این جشنواره که اساس و محور خود را توجه به نیروهای جوان و خلاق تئاتری پیریزی کرده است امسال با بیش از 55 نمایش در بخشهای مختلف به استقبال کشف این استعدادهای جوان رفت، هرچند که جشنواره امسال به دلیل تغییر رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مشکلات مالی ، با مشکلات زیادی روبهرو شد.
شکرخدا گودرزی برای دومین بار سکان هدایت این جشنواره را به دست گرفت و آن را با تمام دشواریها به اتمام رساند. گفتوگوی ما را درباره ضرورت برگزاری این جشنواره با دبیر آن بخوانید.
- موافقید گفتوگو را با ارزیابی شما از ششمین جشنواره سراسری تئاتر کانونها شروع کنیم؟
ارزیابی من از جشنواره با ارزیابی مخاطب و گروههای شرکت کننده ومسئولان از جشنواره متفاوت است و برای اینکه بتوان ارزیابی مفصل و دقیقی از جشنواره ارائه کرد باید از منظر و جلوههای گوناگون آن را بررسی کرد.
- به عنوان دبیر جشنواره نظرتان را بگوید؟
باتوجه به تمام مشکلاتی که بر سر راه این جشنواره بود، به خصوص مشکلات مالی که شرایط متفاوتی را برای جشنواره ایجاد کرد، خوشبختانه همکاری بین گروههای نمایش و هنرمندان و هیات انتخاب باعث شد که جشنواره تا به این مرحله برسد و در نیمههای راه متوقف نشود. البته حمایتهای مسئولان سازمان فرهنگی هنری سازمان هم پشتوانه ما بود.
- با وجود این مشکلات و با توجه به اینکه جشنواره6 دوره را پشت سر گذاشته است چه ضرورتی برای ادامه آن میبینید؟
به نظرم این جشنواره یکی از ضروریترین جشنوارههای تئاتر در تهران است.
- بر چه مبنایی این حرف را میزنید؟
به نظرم «تئاتر گسترده» یک نیاز اجتماعی و مردمی است. تئاتر گسترده تئاتری است که اساسا خواستگاه و پایگاه آن مردمی است، تئاتری است که با مردم ارتباط لاینفکی دارد و براساس نیازها و خواستههای مردم شکل میگیرد. به عبارت دیگر خواستگاه این تئاتر ، محله است.
- بنابراین ارتباط تنگاتنگی با فرهنگسرا و خانههای فرهنگ دارد؟
از آنجایی که هر محله یک فرهنگسرا و خانهفرهنگ دارد و اگر آن فرهنگسرا یا خانهفرهنگ فعال باشد و از سوی مسئولان مورد حمایت قرار بگیرد و به سمتی برودکه با زندگی مردم گره بخورد، در این صورت تئاتر جزء لاینفک زندگی مردم خواهد شد و در این صورت تئاتر یک هنر روشنفکری نمیماند که در سالنهای دربسته برای مخاطبان خاص اجرا بشود. حال اگر تئاتر بر این نگاه استوار باشد، موضوعاتش را از مردم و تعامل با مردم الهام خواهد گرفت .
- ممکن است نمایشنامه و تئاتر به مفهوم مطلق و کلاسیک نباشد؟
بله، ممکن است که دیگر نمایشنامه نداشته باشیم بلکه طرح یا فکر باشد که در تمرین آماده و اجرا بشود. در این صورت به تئاتر شورایی نزدیک میشویم و حتی ممکن است نمایش از گفتوگوی خلاقانه بین مخاطب و اجرا کنندگان شکل بگیرد. این تئاتر چالشگر است و با مردم ارتباط دارد و نسبت به مسائل مردم حساس است.
- این نوع تئاتر میخواهد چه نقشی در این میان بازی کند؟
این نوع تئاتر نمیخواهد مشکلات جهان را حل کند، بلکه میخواهد مشکلات محله را حل کند، مشکلات کوچکی نظیر، آسفالت، کمبود مدرسه، کمبود امکانات رفاهی و... موضوعاتی که مردم با آن درگیر هستند و آن مسائل و مشکلات را از خودشان میدانند. این تئاتر به سمت مشارکت عمومی مردم قدم برمیدارد.
- وقتی صحبت از مردم عادی و علاقهمند به تئاتر میشود نیاز به یک سری تعلیمات ویژه هم به میان میآید.
آن تعریفی که من از کانون نمایش دارم با آنچه که امروز در فرهنگسرا به عنوان کانون نمایش وجود دارد متفاوت است. نگاه اداری که به کانونهای مختلف فرهنگسرا میشود باعث میشود که کانونها از فضای هنرمندانه خارج شوند ، بنابراین نیاز است که کانونها براساس ساز و کار خودشان تعریف شوند و در مورد کانون نمایشی، مدیران فرهنگی و هنری سازمان به نکات مشترک و مشخصی برسند.
- جوابم را نگرفتم میخواهم بدانم آیا کارگاه های آموزشی برای تئاتر کانونها برپا کردهاید؟
کارگاههای آموزشی از 26 مهر ماه شروع شد و اولین کارگاه آموزشی در افتتاحیه این جشنواره کارش را به عرضه نمایش گذاشت و دومین کارگاه هم در مترو کارش را اجرا کرد. طراحی این کلاسها بر این شکل بود که حداقل 12 و حداکثر 16 جلسه آموزشی برای هر کارگاه در نظر گرفته شد.
- چرا کارگاه ها را از قبل جشنواره شروع نکردید، به عبارت دیگر برای کارگاه های سال دیگر برنامهریزی کردهاید؟
طبعا اگر این نگاه و حضور موثر تئاتر گسترده وجود داشته باشد و احساس شود و شرایط مناسب مالی فراهم بشود، باید از الان به فکر کارگاههای آموزشی بود.
که نیست.
اگر بپذیریم حضور کانون ها لازم و مفید است و نباید فقط جشنواره به جشنواره به آن فکر کرد، در این صورت به فکر کارگاه و مسائل دیگر خواهیم بود. اما این یک ایدهآل است و برای رسیدن به ایدهآل نیاز به زمان است، بنابراین باید گامهای اولیه را اصولی برداشت تا زمینه این حضور فراهم بشود.
- حضور جشنواره تئاتر کانونها بر کانونهای نمایشی فرهنگسرا تاثیر گذاشته است؟
از چند منظر میتوان این تاثیر را بررسی کرد، یکی از مناظری که میتوان از دریچه آن به جشنواره کانونها نگاه کرد و اهمیت آن را بررسی کرد؛ حضور طیف جوان با استعداد و خلاقی است که در سراسر ایران وجود دارند، اما امکان اجرا در تئاتر شهر و یا مکانهای تئاتری دیگر را ندارند.
اگر کانون نمایش مورد حمایت جدی مسئولان قرار بگیرد و بودجه و امکانات مناسب به آن اختصاص داده شود، امکان جذب و به کارگیری این طیف گسترده علاقهمند به تئاتر و پر انرژی و خلاق را میتوان فراهم کرد.
بنابراین باید به این طیف گسترده بیشتر توجه کرد. در امر پژوهش، آموزش مورد توجه و حمایت قرار بگیرد. مدیریت شهری باید به حضور و وجود این طیف وسواس داشته باشد و راهنمایی و هدایت آنان را وظیفه خودش بداند و این موضوع در پیام دکتر قالیباف و آقای نوریان مشهود بود و این نگاه باید پشتوانه تئاتر کانونها بشود.
- به آینده جشنواره امیدوار هستید؟
امسال برای اولین بار جشنواره تئاتر کانونها، سراسری شد و این حرکت، ایجاد یک خون تازه در جشنواره بود. اگر تا به حال وزارت ارشاد اسلامی حامی تئاتر بوده است اما نوع دیگری از تئاتر ایجاد شد که شهرداری حامی و متولی آن است. مرحله ایجاد، برنامه و تثبیت در یک جشنواره نقش موثری دارد، در حال حاضر مرحله ایجاد برنامه طی شده و حالا باید برنامهها درست اجرا بشود تا جشنواره تثبیت بشود.