تحقيقات پليس در اينباره از روز 17شهريورماه سال 95در فرديس كرج آغاز شد. آن روز زني نزد مأموران رفت و گفت كه شوهر 53سالهاش مفقود شده است. او گفت: شوهرم در كار توليد لوازم ورزشي است. او در يك باغ بزرگ كه متعلق به برادرش است كارگاه توليدي دارد و وضعيت زندگيمان خوب است. او هر روز صبح به كارگاه ميرفت و غروب برميگشت اما ديشب هرچه صبر كردم به خانه نيامد و هيچيك از دوستان و آشنايانش هم از او خبر ندارند.
- گزارش يك آدمربايي
با ثبت مشخصات اين مرد تلاشها براي يافتن او آغاز شد. 2روز از ناپديد شدن وي ميگذشت و پليس نتوانسته بود ردي از او بيابد. از سويي خانوادهاش نيز اعلام كردند به هيچكس مظنون نيستند تا اينكه همسر مقتول براي دومين مرتبه نزد مأموران رفت و گفت شوهرش توسط افراد ناشناسي ربوده شده است. او گفت: ساعاتي قبل فرد ناشناسي تماس گرفت و گفت شوهرم را ربوده است. او گفت براي آزادياش 400ميليون تومان پول ميخواهد.
من هم از آدمربا چند روز فرصت خواستم تا اين پول را فراهم كنم.با مطرح شدن موضوع آدمربايي پرونده روي ميز قاضي رسول نقيزاده رازليقي، بازپرس شعبه هشتم دادسراي فرديس قرار گرفت و تحقيقات تخصصي در اينباره آغاز شد. در اين مرحله كارآگاهان با ارائه آموزشهاي لازم به همسر مرد ربوده شده از او خواستند درصورتي كه آدمربا بار ديگر تماس گرفت از او بخواهد تا صداي شوهرش را برايش پخش كند.
طبق پيشبيني پليس چند روز بعد مرد غريبه بار ديگر تماس گرفت تا زمان و مكان دريافت 400ميليون تومان را اعلام كند اما همسر گروگان گفت تا زماني كه صداي شوهرش را نشنود پولي پرداخت نميكند. اين آخرين تماس تلفني مرد گروگانگير با خانواده گروگانش بود و بعد از قطع تماس، ديگر خبري از او نشد.
- در تعقيب متهم
قطع ارتباط گروگانگير با خانواده مرد ربوده شده نشانه خوبي نبود. اين احتمال وجود داشت كه او از رسيدن به پول نااميد شده و گروگانش را به قتل رسانده باشد. با اين حال تحقيقات در شاخههاي مختلف ادامه يافت. يكي از اقدامات پليس رديابيهاي تخصصي بود. اين كار خيلي زود مأموران را به نتيجه رساند و به دستگيري مرد جواني منجر شد. با كشف تلفن همراه مرد ربوده شده نزد وي، اين مرد گفت تلفن را از كارگري افغان به نام نعمت گرفته است.
نعمت از كارگراني بود كه در باغ مرد مفقودشده كار ميكرد و در كار توليد بلوكهاي سيماني بود. 4ماه بعد از تشكيل پرونده، وقتي مأموران وي را بازداشت كردند او گفت كه از سرنوشت مرد مفقود شده اطلاعي ندارد و نميداند چه بلايي بر سرش آمده است. با اين حال وي درباره اينكه چطور توانسته گوشي تلفن همراه او را بهدست بياورد توضيح قانع كنندهاي نداشت. از سوي ديگر متهم ادعا ميكرد كه مرد مفقود شده را در حال خروج از باغ ديده است. اين در حالي بود كه مأموران لباسهاي او را در باغ كشف كردند و اين نشان ميداد او لباس كار به تن داشته است و هرگز با آن لباسها باغ را ترك نميكرد. حتي به دستور بازپرس پرونده سگهاي جستوجوگر پليس آگاهي نيز جاي جاي باغي كه مرد مفقود شده در آنجا كار ميكرد را جستوجو كردند اما باز هم نتوانستند ردي از او بيابند.
- كشف جسد زير درخت گردو
8ماه از دستگيري تنها مظنون پرونده ميگذشت تا اينكه سرانجام چند روز قبل وي اعتراف كرد كه مرد ناپديد شده را به قتل رسانده و جسدش را در باغ دفن كرده است. او درباره جزئيات اين جنايت گفت: من بهعنوان كارگر بلوكزني در بخشي از باغ كار ميكردم. يك روز آب كارگاه قطع شده و چون كار توليد بلوك سيماني با آب است كارم معطل مانده بود. تصور كردم كه مقتول آب را قطع كرده است. به همين دليل سراغ او رفتم و سر اين موضوع با يكديگر بگو مگو كرديم و درحاليكه عصباني شده بودم يك آجر برداشتم و با آن ضربهاي به سر وي زدم و او را به قتل رساندم.
در ادامه گودالي زير يك درخت گردو حفر و جسد را در آنجا دفن كردم و براي اينكه جسد هيچ وقت كشف نشود روي آن را بتن ريختم. وي ادامه داد: 2روز از قتل گذشته بود كه تصميم گرفتم با خانواده مقتول تماس بگيرم و ادعاي آدمربايي را مطرح كنم. ميخواستم با اين كار هم به پول برسم و هم پليس را گمراه كنم اما در نهايت دستگير شدم.
بهدنبال اعترافات تكاندهنده اين كارگر گروهي از مأموران راهي باغ شدند و با راهنمايي متهم جسد مقتول را از داخل گودالي كه روي آن با مقدار زيادي بتن پوشانده شده بود بيرون كشيدند. هرچند جسد تا حدود زيادي از بين رفته بود اما شواهد و مدارك نشان ميداد متعلق به مرد مفقود شده است.با وجود اين دستور انجام آزمايش دياناي براي روشن شدن هويت قطعي وي صادر شد.
قاضي رسول نقيزاده رازليقي، بازپرس جنايي فرديس به همشهري گفت: هماكنون متهم در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات براي روشن شدن ابعاد ديگر اين جنايت همچنان در جريان است.