيدهاند. يكي از اين ساختمانها آنقدر محكم بود كه كلي طول كشيد تا تخريبش كنند. متاسفانه سالهاست شاهد يك جريان سودجويانه بساز بفروشي هستيم كه مشكل مسكن را حل نميكنند و فقط وضعيت اقتصادي و نقدينگي را در جامعه بههم ميريزند. كاش مسئولي به اين پرسش پاسخ دهد كه اين شهر كي قرار است به آرامش برسد؟ تا كي بايد در تهران صداي ماشينآلات ساختوساز ساختماني را بشنويم؟
چينيها وقتي ميخواستند المپيك پكن را برگزار كنند زماني را مشخص كردند و گفتند تمامي پروژههاي ساختماني بايد تا آن تاريخ مشخص تمام شود. پروژهاي هم كه نميتواند تا اين تاريخ به اتمام برسد نبايد ساخت و سازش شروع شود. از چند سال قبل از المپيك هم برنامهريزي كردند و به نتيجه رسيدند.
براي اينكه تهران به ثبات برسد بايد طرحي را با ضمانت اجرايي تدوين كرد كه مثلا تا فلان تاريخ همه پروژههاي ساختماني در دل شهر بايد به اتمام برسد. الان ما كلي ساختمان خرابه و نيمهكاره داريم كه در ميانههاي ساخت وساز به هر بهانهاي رها شدهاند. براي محلهاي كه يك ساختمان نيمهكاره سالهاست در آن بهچشم ميخورد و گاهي به بزهكاريهاي اجتماعي دامن ميزند (معمولا اين ساختمانها پاتوق اراذل و اوباش و خلافكارها ميشود)، بايد فكري كرد. بههرحال بايد نقطه پاياني براي اين روند ساختوسازها يافت و تهران را از يك كارگاه ساختماني بزرگ به شهري قابل سكونت تبديل كرد.
- آهنگساز