اما فعلا بهنظر ميرسد صداي كمپينهاي شبانه كردها در خيابانهاي اربيل براي حمايت از مسعود بارزاني از هر صداي ديگري بالاتر است. آيا كردها بهدنبال تأسيس جزيرهاي كردي در ميان دريايي از مخالفان تجزيه هستند و يا اين همهپرسي، صرفا اهرم فشاري بر قدرتهاي منطقهاي و دولت عراق است تا امتيازهاي بيشتري در اختيار اربيل قرار دهد؟ درباره اين پرسشها و جزئيات بيشتر از مشكلات پيشروي استقلال كردستان، با محمدباقر حكيم، كارشناس مسائل عراق گفتوگو كردهايم:
- عراق امروز درگير بحرانهاي متعدد امنيتي، نظامي و سياسي است. چرا رهبران كردستان اين زمان را براي برگزاري همهپرسي و حركت به سوي استقلال انتخاب كردهاند؟
دقيقا همين بحرانها و ضعف حكومت مركزي عراق، اين تصور را براي كردها ايجاد كرده كه اكنون فرصت مناسبي براي برگزاري همهپرسي است. هماكنون بغداد دچار بحرانهاي متعدد داخلي و خارجي است و اختلافات احزاب مركزي عراق نيز به ضعف حكومت مركزي اين كشور دامن زده است. از سوي ديگر، هويت كردي از سال 2003و بعد از سقوط صدام تا به امروز در سايه تشكيل اقليم كردستان تقويت شده و مجموعه اين عوامل موجب شده است تا رهبران كردستان خود را براي ورود به اين پرونده دشوار آماده كنند.
- با توجه به مواضع جرياناتي همچون جمعيت اسلامي و يا جنبش تغيير، آيا ميتوان از اجماع حداكثري در داخل كردستان مبني بر ضرورت برگزاري همهپرسي سخن گفت؟ در طرف ديگر، بهنظر ميرسد در ميان افكار عمومي بخش عرب عراق نيز نظرات مختلفي درباره همهپرسي وجود دارد.
درست است كه جمعيت اسلامي و گوران هماكنون مخالف سازوكار برگزاري همهپرسي هستند، اما بايد توجه داشته باشيد كه درصورت اجراي همهپرسي، هر دو جريان مذكور و بدنه اجتماعي آنان نيز رأي به استقلال خواهند داد. اما درباره افكار عمومي بخش عرب، بدونشك اكثريت مطلق اين بخش از مردم عراق، فارغ از گرايشهاي مذهبي يا سياسي، مخالف برگزاري همهپرسي هستند، چرا كه بهمعناي جدا شدن بخشي از كشور و تجزيه عراق است.
- آيا جريان صدر نيز مخالف همهپرسي است؟
بله. همانند تمامي جريانات شيعي و عربي ديگر.
- آيا در مقابل قدرتهاي منطقهاي همچون ايران و تركيه، كشورهايي وجود دارند كه بهصورت آشكار و يا پنهان از همهپرسي حمايت كنند؟
حامي اصلي و آشكار همهپرسي استقلال كردستان عراق، رژيم صهيونيستي است و بهنظر ميرسد غيراز اين رژيم، ساير كشورهاي منطقهاي و بينالمللي، بهويژه جهان اسلام، مخالف همهپرسي هستند.
- قدرتهاي بينالمللي، ازجمله آمريكا با برگزاري همهپرسي در زمان فعلي مخالفت كردهاند. اما با توجه به منافع آمريكا در منطقه، آيا ميتوان گفت اين مخالفتها صرفا در سطح مواضع رسمي بوده و در عمل حامي برگزاري همهپرسي هستند؟
آمريكا بهطور كلي و در چارچوب طرح خاورميانه جديد، بهدنبال تجزيه منطقه است، اما بايد توجه داشته باشيم اگر شرايط فعلي عراق به نفع آمريكا باشد، طبيعتا اجراي طرحهاي مورد نظر اين كشور به تأخير خواهد افتاد.
هيچكس ادعا نميكند كه تجزيه عراق از دستور كار آمريكا خارج شده، اما بهنظر ميرسد مدل فعلي حاكم بر روابط اقليم و بغداد بيشتر به نفع آمريكاست تا زماني كه كشور كردستان شكل گرفته باشد، چراكه تنشهاي موجود ميان اقليم و بغداد، همواره فضايي براي نقشآفريني آمريكا در مناسبات داخلي عراق فراهم كرده است.
فرض كنيد اقليم تبديل به كشور شده و باز هم تنشهاي آن با بغداد ادامه داشته باشد؛ درحاليكه آمريكا به هر دليلي تمايل به حمايت از كردستان نداشته باشد. در اين صورت كشور كردستان قادر است بهصورت قانوني وارد مذاكره و تعامل با كشورهاي ديگر شده و اقدام به خريد تسليحات و جذب سرمايه براي تقويت زيرساختهاي خود كند. بنابراين ديگر نيازي به آمريكا نخواهد داشت.
- درصورت برگزاري همهپرسي و رأي مثبت، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ با توجه به اينكه نتايج اين همهپرسي به لحاظ حقوقي الزامآور نيست.
پيش از هر چيز، اقليم در تمام معادلات داخلي عراق، از نتايج همهپرسي بهعنوان اهرم فشار بر بغداد استفاده خواهد كرد. از طرف ديگر، جايگاه اقليم در مجامع بينالمللي تقويت شده و از آن بهعنوان يك «شبهكشور» ياد خواهد شد. تمام اينها در حالي است كه نتايج قاطع همهپرسي، ميتواند زمينه استقلال كردستان را فراهم كند.
- آيا ممكن است اجراي همهپرسي، زمينه را براي طرح مسئله استقلال اقليم سني در عراق فراهم كند؟
هرگز! اهل سنت خود را صاحبان عراق ميدانند؛ بنابراين هرگز به سوي جدايي از عراق حركت نميكنند. علاوه بر جنبههاي تاريخي و اجتماعي، اهل سنت حتي به لحاظ اقتصادي نيز توانايي ورود به چنين پروندهاي را ندارند چرا كه از منابعي كه در اختيار كردهاي عراق است به كلي محرومند؛ منابعي همچون گاز، نفت، آب، معادن و مناطق حاصلخيز.
- طي روزهاي اخير تنش كلامي ميان مقامات اقليم و بغداد بر سر استان كركوك بالا گرفته است، بهنظر شما آيا بارزاني قادر به الحاق كركوك به اقليم خواهد بود؟
كركوك سرنوشتسازترين نقطه تقابل كردها و دولت مركزي عراق است. از ديد اقليم، كركوك اصليترين پشتوانه اقتصادي كردستان به شمار ميرود، از سوي ديگر بغداد به اهميت اقتصادي و جغرافيايي كركوك واقف است و به سادگي از آن نخواهد گذشت.
به باور من، كردستان قادر به الحاق كركوك نيست، چرا كه اين استان به لحاظ قانوني در اختيار حكومت مركزي است و همچنين كركوك به لحاظ بدنه اجتماعي ديگر داراي بافت مطلق كردي نبوده و 40درصد از ساكنان اين استان را عربها و تركمانها تشكيل ميدهند. بهنظر من نيروهاي ارتش عراق و حشد شعبي براي بازپسگيري حويجه از داعش وارد كركوك شده و بعد از آن در اين استان مستقر خواهند شد. در اين صورت پرونده كركوك پيچيدهتر از آنچه هست خواهد شد.