رئيسجمهور آمريكا ظرف چند روز آينده دراين مورد و تا حدود يكماه ديگر در مورد پايبندي يا عدمپايبندي ايران به برجام بايد اعلام نظر كند. اين دو تصميم تكليف برجام با آمريكا يا منهاي آمريكا را مشخص خواهد كرد. با وجودي كه ترامپ و كارگزاران كليدياش، قبل و بعد از انتخابات رياستجمهوري تنفر خود از برجام را مستمرا ابراز كرده و برجام را «بدترين توافق تاريخ» خوانده، درعين حال هر دو گزينه لغو يا موافقت با استمرار اجراي برجام، بهعنوان مهمترين چالشهاي سياست خارجي دولت ترامپ، تأثير تعيين كنندهاي برموقعيت داخلي او و جمهوريخواهان خواهد داشت تاحدي كه بر نتيجه انتخابات كنگره آمريكا درسال آينده نيز مؤثر خواهد بود.
سخنان اخير نيكي هيلي، سفير و نماينده آمريكا در سازمان ملل، احتمال لغو يكجانبه برجام ازسوي ترامپ و واگذاري تصميم به كنگره آمريكا را مطرح ساخته است. اظهارات نيكي هيلي در مؤسسه مطالعاتي اينترپرايز آمريكا موجب نگراني مضاعف برخي از سياستمداران جهاني شده زيرا كه
اولا: مؤسسه اينترپرايز از بانيان حمله نظامي آمريكا به عراق بود و اكنون نيز زمينهسازيهاي جديد براي ميدانداري مجدد جنگ طلبان آمريكا مشهود است.
ثانيا: نيكي هيلي از عناصر مؤثر در تصميم نهايي ترامپ در مورد سرنوشت برجام است.
ثالثا: او درسخنان خود 5 دروغي گفت كه براي جامعه جهاني آشكار بود. او مدعي شد كه
1-«ايران در يكسال و نيم گذشته بارها برجام را نقض كرده است». درحاليكه آژانس بينالمللي انرژي اتمي و جامعه جهاني بر اجراي كامل برجام از سوي ايران مكررا صحه گذاشتهاند.
2-«صدها سايت مظنون به فعاليتهاي هستهاي در ايران وجود دارد كه آژانس بازرسي نكرده است». اين ادعا درحالي عنوان ميشود كه ژنرال پال سلوا، معاون ستاد مشترك نيروهاي مسلح آمريكا حدود 2ماه قبل با استناد به ارزيابي سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا، تأييد كرد كه ايران و آژانس به تعهدات خود در قالب برجام عمل كردهاند. ضمن اينكه خود نيكي هيلي هم در ملاقات اخيرش با مديركل آژانس انرژي اتمي، هيچ مدركي دراين مورد ارائه ندادهاست.
3-«مقامات ايران رسما مخالفت خود را با بازرسي مراكز نظامي اعلام داشتهاند. لذا ما چگونه ميتوانيم بدانيم كه ايران به تعهدات خود عمل ميكند درشرايطي كه آژانس قادر به بازديد از مراكز مورد نظرش نيست». اين ادعا نيز درحالي مطرح ميشود كه آژانس هيچ تقاضاي جديدي براي بازديد از مراكز نظامي ايران نداشته ضمن اينكه آژانس قبلا پس از بازديد از سايت نظامي پارچين، پرونده اتهامات ادعايي ابعاد احتمالي نظامي در برنامه هستهاي ايران موسوم به پيامدي را بست.
4-«بنا نبود برجام صرفا در مورد موضوع هستهاي باشد بلكه هدف گشايش در ورود ايران به جامعه جهاني بود». درحاليكه براي جامعه جهاني كاملا واضح است كه تمام 12قطعنامه آژانس و 6قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل حاكي از اين واقعيت است كه برجام صرفا درمورد موضوع هستهاي بوده ولاغير.
5-«برجام به نفع منافع ملي آمريكاست بايد مورد بحث قرارگيرد. دولت اوباما مانع اين بحث شد». همه ميدانند كه چند سال قبل و بعد از نهايي شدن برجام، بحث اصلي در واشنگتن راجع به برجام بود درحدي كه نهتنها وقت اصلي كنگره، كاخ سفيد، رسانهها و مركز مطالعاتي آمريكا مصروف اين بحث شد، بلكه نتانياهو، نخستوزير تل آويو هم دركنگره عليه توافق هستهاي با ايران سخنراني و واشنگتن نيز ماهها در محاصره لابيستهاي صهيونيستها و اعراب تكفيري بهسر ميبرد.از اظهارات علني مقامات آمريكا اينگونه استنباط ميشود كه 3مشكل ظاهري دولت ترامپ با برجام اين است كه:
اولا: محدوديتهاي برنامه هستهاي ايران موقتي است و بعد از چند سال دست ايران براي توسعه تمامعيار و نامحدود هستهاي باز ميشود.
ثانيا: شامل بازرسي مستمر و بدون محدوديت از سايتهاي نظامي ايران نميشود.
ثالثا: توان موشكي ايران، مهار نشده است.
اما مشكل اصلي و باطني بيقراريهاي دولت ترامپ چيز ديگري است كه در متن برجام نميتوان يافت. مثلث نئوكانهاي آمريكا، لابي صهيونيستها و اعراب تكفيري معتقدند كه با برجام به دلايل متعدد، كلاه گشادي سرآمريكا رفته است كه بايد به هر قيمت اين شكست را جبران كرد كه صرفا به دو مورد مهم آنها اشاره ميكنم:
الف- باور راسخ مثلث مذكور براين است كه اگر اجماع جهاني درتحريمهاي چندجانبه و بينالمللي براي 4-3 سال ديگر ادامه مييافت، نظام جمهوري اسلامي سقوط ميكرد زيرا در اين فاصله فروش نفت ايران به صفر رسيده بود، تورم 40درصد با بيش از 100درصد افزايش يافته بود، سير وحشتناك صعودي سقوط ارزش پول ملي ايران (كه ظرف مدت كوتاهي از دلاري حدود يكهزارتومان به حدود 4هزار تومان رسيد) ادامه مييافت و... نهايتا بحران اقتصادي به مرزغيرقابل مديريت رسيده و ناآراميهاي سياسي و اجتماعي متعدد، ميتوانست نظام جمهوري اسلامي ايران را از پاي درآورد.
ب- مثلث مذكور معتقد است كه پذيرش غنيسازي و آب سنگين در ايران و بازكردن درهاي جهاني براي صدور پيشرفتهترين تكنولوژيهاي هستهاي به ايران، نهتنها حصر چندين دههاي هستهاي ايران را شكست بلكه امكان ساخت بمب هستهاي را در اختيار ايران قرار داد و موقعيت برتر منطقهاي ايران را تثبيت كرد.
لذا بهنظر ميرسد محورهاي اصلي تصميمات يكماه آينده دولت ترامپ بهگونهاي باشد كه برجام را در«مرزنابودي» قرار دهند تا تهران نتواند در حل مشكلات اقتصادي و تشنجزدايي در روابط خارجي موفق شود. لذا تصميمسازان و تصميمگيران جمهوري اسلامي بايد با بصيرت تمام مانع موفقيت طراحي جديد مثلث ضدايران شوند. دراين مورد به 4نكته اشاره ميكنم:
اول: ترديد نبايد كرد كه هدف كليدي آنها نابودي برجام و بازگرداندن شرايط قبلي بينالمللي عليه ايران است. لذا حفظ برجام به معني شكست تلاشهاي دولت ترامپ خواهد بود و بالعكس.
دوم: آرامش سياسي- امنيتي در داخل، پرهيز از بهانه دادنهاي غيرضروري به دشمن، تمركز بر حل مشكلات اقتصادي مردم، تسريع روند توسعه صنعتي-اقتصادي ايران، تعامل با جهان، اتخاذ تدابير لازم براي مهار لابي ضدايران در آمريكا، استمرار روند تشنج زدايي بهويژه با همسايگان بايد دستور كار ملي همه جناحهاي سياسي كشور باشد، ضمن اينكه از امكان تشنجزدايي درروابط ترامپ-تهران هم نبايد غافل بود.
سوم: در 2سال گذشته در انتخابات مجلس خبرگان، مجلس شوراي اسلامي، رياستجمهوري و شوراهاي شهر، برجام ابزار دعواهاي انتخاباتي قرار گرفت اما به هر تقدير اين انتخاباتها را پشت سر گذاشتهايم. لازم است از هماكنون برجام را از دستور كار بازيهاي انتخاباتي آينده خارج كرد تا منافع ملي ايران لطمه نخورد.
چهارم: از هماكنون درمورد گزينه خروج آمريكا از برجام بررسي و تصميمگيري شود كه آيا درصورت خروج آمريكا از برجام، ايران هم بايد خارج شود يا اينكه تهران برجام را با جامعه جهاني منهاي آمريكا اجرا خواهد كرد. از اظهارات اخير آقايان دكتر ظريف و دكتر صالحي چنين برميآيد كه درصورت خروج آمريكا و پايبندي اروپا و ساير قدرتهاي جهاني، ايران نيز به برجام متعهد باقي خواهد ماند.اين موضع حاكي از درك درست از شرايط جاري بينالمللي است اما كافي نيست.
در زمان دولتهاي نهم و دهم، آمريكا در موقعيتي قرار گرفت كه اجماع جهاني عليه ايران در مورد برنامه هستهاي را شكل داد. خروج آمريكا از برجام، ايران را در موقعيتي قرار ميدهد كه اجماع جهاني عليه آمريكا در مورد برنامه هستهاي ايران را شكل داده و انزواي بينالمللي آمريكا در اين مورد را مهرو موم كند، با مواردي همچون دو مورد زير هزينههاي آمريكا را افزايش و متقابلا هزينههاي ايران را به حداقل برساند:
اولا: در مذاكرات با ساير قدرتهاي جهاني ازجمله اروپا و چين و روسيه، اطمينان حاصل كند كه درصورت خروج آمريكا، آنها منافع اقتصادي ايران از برجام و اجراي كامل و بدون نقص برجام را تضمين خواهند كرد.
ثانيا: ساير اعضاي گروه 1+5 طي بيانيهاي رسما اقدام آمريكا را بهعنوان نقض مصوبات شوراي امنيت سازمان ملل محكوم و پيشنويس قطعنامهاي در اين مورد را در دستور كار شوراي امنيت و مجمع عمومي سازمان ملل قراردهند.
- پژوهشگر ارشد دانشگاه پرينستون