حتما هم براي يكي از ثروتمندترين مردان دنيا دليل اين كار، بيپولي نيست. وقتي خبرنگاري از او دليل اين كارش را پرسيد، پاسخش همه را شگفت زده كرد. او گفت كه انتخاب كردن كار سختي است و زمان مفيد زندگياش را تلف ميكند و او نميخواهد وقتش را حتي به اندازه فكر كردن براي انتخاب لباس از دست بدهد. بنابراين يك انتخاب براي خودش تعيين كرده و آن همين تي شرت و شلوار ساده است. به اين ترتيب هر روز كه از خواب بلند ميشود حداقل يك گام از بقيه جلوتر است.
شهردار نيويورك دوست صميمي باراك اوباما بود. اواخر دولت اوباما از او پرسيدند كه باراك بعد از دوران رياستجمهوري چه كار ميخواهد بكند. او گفت كه با هم ميخواهند يك مغازه لباس فروشي تاسيس كنند. خبرنگار متعجبانه اصل ماجرا را جويا شد و جناب شهردار نيويورك گفت كه آنها ميخواهند يك مغازه لباس فروشي راه بيندازند كه فقط توي آن يك مدل تي شرت با يك مارك خاص، رنگ سفيد و سايز متوسط بفروشند. حالا براي چه؟ دليلش اين بود كه انتخاب ديگري براي خريد و فروش وجود نداشته باشد! جناب باراك اوباما در طول دوران رياستجمهورياش گاهي آنقدر درگير انتخابهاي دشوار ميان گزينههاي متعدد روي ميز براي مسائل مختلف شده بود كه ميخواست براي يكبار هم كه شده كاري كند كه در آن اصلا انتخابي وجود نداشته باشد!
«انتخاب» فرايندي ساده نيست؛ شايد براي ما محسوس نباشد اما هم سخت است و همزمان بر.شايد بزرگترين تأثير رسانهها در زمانه حاضر چيزي جز وسيع كردن دايره انتخابها در زندگي روزمره انسان امروز نباشد. تبليغات دايره انتخابهاي ما را گشاد كرده است، ديگر حيران ميمانيم چه چيزي را بايد بخريم و مصرف كنيم و چه چيزي را نه. از زماني كه كنترل تلويزيون اختراع شد و ما امكان انتخاب كانالهاي گوناگون را يافتيم، زمان به شكل محسوسي از كف ما رفت. از وقتي كه شبكههاي اجتماعي و كانالهاي خبري گوناگون ما را احاطه كردند، حتي ديگر مجبور شديم «حقيقت» را هم انتخاب كنيم. دنياي ما اگر پيچيدهتر شده، فقط ناشي از آن است كه رسانهها انتخابهاي بيشتري را پيش روي ما گذاشتهاند و متأسفانه بازگشت به جهان ساده ديروز ديگر جزو محالات است. انتخاب كمتر يعني آرامش بيشتر، زندگي ساده تر؛ و گزينههاي بيشتر يعني... بله، اينجا هم باز انتخاب با شماست!