اين رود سالهاست كم آب شده است. يكي، دو سال است كه سيلابهاي بيشتري در رود جريان داشته و جوامع گياهي اطراف آن مجددا در حال احياست. درفصل تابستان عمده آبي كه در رود جريان دارد، فاضلاب بدبويي است كه از كارخانهها، مرغداريها و زهاب زمينهاي كشاورزي و احتمالا فاضلاب ماهدشت توليد ميشود. حضور «جوامع هالوفيتيكي» از سيستمهاي پالايش طبيعي است كه باعث تصفيه آب شده و آنچه نهايتا به درياچه نمك ميرسد تا حد زيادي پالايش طبيعي ميشود. اين آب وظيفه آبياري ميليونها درخت گز طبيعي را بهعهده دارد كه در اطراف رودخانه شكل گرفته، اما كمآبي باعث خشك شدن بسياري از اين درختان و جوامع گياهي اطراف رودخانه شده است.
امسال بهاركه به منطقه رفته بودم باتعجب شاهد گسترش شديد زمينهاي كشاورزي در شورهزارهاي منطقه بودم. سوم شهريورماه امسال هم براي جمعآوري نمونه و خاك به همان منطقه رفتم با كمال تعجب مشاهده شد كل منطقه زيركشت ذرت علوفهاي رفته و آب آن هم با پمپاژ از فاضلاب جاري در رودخانه تأمين ميشود. حتي براي جلوگيري از عبور و مرور راه خاكي امتداد رودخانه در محل پمپ آب را خاكريزي كردهاند. با ديدن اين وضعيت پرسشهاي ذيل مطرح شد:
چهكسي مجوز بهرهبرداري از اين رودخانه را داده است؟
چرا زمينهايي كه شورهزار است و احتمالا به منابع طبيعي تعلق دارد گسترش پيدا كرده است؟
آبياري با اين فاضلاب و توليد ذرت علوفهاي با آن تا چه اندازه براي دامهايي كه از آن استفاده ميكنند، خطرناك است؟
در شرايطي كه مسئله ريزگردها در ايران مركزي بسيار خطرناك شده است، چرا به اين تهمانده آب رودخانه، كه در اصل حقابه درياچه نمك است، تجاوز ميشود؟
سرنوشت دهها گونه «هالوفيت» منطقه كه خود قادر به حفظ پوشش گياهي و جلوگيري از گسترش ريزگرد بودند چه خواهد شد؟
اين منطقه محل رويشگاه تيپ گونهاي سالكورنياي بومي است و تخريب اكوسيستم آن خسارت بزرگي به ذخاير ژنتيك شوررستهاي ايران ميزند، چرا منابع طبيعي و سازمان محيطزيست نميتوانند از منطقه به درستي صيانت كنند و جلوي دست اندازي به منابع آبي و خاكي را بگيرند؟
آيا نميدانند در زمينهايي كه شوري بالا دارند آبياري باعث تجمع نمك در سطح شده و بعد از چند دوره كشاورزي شوري به حدي افزايش پيدا ميكند كه قابليت كشت محصولات زارعي از بين ميرود؟
آيا اين هم پروژه ديگري از سريالهاي غمانگيز زمينخواري و رودخانهخواري است كه دامنه آن به فاضلاب خواري هم توسعه پيدا كرده است؟