محسن محمدی: با شروع موج جدید خشونت‌ها علیه مسلمانان در میانمار، بار دیگر توجه جامعه جهانی به اوضاع اسفبار مسلمانان در این کشور جلب شده است.

در اين ميان رهبران بيشتر كشورهاي اسلامي و همچنين سازمان‌هاي بين‌المللي، با ابراز نگراني از تداوم خشونت‌ها در اين كشور، برخورد نيروهاي امنيتي ميانمار با مسلمانان ميانمار به‌خصوص در ايالت راخين را محكوم كرده‌‌اند. اما در كنار محكوميت‌ها و ابراز همدردي نسبت به آنچه در ميانمار مي‌گذرد، ريشه‌يابي اين بحران و واكاوي علل خشونت‌ها عليه مسلمانان در ميانمار ضروري است.

اين ريشه‌يابي نيز مستلزم شناخت كاملي از وضعيت كلي مسلمانان و سابقه حضور آنان، مسلمانان روهينگيا و شرايط داخلي و سياسي ميانمار است‌ و براي پاسخ به اين پرسش، كه مقدمه‌اي است براي چاره‌جويي و حل و فصل ريشه‌اي اين بحران، ابتدا بايد به معرفي اجمالي اقليت مسلمانان ميانمار موسوم به روهينگيا پرداخت. در ادامه نيز نگاهي گذرا به سياست‌ها و اقدامات جمهوري اسلامي ايران در قبال اين بحران خواهيم داشت.

جمعيت مسلمان ميانمار بالغ بر 5-4ميليون نفر برآورد مي‌شود (به‌دليل عقب‌ماندگي سيستم سياسي و اداري و نيز به‌دليل عدم‌ثبت بسياري از مسلمانان و به‌ويژه مسلمانان روهينگيا در آمار رسمي، آمار قابل اتكايي در اين خصوص وجود ندارد). از اين ميان اهل طريقت اين كشور كه ديدگاه بسيار نزديكي به شيعيان از حيث احترام به اهل‌بيت(ع) دارند، جمعيتي بالغ بر
600-500هزار نفر و شيعيان نيز اقليتي بالغ بر 10 تا 15هزار نفر را دربرمي‌گيرند. در اين كشور همچنين يك جامعه كوچك ايراني‌تبار نيز وجود دارند.

  • سابقه حضور ايرانيان در ميانمار

سابقه حضور ايرانيان درميانمار به زمان مهاجرت تاجران ايراني به سواحل ميانمار در حدود 500سال قبل برمي‌گردد. عمده آنان از شهرهاي شيراز، كاشان، بهبهان و يزد به ميانمار مهاجرت كرده‌‌اند و امروز نيز خانواده‌هايي با اسامي كاشاني، شيرازي، بهبهاني، اصفهاني و يزدي درميانمار اقامت دارند.

برخي از آنان با وجود گذشت زمان هنوز برخي واژگان و اصطلاحات زبان فارسي را به‌كار مي‌برند و همگي به هويت ايراني خود مي‌بالند. يك گورستان قديمي متعلق به ايرانيان نيز در يانگون پايتخت پيشين ميانمار قرار دارد. در اين گورستان با 4هكتار وسعت، بيش از 100مزار با سنگ‌نبشته‌هاي فارسي وجود دارد. نام گورستان، مغول است زيرا در گذشته تمامي اقوام مهاجر به ميانمار، مغول ناميده مي‌شدند.

گفته مي‌شود اين قبرستان براي استفاده شيعيان مسلمان در سال۱۸۵۶ توسط آقا احمد اصفهاني، كنسول ايران تاسيس شده است. يكي از قبور ايرانيان نيز متعلق به بهادر آقا علي‌اكبر شيرازي كنسول ايران در ميانمار است كه در اول مي‌1929 در اين كشور فوت و در اين قبرستان مدفون شده است. ‌ در منطقه آراكان در ميانمار، مدت‌‌ها حكام و شاهان مسلمانان فرمانروايي مي‌كردند و در اين دوره زبان فارسي وارد زبان آراكاني وميانماري شد و تا سال۱۸۳۶ ميلادي كه انگلستان بر ميانمار مسلط شد، زبان فارسي زبان رسمي دربار آراكان بود.

مسلمانان ميانمار سعي در عدم‌تأثير مسئله روهينگيا در مناسبات‌شان با نهادهاي حكومتي و غيرحكومتي اين كشور دارند و به‌هيچ‌وجه عمليات افراطي اخير توسط برخي گروه‌هاي مسلمان روهينگيايي را تأييد نمي‌كنند (خود مسلمانان روهينگيا نيز همين موضع را نسبت به اقدامات افراطي دارند) و به‌خوبي از آثار مخرب و خانمانسوز گسترش درگيري‌هاي قومي و مذهبي در اين كشور با توجه به روحيات خشن اكثريت بودايي آگاهي داشته و نگران آن هستند و از اين‌رو مواضع محتاطانه‌اي در قبال اينگونه رويدادها دارند.

واقعيت اين است كه روحيات ساكنان ميانمار اعم از مسلمان و يا بودايي متفاوت از خلق و خوي مردم در كشورهاي همسايه‌اي نظير لائوس يا تايلند است. برخلاف روحيه تعامل و مداراي بالا در ميان مردمان 2كشور اخير، مردم ميانمار عمدتا از خلق و خوي تندتري برخوردار هستند. به‌عنوان مثال روحيات افراط‌گرايي در ميان رهبران و مردم عادي اعم از بودايي يا مسلمان در كشور تايلند بسيار نادر است اما در مورد ميانمار اين امر صادق نيست.

گرچه سوابقي از تنش و درگيري ميان بوداييان تندرو با مسلمانان اين كشور وجود دارد اما عمده اين درگيري‌ها و تنش‌ها عمدتا ميان بوداييان و مسلمانان روهينگيا بوده و خوشبختانه هنوز تبديل به يك پديده رايج و شايع تحت عنوان درگيري ميان بوداييان با كل جامعه مسلمان نشده است. البته گروه‌هاي تندروي بودايي در اين كشور نيز هستند كه شعار فعاليت‌هاي خود را صيانت از نژاد و مذهب بودايي قرار داده‌اند و با بيان اينكه مسلمانان روهينگيايي و غيرروهينگيايي در اين كشور در تلاش براي گسترش و به خطر انداختن جامعه بودايي هستند از ابزارهاي مختلف جهت تحت فشار قرار دادن مسلمانان استفاده مي‌كنند. يكي از اين گروه‌هاي بودايي تندرو اتحاديه مانك‌هاي ميهني(PMU) نام دارد.

  • روهينگيا، بزرگ‌ترين اقليت فراموش شده ‌

روهينگيايي‎ها يك گروه اقليت قومي است كه عمدتا در ايالت راخين (آراكان سابق) در غرب ميانمار (برمه سابق) زندگي مي‌كنند. با وجود شواهد قوي دال بر سابقه حضور مسلمانان در منطقه آراكان از گذشته دور، دولت ميانمار اين گروه قومي از مسلمانان اين منطقه را با اين ادعا كه مهاجرين بنگلادشي‎اند، به‌رسميت نشناخته و از اعطاي شهروندي به آنها خودداري مي‎كند و همين عامل در كنار عامل فقر و رقابت‌هاي اقتصادي، موجب تحميل انواع ظلم و ستم توسط جامعه بودايي نيز عليه آنان شده است.

بدين‌ترتيب عمده جمعيت يك ميليون تا يك ميليون و سيصد هزار نفري روهينگيايي‎ها از حق شهروندي ميانمار محرومند و در شرايط بسيار اسفبار و غيرانساني و با كمترين امكانات و در حد قبايل بدوي در ميانمار زندگي مي‌كنند و يا در كمپ‌هاي پناهندگان در نزديكي مرز بنگلادش استقرار يافته‌اند.

دولت بنگلادش نيز كه خود با جمعيتي سريعا در حال رشد، يكي از فقيرترين كشورهاي جهان است، سياست بسيار سختگيرانه‎اي در قبال مهاجرين داشته و از اين‌رو از پذيرفتن بيشتر مسلمانان ميانمار كه با شروع هر خشونتي به سوي مرزهاي اين كشور مي‌گريزند، جلوگيري مي‎كند. از اين‌رو روهينگيايي‎ها كه از منظر دولت ميانمار مهاجرين بنگلادشي و خارجي محسوب شده و از سوي دولت بنگلادش نيز ميانماري ناميده مي‎شوند، تابعيت هيچ كشوري را نداشته و از اين‌رو مسلمانان راخين (روهينگيا) به تعبير كوفي عنان، دبيركل اسبق سازمان ملل متحد و رئيس «گروه مشورتي ايالت راخين»، بزرگ‌ترين گروه قومي فاقد شهروندي در جهان هستند.

مشكلات اقليت روهينگيا با مخالفت دولت ميانمار با اعطاي مليت به آنها براساس قانون مليت يا شهروندي سال۱۹۸۲ آغاز شد. اين قانون تابعيت تنها شامل گروه‌هاي قومي‎اي مي‌شود كه پيش از سال۱۸۲۳ ميلادي در خاك ميانمار (برمه سابق) سكونت داشته‌اند. به واسطه اين قانون، از ميان ۱۴۴ قوميت موجود در ميانمار، تنها ۱۳۵ قوميت حق شهروندي دريافت كردند و ۹دسته از اقوام اقليت، از حق شهروندي محروم شدند كه بزرگ‌ترين اين قوميت‌ها، قوم روهينگياست و به‌عنوان خارجي از هيچ‌گونه حق و حقوقي در اين كشور برخوردار نيستند و از اين‌رو تحت شديدترين فشارها و اعمال تبعيض از سوي دولت و ساير اقوام ميانمار قرار گرفتند.

اين در حالي است كه نمايندگان اين اقليت تأكيد دارند كه آنها خيلي پيش از اين تاريخ، در ميانمار حضور داشته‌اند. ادعايي كه مورد تأييد بسياري از مورخان است. برخي‎ سابقه حضور مسلمانان در اين منطقه را قرن اول هجري مي‌دانند ولي بسياري از كارشناسان و مورخان بر اين باورند كه مسلمانان از اوايل قرن 15ميلادي (دهه1430 ميلادي) در آراكان، در غرب ميانمار و در همسايگي بنگلادش، سكونت داشته‎ و حتي در دوره‎اي داراي حكومت نيز بوده‎اند تا اينكه در سال۱۷۴۸ ميلادي حكومت مسلمانان اين منطقه از سوي بوداباي پادشاه بوداييان ميانمار پايان يافت و متعاقبا آراكان بخشي از حكومت پادشاهي برمه شد. با تشكيل پادشاهي بوداييان در برمه، مسلمانان تحت فشار شديدي از سوي حكومت برمه قرار گرفته و از اين‌رو تعداد زيادي از اين مسلمانان به بنگلادش گريختند.

  • خشونت‎ها عليه مسلمانان روهينگيا

در سال1824 برمه توسط بريتانيا اشغال و ضميمه حكومت هند كه در آن زمان مستعمره بريتانيا بود، شد. با تسلط بريتانيا بر آراكان، مسلمانان مجدداً به اين منطقه كه از لحاظ زراعي، يكي از حاصلخيزترين مناطق ميانمار محسوب مي‎شود، بازگشتند. ميانمار با وجود منابع معدني فراوان و ثروت بالقوه، يكي از فقيرترين كشورهاي جهان محسوب مي‎شود و عمده درآمد اصلي ساكنان اين كشور از طريق كشاورزي تأمين مي‌شود، از اين‌رو تصاحب زمين‌هاي كشاورزي حاصلخيز در اين منطقه، به يكي از علل درگيري‎ها و منازعات قومي بين بوداييان و مسلمانان تبديل شد كه تا به امروز هم ادامه دارد.

اخيرا با مطرح شدن وجود ذخاير غني نفتي در اين منطقه، اهميت اقتصادي آن افزايش يافته و زمينه‌ساز مناقشات بيشتر و حتي چشم طمع قدرت‌هاي خارجي به اين منطقه شده است.به‌دنبال استقلال ميانمار (برمه) از بريتانيا در سال1948، اين كشور دستخوش ناآرامي و درگيري‌هاي درازمدت ميان اقوام پرشمار خود شد و يكي از طولاني‌ترين جنگ‌هاي داخلي را به‌خود ديده ‌است. نظاميان اين كشور پس از كودتاي سال1962 كه منجر به سرنگوني دولت غيرنظامي شد، قدرت را در اين كشور به‌دست گرفتند و از آن زمان رهبري ميانمار تحت كنترل نظاميان درآمد و اين شرايط تا سال2011 ادامه داشت.

با انحلال شوراي نظامي در سال۲۰۱۱ ميلادي كه براي حدود نيم قرن در ميانمار حكومت مي‌كرد، تنش‌ها ميان گروه‌هاي قومي و مذهبي در اين كشور افزايش يافت. در اين ميان در سال2012 خشونت‌ها عليه مسلمانان روهينگيا در اين منطقه، به‌دنبال اتهام تجاوز سه جوان مسلمان به يك زن بودايي و در پي آن كشته شدن ۱۱مسلمان توسط ارتش ميانمار و حمله يك گروه بوداييان افراطي به اتوبوس حامل مسلمانان و به آتش كشيدن آن و همچنين كشته شدن يك بودايي در پاسخ به اين حمله، آغاز و گسترش يافت. در نتيجه خشونت‎ها، دست‌كم 190نفر (از هر دو طرف) كشته و حدود 200هزار نفر آواره شدند و بيش از 2500خانه نيز در آتش سوخت.

  • مسلمانان، قرباني شرايط سياسي

علاوه بر عوامل برشمرده فوق، پيچيدگي اوضاع سياسي در ميانمار، يكي ديگر از عوامل بحران در اين منطقه است و مسلمانان ميانمار به نوعي قرباني يك شرايط سياسي ويژه نيز هستند. نظاميان و نيروهاي امنيتي اين كشور كه حدود 50سال قدرت را در دست داشتند، از سال2011 و در پي فشارهاي بين‎المللي و تحولات داخلي، از سر اجبار مي‌بايستي قدرت را به نهادهاي غيرنظامي واگذار مي‌كردند اما به بهانه تنش‎ها و شروع خشونت‎ها در غرب ميانمار، با اعلام وضعيت فوق‎العاده در ايالت راخين، در جهت حفظ و استمرار اهميت و جايگاه خودشان تلاش نمودند. از اين‌رو به‌نظر مي‎رسد ارتباطاتي ميان برخي رهبران گروه‎هاي تندرو بودايي كه به‌شدت مخالف حضور مسلمانان و غيربودايي‎ها در اين كشور هستند، با برخي از نيروهاي امنيتي در اين منطقه، وجود داشته است.

  • ‌دور جديد درگيري‌ها ميان بوداييان و مسلمانان روهينگيا

همانطور كه اشاره شد سوابق متعددي از درگيري ميان بوداييان و مسلمانان در اين كشور وجود دارد اما درگيري‌هاي يكي دو سال اخير متفاوت با گذشته است و آن فعال شدن و ورود نوعي جريان افراط‌گراي مسلمان به موضوع است.

بدين‌ترتيب كه در تاريخ 18مهر تعدادي از شبه نظاميان مسلح مسلمان روهينگيا به 2 ايستگاه پليس مرزي حمله و 9مأمور انتظامي را به قتل رساندند. اين امر موجب حملات بي‌رحمانه متقابل ارتش، پليس و نيروهاي امنيتي ميانمار و قتل عام حداقل 30تن از ساكنان مسلمان غيرنظامي، تجاوز به زنان، اقدمات خودسرانه، به آتش كشيدن روستاها توسط نيروهاي امنيتي و نظامي و بوداييان افراطي و در ادامه كشته شدن تعداد بيشتري از مسلمانان و نيز آوارگي آنان گرديد. آمار آوارگان اين فاجعه حداقل 30هزار نفر اعلام شد كه به سمت مرزهاي بنگلادش متواري شدند اما در اين مرز نيز با ممانعت نيروهاي بنگلادشي برا ي عبور از مرز مواجه شدند.

دولت ميانمار مدعي شد كه گروه‌هايي از افراطيون مسلمان كه در اردوگاه‌هايي در پاكستان آموزش ديده و با كمك‌هاي مالي سازمان‌هايي ناشناخته از خاورميانه از ميانمار وارد خاك ميانمار شده‌اند اقدام به اين عمليات كرده‌ بودند. طبق اين اطلاعات، اين اقدام توسط گروهي موسوم بهAga Mul Mujahidin مستقر در منطقه Mungda و از گروه‌هاي وابسته به سازمان همبستگي راخين (RSO) صورت گرفته بود. رهبراين گروه فردي به نام حافظ طاهر، فعال تندرو مذهبي - اجتماعي بود كه بنا بر ادعاي مقامات امنيتي ميانمار، 6‌ ماه در پاكستان تحت آموزش‌هاي طالبان قرار داشته است و 4خواهر و يك برادر وي نيز در عربستان سعودي بسر مي‌برند.

روايتي ديگر هم به‌نوعي مويد اين ادعاي مقامات ميانمار است. بدين‌ترتيب كه ارتش رهايي‌بخش روهينگياي آراكان (ARSA) كه با حمله به ايستگاه‌هاي پليس ميانمار باعث قتل‌عام مسلمانان شده بود توسط عربستان سعودي تغذيه مالي مي‌شود. سركردگي ارتش رهايي‌بخش روهينگياي آراكان (ARSA) برعهده «عطاءالله ابو عمار جونوني»، روهينگيايي متولد پاكستان است كه در مكه بزرگ شده و داراي مليت سعودي است. براساس اين روايت، دولت رياض با حمايت از اين فرد و شبه ‌نظاميان تحت فرمانش، از حوادث آراكان در جهت منافع خود بهره‌برداري مي‌كند و قصد دارد مناطقي از آراكان كه داراي ثروت‌هاي زيرزميني هستند را به تسلط خود درآورده و به منطقه امن و حياط خلوت خود تبديل نمايد.

دور اخير خشونت‌ها روز جمعه 3شهريور1396، پس از آن آغاز شد كه يك گروه مسلح شورشي وابسته به «حركت اليقين» و به نام «ارتش آزاديبخش آراكان روهينگيا» مسئوليت حمله هماهنگ شده به 30پاسگاه‌ پليس و مقر ارتش ميانمار را بر عهده گرفت كه طي آن بنا به اعلام دولت ميانمار، ۱۲نفر از مأموران امنيتي كشته شدند. در واكنش به اين حمله، متأسفانه نيروهاي امنيتي ميانمار به همراه بوداييان افراطي بي‌رحمانه‌ترين و غيرانساني‌ترين اقدامات و عمليات را عليه مسلمانان منطقه در پيش گرفتند كه تا‌كنون براساس آمار اعلام شده توسط سازمان ملل تعداد كشته‌شدگان به بيش از 1000تن رسيده است كه قطعا اين ميزان به‌مراتب بيش از اين تعداد است.

همچنين بنا به اعلام مقامات سازمان ملل، از ابتداي بحران تا‌كنون بيش از 270هزار نفر از مسلمانان روهينگيا بر اثر تهديدات جاني، تجاوز و آتش زدن خانه‌هايشان، از كشور گريخته و به بنگلادش فرار كرده‌اند. وضعيت اردوگاه‌هاي پناهندگان روهينگيايي در مرزهاي بنگلادش با ميانمار نيز اسفناك است و تنها 2اردوگاه بدين‌منظور وجود داشته كه آنها هم قبلا پر شده است. اعمال سانسورهاي شديد خبري، سابقه ترور خبرنگاراني كه اقدام به پوشش اخبار مربوط به تحولات روهينگيا مي‌كردند و ساير ‌محدوديت‌هاي ايجاد شده موجب سكوت بيش از پيش رسانه‌هاي خبري داخلي ميانمار شده و دستيابي به اطلاعات موثق درخصوص ابعاد فاجعه انساني را با مشكل مواجه ساخته است.

متأسفانه اقدامات جامعه جهاني به هيچ وجه متناسب با عمق اين فاجعه نبوده و به‌نوعي شاهد تبعيض و چشم‌پوشي قدرت‌هاي بزرگ و سازمان‌هاي بين‌المللي و نهادهاي حقوق بشري بين‌المللي در ارتباط با اطلاع‌رساني لازم درخصوص عمق فاجعه و كمك‌رساني به آسيب‌ديدگان بوده‌ايم. سازمان عفو بين‌الملل بر كشتار مسلمانان توسط نيروهاي امنيتي ميانمار و بوداييان افراطي تأكيد كرده اما بيانيه خانم موگريني در اين خصوص بسيار ضعيف و دوپهلو بوده به‌طوري كه حمله به نيروهاي امنيتي ميانمار و خشونت‌هاي بعدي را محكوم نمود.

عملكرد سازمان همكاري‌هاي اسلامي نيز بسيار منفعلانه بوده است و اكثر اعضاي اين سازمان بسيار گذرا از ابعاد فاجعه گذشته‌اند. در اين ميان سكوت عربستان سعودي، شائبه وابستگي مسلمانان افراطي حمله‌كننده به پاسگاه‌هاي پليس در ميانمار كه آغازگر اين بحران در ميانمار بود را قوت بخشيده است. حتي برخي تحليل‌ها حاكي از احتمال همكاري عربستان سعودي با غرب و دولت ميانمار در جهت پاكسازي قومي منطقه راخين جهت ايجاد شرايط لازم براي سرمايه‌گذاري‌هاي گسترده در معادن اين منطقه و ازجمله ذخائر نفت و گاز آن در آينده است.

  • تلاش‌هاي ايران

دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران طي سال‌هاي گذشته با ديدگاهي بلندمدت و فراتر از سياست‌هاي مقطعي به تنش‌هاي ايجاد شده در ميانمار برخورد كرده‌ و سياست اصولي جمهوري اسلامي ايران همواره در راستاي كاهش زمينه‌هاي بحران ميان بوداييان و مسلمانان در اين كشور قرار داشته است.

اقليت 4 تا 5درصدي جامعه مسلمان (و ازجمله شيعيان 10 تا 15هزار نفري) در مقابل اكثريت بيش از 90درصدي بوداييان ميانمار و همچنين وجود روحيات افراطي و خشن در ميان بوداييان اين كشور موجب گرديده است كه دستگاه سياست خارجي ضمن توجه خاص به مسئله روهينگيا و واكنش مناسب و به موقع در قبال محروميت‌ها و حملات غيرانساني به اين بخش مظلوم از جامعه جهاني اسلام، در عين حال هوشياري و حساسيت لازم در قبال جلوگيري از تبديل اين بحران به يك مسئله و درگيري ميان بوداييان و مسلمانان را مدنظر داشته باشد.

لزوم جلوگيري از القاي بروز يك جنگ ديني در اين كشور بر كسي پوشيده نيست زيرا درصورت ايجاد چنين موجي، بازنده اصلي قطعا مسلمانان و به‌ويژه اقليت شيعه اين كشور خواهند بود. واقعيتي كه جامعه مسلمان اين كشور نيز همواره نسبت به آن تحفظ داشته‌اند زيرا رشد جريانات افراطي در ميان مسلمانان و به‌خصوص مسلمانان روهينگيا و فراگير شدن بحران و درگيري‌ها مي‌تواند موجب زمينه‌سازي‌ فشار بيشتر گروه‌هاي افراطي بودايي و نيروهاي امنيتي و ارتش ميانمار و همسويي آنان در ايجاد يك موج نسل‌كشي مسلمانان در اين كشور گردد. با توجه به همين ملاحظات و سياست‌ها، تا‌كنون به همت رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در تايلند دو دور گفت‌وگوهاي اسلام و بوديسم با مشاركت روحانيون و انديشمندان مسلمان ايراني و نيزراهبان و محققين بودايي از ميانمار، تايلند و سريلانكا جهت شناخت و ايجاد درك متقابل بين پيروان اسلام و بوديسم برگزار شده است.

دور سوم اين گفت‌وگوها قرار بود در سال‌جاري در تايلند برگزار گردد كه به واسطه نوعي توطئه جريان وهابيت تندرو برگزاري آن به تعويق افتاد. در جريان سفر اسفند‌ماه سال گذشته، همچنين به همت رايزني فرهنگي سفارت جمهوري اسلام ايران، مراسمي با شركت گروه‌هاي مسلمانان اعم از شيعه و سني و همچنين بوداييان ميانمار تحت عنوان «روز فرهنگ ايران» در شهر ماندلي برگزار گرديد. هدف اصلي از برگزاري اين مراسم معرفي فرهنگ ايراني و تلاش در جهت ايجاد درك متقابل، همفكري و تعاملات هرچه بيشتر ميان مسلمان با اقشار بودايي بود.

در سخنراني‌هاي اينجانب، آقاي زينلي رايزن فرهنگي سفارت، آقايAshin Nyanisara از راهبان بزرگ و بانفوذ بودايي، سروزير شهر ماندلي و آقاي ميرزا غلام صديق، رهبر طريقت چشتيا (پيروان اهل سنت محب اهل البيت(ع) در اين مراسم، ضمن اشاره به سوابق تاريخي مناسبات ميان مردمان دو كشور، بر ضرورت همزيستي مسالمت‌آميز ميان اديان و اقوام مختلف ازجمله مسلمانان و بوداييان تأكيد گرديد.

در كنار اين سياست‌هاي بلندمدت و اصولي، دستگاه سياست خارجي و اصولا نظام جمهوري اسلامي ايران در سطوح مختلف دولتي، ملي و ديني از واكنش مناسب در قبال هر دوره از ناآرامي‌ها در ميانمار و ازجمله اين بار و جنايات غيرانساني رخ داده عليه مسلمانان روهينگيا، غافل نبوده و به جرأت مي‌توان ادعا نمود كه در سطوح دستگاه سياست خارجي، ساير مقامات دولتي، علماي ديني و استادان حوزه‌هاي علميه و نمايندگان ساير نهادهاي اجتماعي كشور، واكنش‌هايي حساب شده، منطقي و به‌موقع در قبال تحولات اخير داشته‌اند. در اين موضعگيري‌ها توجه ساير كشورها، سمن‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي به وضعيت اسفناك مسلمانان روهينگيا و ظلم و ستمي كه بر آنان مي‌رود جلب شده و درخواست اقدامات مشترك بين‌المللي در قبال متوقف ساختن اين وضعيت و كمك‌رساني به آسيب‌ديدگان به عمل آمده است.

‌آقاي دكتر ظريف طي توييت‌ها، تماس‌ها با مقامات ساير كشورها و ارسال 2نامه به دبيركل سازمان ملل ضمن جلب توجه جامعه جهاني به قتل‌عام، تهديدات و فشارها عليه مسلمانان روهينگيا، خواستار اقدامات مؤثر و فوري بين‌المللي براي خاتمه جنايات عليه اين گروه از مسلمانان گرديد. نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي ايران نزد سازمان ملل در نيويورك و نيز دفتر سازمان ملل در ژنو، اقدامات و پيگيري‌هاي جدي در سطح سازمان‌هاي بين‌المللي ازجمله سازمان ملل و نيز سازمان همكاري اسلامي را در دستور كار قرار دادند. در ارتباط با سازمان همكاري اسلامي به‌ويژه گفت‌وگوهايي با مقامات تركيه به‌عنوان رئيس دوره‌اي سازمان انجام گرفته است.

لازم به ذكر است كه جمهوري اسلامي ايران در جريان نشست اضطراري سازمان همكاري اسلامي در سال گذشته در كوالالامپور نيز با اشاره به تبعيض سيستماتيك و خشونت و نفرت گسترده عليه مسلمانان روهينگيا، خواستار اتحاد جهان اسلام در حمايت از مسلمانان روهينگيا به‌عنوان يك مسئوليت و تكليفي جمعي براي كشورهاي اسلامي گرديد. متأسفانه منافع خاص برخي كشورهاي اسلامي و حمايت آنان از برخي جريانات افراط در ميانمار، مانع از آن شده است كه سازمان همكاري اسلامي با وجود ظرفيت و قابليت‌هاي بالايي كه براي تأثير‌گذاري بر مسئله دارد، اقدامات و گام‌هاي لازم را در اين رابطه بردارد.

  • سفير آكروديته ايران در ميانمار