روسيه فعاليتهاي جدي را براي برقراري روابط نزديكتر با عربستان در پيش گرفته و تركيه پس از يك دوره سردي در روابط، گامهايي را براي نزديكي با ايران برداشته است. با خانم دكتر شيرين طهماسب هانتر، متخصص خاورميانه و استاد محقق دانشگاه جورج تاون در واشنگتن درباره تحولات اخير خاورميانه گفتوگو كردهايم:
- در هفتههاي گذشته بهويژه بعد از ديدار كوتاه آقاي ظريف با عادل الجبير در حاشيه نشست سازمان همكاري اسلامي در تركيه، بهنظر رسيد كه گشايشي در روابط ايران و عربستان بهوجود آمده. بهنظر شما، هيچ چشماندازي براي بهبود روابط 2كشور وجود دارد؟
بهنظر نميرسد كه بتوان به ترميم روابط ايران و عربستان در آينده نزديك، اميد داشت. هرچند مسائل دوجانبهاي در روابط بين اين دو كشور وجود دارد كه دو طرف سعي ميكنند با برخي گفتوگوهاي غيرمستقيم و مستقيم رفع و رجوع كنند مثل حج، اما هماكنون چشماندازي براي ترميم روابط وجود ندارد.
- چرا چشماندازي براي روابط ايران و عربستان ديده نميشود؟
واقعيت اين است كه روابط اين دو كشور با مسائل بزرگتري در منطقه ارتباط دارد و به عقيده من به سياست در آمريكا در منطقه و اينكه آمريكا چه اهدافي را در منطقه دنبال ميكند، نظير پيگيري صلح اعراب و اسرائيل از طريق برقراري روابط نزديكتر ميان اسرائيل و عربستان بستگي دارد. بنابراين با اينكه من فكر ميكنم در خود عربستان برخي از شخصيتهاي سياسي و دولتمردانش علاقهمندند كه با ايران به يك نوع مصالحهاي دست يابند، البته خود بنسلمان را من نميدانم، اما اين سياستهاي آمريكاست كه تا حد زيادي تعيينكننده روابط ايران و عربستان است.
درست است كه عربستان همواره به حرفهاي آمريكا گوش نميدهد اما در مسائل و سياستهاي كلان، سعي ميكند سياستهاي خودش را با آمريكا هماهنگ كند. بنابراين قبل از اينكه گشايش مهمي در روابط ايران و عربستان اتفاق بيفتد بايد ديد سرنوشت ايران و آمريكا و مسئله برجام به كجا خواهد انجاميد. ماه اكتبر ماه مهمي است براي اينكه ببينيم آمريكا سرانجام تأييد خواهد كرد كه ايران به تعهدات خودش در قبال برجام عمل كرده است يا خير.
بنابراين من فكر ميكنم كه بايد ديد مسائل بزرگتر چگونه حل ميشود. اگر سياست آمريكا عليه ايران تشديد شود كه اخبار حكايت از آن دارد كه آمريكا اراده جدي دارد كه با نفوذ ايران در سوريه و عراق مقابله كند، عربستان هم كه اين تحولات را به دقت دنبال ميكند، از اين سياست تأثير ميپذيرد.
البته بعضيها هم اظهار عقيده كردندكه آن تغيير لحن بهدليل مسئله حج و به اين دليل بوده كه عربستان قصد داشته كه مسئله حج با آرامش حل شود. اتفاقاتي كه 2سال پيش در منا بهوجود آمد، خيلي به پرستيژ و حيثيت عربستان لطمه وارد آورد. خلاصه آنكه من در آينده نزديك اصلا پيشبيني نميكنم كه روابط ميان ايران و عربستان ترميم شود زيرا روابط ايران و عربستان متاثر از شرايط بينالمللي و منطقهاي است.
- ميدانيد كه مدتي است روابط ميان عربستان و اسرائيل گرمتر شده است. تا چه حد عربستان ميتواند روي روابط با اسرائيل حساب كند؟
بهشخصه اصلا به اين روابط خوشبين نيستم و معتقدم اين روابط نميتواند دوام داشته باشد. اسرائيل توانسته است با مهارت ميان كشورهاي عربي شكاف ايجاد كند، مصر را با قرارداد صلح، اردن را همينطور و كشورهاي ديگر و قدرتمند عرب را از طريق جنگ، تضعيف كند مثل سوريه و عراق. الان هم نوبت عربستان است. عربستان و اسرائيل براي اين نزديكي دلايل و اهداف خاصي دارند و البته يكي از اين دلايل و اهداف مشترك، ايران است. درواقع اين روابط در هر سطحي و حدي، عليه ايران تنظيم شده است.
اسرائيل فكر ميكند كه ميتواند از طريق عربستان مثلا واداشتنش به حملهاي عليه ايران، ايران را تضعيف كند، اما بهطور كلي وقتي هدف نزديكي دو طرف، كشور سومي باشد، بعد از رسيدن به هدف يا بهطور كلي پس از مدتي كه جريان تضعيف طولاني شود، آن دو طرف، به خصومت بازميگردند. اسرائيل پس از آنكه به هدفش نايل بيايد تمام توجهش را معطوف خود عربستان ميكند زيرا عربستان كشور ثروتمندي است و ثروتش به اين كشور قدرت هم ميدهد و اين براي اسرائيل خطرناك است.
شرايط بينالمللي و بهخصوص در منطقه خاورميانه سيال است. هر كنشي، واكنشي در پي دارد و اين رشته كنش و واكنش آنقدر عمل ميكند تا شرايط جديدي را شكل دهد كه محاسبات قبلي ديگر در مورد آن صدق نميكند. به همين دليل، من معتقد نيستم كه اين دوستي و همكاري هميشگي خواهد بود اما مسئلهاي كه من نگرانش هستم و براي ايران بايد مهم باشد، اين است كه هماكنون عربستان و اسرائيل روي دشمني با ايران توافق كردهاند و هر دوي آنها ميخواهند ايران را تضعيف كنند تا آن اندازه كه ديگر نتواند نقشي در منطقه ايفا كند.
- روسيه هم در ماههاي اخير علاقه زيادي به گسترش روابط با عربستان نشان داده است. برخي از تحليلگران ميگويند به هر حال به لحاظ جغرافيايي روسيه به خاورميانه نزديكتر است و طبيعي است كه اهداف و برنامههايي در اين منطقه داشته باشد و براي كشورهاي خاورميانه هم روسيه بهدليل همين نزديكي جغرافيايي، جذاب باشد اما علاقه روسيه به گسترش روابط با عربستان، اولا با روابط سنتي و ديرينه اين كشور با اسرائيل تناقض دارد و ثانيا با سياست روسيه در مورد سوريه و از طرف ديگر عربستان روابط نزديكي با آمريكا دارد. با اين اوصاف فكر ميكنيد اهداف دو كشور از اين نزديكي چيست؟
روسيه دنبال منافعش است. به هر حال كشورها اساسا دنبال منافعشان هستند، فقط در زمان كمونيستي شوروي تا حدي هم اهداف آرمانگرايانه خودش را دنبال ميكرد كه آن آرمانگرايي و هزينههايش از عوامل فروپاشياش هم شد، اما در دوره جديد و بهويژه در دوره پوتين، روسيه صرفا بر منافعش تمركز كرده است. روسيه هماكنون مشكلات اقتصادي دارد و عربستان با اينكه بهدليل جنگ يمن، هزينههاي زيادي متحمل شده، با اينحال هنوز خيلي پول دارد، هم ثروت و پول كشور هست و هم ثروت و پول شخصي شاهزادهها و روسيه روي اين ثروت حساب كرده است.
- همكاري يا اتحاد روسيه با عربستان چه اندازه ميتواند موقعيت عربستان را تقويت كند؛ تا حدي كه اين كشور را به اقدامي عليه ايران تشويق كند؟
به هر حال محدوديتهايي بر سر راه اتحاد بين روسيه و عربستان وجود دارد. نخستين مسئله روابط بد و خصمانه ميان روسيه و آمريكاست. عربستان براي مسائل دفاعي خودش به آمريكا متكي است؛ بنابراين اگر اينها بيش از آنكه آمريكا تحمل ميكند به روسيه نزديك شوند، مسلما در روابطشان با آمريكا تأثير خواهد گذاشت. از طرف ديگر هر چند پول و مسئله اقتصادي مهم است اما تنها عامل تعيينكننده در سياست خارجي نيست، مگر اينكه عربستان به روسيه بگويد كه ما از تروريستها يا گروههاي افراطي در جمهوريهاي روسيه حمايت نميكنيم اما درهرحال مسائل جغرافيايي و ازجمله همسايگي هم اهميت دارد.
بنابراين من فكر ميكنم روابط اين دو كشور نميتواند خيلي به هم نزديك شود؛ بهنحوي كه عربستان از آن براي اقدامي عليه ايران استفاده كند اما به هر حال هر دو ميخواهند از هم استفاده كنند؛ مثلا روسيه فكر ميكند كه كمي به عربستان سلاح بفروشد و تنگناي مالياش را بر اثر تحريمها و كاهش قيمت نفت جبران كند و نيز فكر ميكند اگر روابط خوبي با عربستان برقرار كند، آنها با حضور روسيه در سوريه موافقت ميكنند. همه كشورهاي منطقه هماكنون ترجيح ميدهند كه روسيه در سوريه بماند تا ايران. آنها فكر ميكنند كه اگر به روسها چيزهايي كه ميخواهند را بدهند، ميتوانند نظر روسها را در مورد حضور ايران تغيير داده و به اين ترتيب به ايران فشار بياورند.
بهطور كلي ايران نميتواند زياد روي روسيه حساب كند. حالا ديگر زمان جنگ سرد نيست كه كشورها دنبال متحد راهبردي باشند. متحد راهبردي معنا و مفهومي ايدئولوژيك دارد كه دوران آن به سر آمده است؛ مثلا اگر آمريكا ايران را تهديد كند، روسيه اقدامي جز مخالفتهاي شفاهي در برخي محافل بينالمللي نخواهد كرد. الان ببينيد، چين و روسيه هر دو تحريمهاي كرهشمالي را قبول ميكنند.
- در مورد بحران سوريه برخي معتقدند كه جنگ در اين كشور رو به پايان است و بايد براي دوران پس از جنگ در اين كشور آماده شد. دوران پس از جنگ در سوريه چگونه خواهد بود؟
جنگ هنوز در اين كشور پايان نيافته است. علاوه براين، به عقيده من، سوريه در همين حالت مرگ و زندگي نگهداشته خواهد شد. احتمالا وضعيت جنگ تا حدي آرامتر ميشود اما جنگ كاملا پايان نخواهد يافت. درست است كه گفته ميشود ما ميخواهيم سوريه بهصورت واحد باقي بماند اما واحد نگهداشتن سوريه واقعا كار مشكلي است. برقراري كنترل حكومت مركزي بر همه بخشهاي سوريه اگر نه ناممكن كه بسيار دشوار خواهد بود.
از طرف ديگر اسرائيليها و طرفداران اسرائيل از همان بعد از پايان جنگ عراق و ايران، ايدهاي مطرح كردند كه بهنظر ميرسد خاورميانه مدتي است با همين ايده اداره ميشود. آنها مطرح كردند كه از اين پس ميخواهيم بيثباتي سازنده Creative Instability در منطقه داشته باشيم.
اگر بخواهيم شكاكانه و بدبينانه به اين موضوع نگاه كنيم، معنايش اين است كه بگذاريم كشورهاي منطقه همينطور با هم بجنگند و گرفتار جنگهاي داخلي باشند تا نتوانند كاري عليه اسرائيل انجام دهند. جنگهاي داخلي به كشورهاي خارجي اجازه ميدهد كه دوباره وارد معادلات منطقهاي شوند و متأسفانه مردم منطقه هم در سطوح مختلف آن اندازه با هم اختلاف دارند كه آتش چنين جنگها و منازعاتي را همواره در منطقه شعلهور نگه دارند.
- ايران و تركيه مدتي است كه ارتباط نزديكتري از قبل در روابطشان را شاهد هستند؛ اين نزديكي تا چه اندازه واقعي است؟
من فكر نميكنم اين نزديكي واقعي باشد. اين نزديكي بيشتر تاكتيكي است. اگر نخواهيم بگوييم كه به لحاظ تاريخي سياستمداران ترك مثل عربها از ايرانيان متنفر بودند و بگوييم بعضي چيزها تغيير كرده است بايد حداقل دلايل واقعي تمايل تركيه به نزديكي با ايران را روشن كنيم. همهپرسي استقلال اقليم كردستان، تركيه و اردوغان را نگران كرده است و براي رفع اين نگراني بهدنبال استفاده از نفوذ ايران روي كردها هستند. تركيه ميبيند كه مسئله كردها برايش خطرناكتر از مسئله شيعيان و عراق است؛ بنابراين براي محدود كردن اين خطر، صلاح ديده است كه به ايران نزديك شود.
به هر حال كردها ايراني هستند و ايران بايد همواره در روابطش با اقليم به اين مسئله توجه داشته باشد. هر چند ايران نگرانيهايي در مورد استقلال اقليم دارد كه قابل درك است اما ايران بايد به منافع و ملاحظات خودش توجه كند تا ملاحظات و نگرانيهاي تركيه در مورد كردها. نگراني ما درباره استقلال اقليم، با توجه به نزديكي فرهنگي و تمدني و تاريخي اصلا از جنس نگرانيهاي تركيه نيست.
- قرار است ترامپ در ماه اكتبر در مورد برجام تصميم بگيرد و اعلام كند كه آيا ايران به تعهداتش پايبند بوده است يا خير؟ بهنظر شما چه اتفاقي خواهد افتاد؟ آيا ترامپ برجام را رد خواهد كرد؟
پاسخ اين سؤال خيلي مشكل است. ميتوان استدلال كرد كه بهدليل مشكلاتي كه هماكنون آمريكا با كرهشمالي دارد، آمريكا در برخورد با ايران احتياط كند زيرا نميخواهد 2مشكل بزرگ همزمان در دست داشته باشد. از طرف ديگر نتانياهو دارد به آمريكا ميرود. برخي و بهويژه اسرائيليها ميگويند دليل سفر نتانياهو به آمريكا اين است كه ترامپ را تشويق كند كه اگر برجام را هم رد نكند، سختگيريهاي بيشتري بر ايران اعمال كند و فشار بر ايران را همچنان ادامه دهد.
من اگر بخواهم پيشبيني كنم، ميگويم آمريكا روش دوم را در پيش خواهد گرفت. آنچه مسلم است اين است كه آمريكا كارها را براي ايران آسان نخواهد كرد. حتي اسرائيليها به آمريكا ميگويند كه بايد به كرهشمالي سخت بگيرد كه درسي براي ايران باشد. مشكل اساسي ايران، اسرائيل است.