روزنامه كيهان در ستون سرمقالهاش «کوکِ ساز برجام2» در نیویورک، نوشت:
اوایل شهریور؛ خبر کوتاه و سربسته بود: رئیسجمهور فرانسه از حفظ برجام با هدف بنا کردن توافقی جدید بر آن سخن گفت و سخنگوی وزارت خارجه این کشور هم در تفسیر آن تاکید کرد منظور امانوئل ماکرون مذاکره مجدد برای رسیدن به توافق «مکمل برجام» درباره قدرت دفاعی به ویژه موشکی ایران است. در تحلیلی با عنوان «بازی خطرناک برجام 2» برای اطلاعرسانی دقیق و شفاف، نسبت به زیادهخواهیهای آمریکا و سوءاستفاده این کشور از خلل و فرج برجام با فشار بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار دادیم و تاکید کردیم علاج واقعه قبل از وقوع، عقلانیت سیاسی است. اما جماعت برجامیان و داعیهداران اصلاحطلبی طرفدار دولت انگار که از افشای این خبر بهت زده شده بودند، سراسیمه به تکذیب و تحریف اصل خبر پرداختند و در صفحه نخست روزنامهها و سایتهای خود با عنوان «تحلیل غلط از ترجمه غلط»! تلاش کردند آنچه که قرار است با این خبر رخ دهد، از مخاطبان خود پنهان کنند، تا جایی که این جماعت با زدن اتهام ، به نیابت از سفارت فرانسه نوشتند رئیسجمهور فرانسه چنین سخنی نگفته است! هرچند در مطلب «هم ترجمه درست بود و هم تحلیل» مستنداً به این مسموم سازی فضای رسانهای و گاف بزرگ رسانهای اصلاحطلبان پاسخ داده شد، اما آنچه که در چند روز گذشته در سازمان ملل گذشت مهر تأییدی هم بر اصل خبر «مکمل برجام» و هم بر تحلیل «بازی خطرناک برجام2» بود و هماهنگی کامل فرانسه با آمریکا و رژیم صهیونیستی را در زمینهسازی برای«مکمل برجام» به نمایش گذاشت. لذا
1- آنچه که «اصلاحطلبانِ» برجام زده از قول رئیسجمهور فرانسه تکذیب کردند، امانوئل ماکرون خود در سخنانش در سازمان ملل و در شبکه سیانان آمریکا و همچنین در دیدارهای جداگانه با روسای جمهور آمریکا و ایران، البته به صراحت و شفافیت تمام بر آنها مهر تایید زد. پس از دیدار آقای روحانی و رئیسجمهور فرانسه، خبرگزاریهای جهان از جمله رویترز اعلام کردند«امانوئل ماکرون به رئیسجمهور ایران پیشنهاد مذاکرات هستهای جدید را داد و به روحانی هشدار داده تهران باید دست از تحريك آمريكا در منطقه بردارد»! ماکرون این اظهارات را در سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل نیز تکرار و اعلام کرد «آماده گفتوگو درباره برخورد با برنامه موشک بالستيک ايران و افزايش تحريمهاي ايران برای محدود کردن برنامه موشکهای بالستیک این کشور است». امانوئل ماکرون شب قبل از سخنرانی در سازمان ملل نیز در دیدار با رئيس جمهور آمريکا درخصوص «مکمل برجام» گفتوگو کرده بود و سپس در شبکه تلويزيوني سيانان آمریکا گفت «اين مسئله را به آمريکا و ايران خاطر نشان کردم که من و ترامپ نگرشهاي مشترکي درباره برجام داريم و معتقدیم برجام بهتر از هیچ است، اما بايد تکميل شود» رئیسجمهور فرانسه یک طرح چهار مادهای برای «مکمل برجام» یا همان «برجام 2» ارائه داد و گفت «اولا نبايد رشتههاي برجام را پنبه کنيم، اما براي محدود کردن فعاليتهاي موشکهای بالستيک ايران بايد خواستههايمان را بيشتر و مطالبات بيشتري را مطرح کنيم. ثانیا ما بايد روند پايشي درباره برنامه موشکهاي بالستيک ايران (بازدید از مراکز نظامی) داشته باشيم. ثالثا بايد توافق جديدي درباره تحريمها و محدودیتها در حوزه موشکهاي بالستيک داشته باشیم. رابعا بايد توافق هستهاي سال 2015 با ايران را براي دوره پس از سال 2025 تکميل کنيم (دائمیکنیم).
2- همانگونه که قبلا بیان شد، برخلاف مذاکرات هستهای در مکمل برجام نقش پلیس بد و خوب توسط فرانسه و آمریکا عوض شده است. لذا با توجه به برجستهسازي لحن تند ترامپ علیه ایران از سوی رسانههای غربی به ویژه رسانههای فارسی زبان و همچنین برخی رسانههای داخلی، مواضع ترامپ عليه ايران را باید در جهت مرعوب سازي و وادار کردن دولت برای پذیرش مذاکره درباره «مکمل برجام» با هدف امتيازگيري بیشتر ارزیابی کرد. سخنان ترامپ گرچه به ظاهر لفاظی به نظر میرسد و برخی رسانههای داخلی و مقامات دستگاه سیاست خارجی تلاش دارند این وجه را برجسته کنند تا از سر ترس یا به هر علت دیگری از پاسخگویی به تهدیدات رئیسجمهور آمریکا شانه خالی کنند و فقط بگویند « این سخنان ارزش پاسخ دادن را ندارد»! اما سخنان ترامپ در حقیقت در چارچوب استراتژی برنامهریزی شده و دیکته شده آمریکاییها از آغاز مذاکرات هستهای است که با عقبنشینی قدم به قدم دولت تدبیر و امید، قدم به قدم در حال پیش آمدن برای تحقق اهداف پیدا و نهان خود هستند. بر همین اساس در هماهنگی کامل با فرانسه وزير خارجه آمريکا نیز در گفتوگو با فاکس نيوز از شمارش معکوس براي بازنگری برجام با هدف دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران به بهانه برنامه موشکی خبر داد. رکس تيلرسون تاکید کرد «به دنبال جلب حمايت همپيمانان خود براي متقاعد کردن ايران به از سرگيري مذاکرات درباره مکمل برجام هستیم».
3- نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم در سازمان ملل با تکرار اتهامات خود علیه ایران، در هماهنگی با تیلرسون تاکید کرد «ترميم برجام مستلزم بازرسی از مراکز نظامي و توقف فعالیتهای موشکي و دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران است».
سخنان و مواضع هماهنگ آمریکاییها و اروپاییها و رژیم صهیونیستی در نیویورک و سازمان ملل اولا نشان داد امید داشتن به حمایت اروپاییها برای حفظ برجام به هر قیمتی ولو دستاورد هیچ و خسارت محض امیدی کاذب و سرابی بیش نیست، آنگونه که رسانههای غربی در توجیه حمایت اروپاییها از برجام تاکید میکنند سخن اروپاييها اين است که «اگر مي خواهيد به توافق بعدي (مکمل برجام درباره مسائل منطقه) دست يابید، بايد با حفظ برجام، توافق بهتري را بر آن بنا کرد». ثانیا نشان داد تلاش برخی سیاسیون و مقامات اجرایی و رسانههای وابسته به آنها برای تطهیر و بزک کردن چهره آمریکا و جدا کردن آمریکا از رژیم صهیونیستی و متهم کردن دلسوزان کشور به هماهنگی با صهیونیستها یک توهم و بازی کثیف سیاسی برای امضاء عجولانه برجام با خلل و فرج فراوان در جهت منافع حزبی و نه در جهت منافع ملی بود. ثالثا نحوه اطلاعرسانی رسانههای دولتی و مدعی اصلاحطلبی در سانسور و تحریف سخنان آقای روحانی و همچنین روسایجمهور آمریکا و فرانسه و نخستوزیر رژیم صهیونیستی در نیویورک قابل تامل است. اولا روزنامههای طرفدار دولت و برجام با سانسور سخنان آقای روحانی در دیدارهایش با مقامات دیگر کشورها مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، بر طبل توهم حمایت جهانی از برجام کوبیدند.
این رسانهها هیچگونه اشارهای به این سخنان آقای روحانی نکردند که «آمریکاییها به هیچیک از تعهدات بینالمللی خود متعهد نیستند و قراردادهای خود با دیگر کشورها را یکی پس از دیگری زیر پا میگذارند و دنیا اکنون آنچه را که ایران میگفت آمریکا قابل اعتماد نیست، شاهد است» رابعا برخی روزنامهها از جمله روزنامه شرق این قسمت از سخنان ترامپ را بزرگنمایی کردند که آمریکا کشوری قدرتمند و شکست ناپذیر است که نمیخواهد ارزشهای خود را به دیگر کشورها تحمیل کند و میخواهد قدرت را به دست مردم بسپارد، ترسیم کند. و جالب اینکه این روزنامه، آمريكای بدعهد و زیادهخواه را به عنوان الگویی برای کشورهای جهان معرفی میکند!. خامسا گزافهگوییهای رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه دولت منتخب و مردمی ایران، «دولتی سرکش با نقاب دروغین دموکراسی»، «دیکتاتوری فاسد»، «یاغی»، «خونریز» و «خشونتطلب و هرج و مرجطلب» است، باردیگر چهره بدون روتوش آمریکا را نشان داد و نشان داد راه حل مشکلات کشور مذاکره با آمریکا نیست چرا که آمریکاییها بعد از گذاشتن کلاهی فوق عمامه بر سر مذاکرهکنندگان و گذشتن خرشان از پل، بدون هیچگونه پایبندی به تعهداتشان به ریش مذاکره کنندگان میخندند. لذا این بار نیز رئیسجمهور آمریکا بعد از مذاکرات هستهای، همچون بعد از مذاکره درباره مسائل افغانستان در دولت اصلاحات، با عباراتی بدتر از بوش، ملت ایران را به نوعی به «محور شرارت» متهم کرد! آیا با این وجود هنوز کسی در دولت تدبیر و امید و سیاسیون و رسانههای طرفدار دولت هست که معتقد باشد باید با آمریکا مذاکره کرد و کسی در این دولت حاضر است تن به مذاکره درباره «برجام2» بدهد؟! وقتی در مرکز دیپلماتیک جهان رئیسجمهور آمریکا با زبان تهدید سخن میگوید چه امیدی به مذاکره با این کشور و نتایج آن و انتظار سخن گفتن رئیسجمهور آمریکا با ملت ایران با زبان تکریم میتوان داشت که برخی به آن خوشبین بودند؟ رابعا اما در اوج بدعهدیها و تهدیدات آمریکا و در حالی که آمریکا به شدت به دنبال «حفظ و مکمل برجام» است و روسيه نیز برجام را بسيار شکننده توصيف کرده و گفته «بازنگري در توافق هستهاي به سادگي موجب متلاشي شدن آن ميشود»، سؤال این است آقای روحانی چگونه در سخنان متعدد خود در نیویورک از «زنده بودن برجام در تاریخ سیاسی منطقه و جهان» و «لزوم اعتماد برای حفظ برجام و مذاکرات آینده»!!! سخن میگوید و هزینه سنگین خروج از برجام را «بیاعتمادی و غیرممکن بودن مذاکرات در آینده»!!! برمیشمرد؟! آیا این سخنان به معنی ارسال «پالس مثبت»! برای تن دادن به مذاکرات «برجام2» است؟
- دستاورد سفر به نيويورک
روزنامه رسالت در ستون سرمقالهاش نوشت:
رئيس جمهور کشورمان با هيئت همراه، پنجمين سفر به نيويورک را با موفقيت به انجام رساندند. اگر يک سؤال کليدي مطرح شود و آن، اينکه دستاورد پنجمين سفر به نيويورک چه بود؟ در دو جمله زير که توسط رئيس جمهور و وزير خارجه بيان شده، خلاصه مي شود؛ روحاني، رئيس جمهور: «مذاکره با آمريکا اتلاف وقت است»! ظريف، وزير امور خارجه: «مذاکره با آمريکا فايده ندارد»! آنچه امروز از مذاکره با آمريکا، رئيس جمهور ما دريافته است، رئيس جمهور کره شمالي در اولين دور مذاکرات فهميده بود. لذا مذاکرات را ترک کرد و رفت دنبال تجهيز کشورش به سلاح اتمي، تا در برابر قلدرمآبي و زورآزمايي هسته اي آمريکا بايستد. «اون» رئيس جمهور کره شمالي گفته بود اگر بنا بر «ديوانه بازي» است، به ترامپ نشان خواهيم داد ديوانگي چيست و ديوانه کيست و چگونه بايد او را سر عقل آورد؟
دبير کل سازمان ملل براي چندمين بار به جهانيان در مورد برخورد هسته اي آمريکا با کره شمالي هشدار داده است و زنگ خطر جهاني را براي اين فاجعه به صدا درآورده است. کره اي ها قرار گذاشتند در برابر هر تهديد هسته اي، يک تست اتمي و هيدروژني انجام دهند و در برابر هر رجزخواني، يک تست موشکي! ترامپ هر چه فحش و ناسزاي ديپلماتيک بود نثار «اون» کرد، اما جهانيان مي دانند تمام تقصيرها به گردن «اين» يعني ترامپ مي باشد.
ما دو سال مذاکره فشرده و نفسگير با آمريکايي ها کرديم، اکنون وزير خارجه ما اعتراف مي کند مذاکره با آمريکا فايده ندارد! دو سال وقت کشور و ظرفيت هاي بالقوه و بالفعل ملت را معطل کرديم، اکنون رئيس جمهور ما مي گويد مذاکره با آمريکا اتلاف وقت است! اين دستاورد فوق العاده بزرگي است. دولت پيشين هم مي توانست برود توافق در سطح کم و کيف برجام نمايد. حتي امتيازات بيشتري را نيز بگيرد. اما ديپلمات هاي
ما در خلال مذاکرات فهميدند که آمريکايي ها کلک مي زنند، دروغ مي گويند و فريبکار هستند. آنها اصلاً دنبال توافق نيستند. اگر دنبال توافق بودند، توافق الجزاير را رعايت مي کردند.
خوشبختانه امروز به موضع رئيس جمهور و وزير خارجه ما مبني بر بي فايده بودن مذاکره با آمريکا و اتلاف وقت اکتفا نشده است. فرزندان انقلابي و شجاع ملت ايران در نيروهاي مسلح، با آزمايش موفقيت آميز موشک بالستيک دوربرد خرمشهر، پاسخي عملي به بدعهدي آمريکايي ها و غربي ها دادند. موشک بالستيک دوربرد خرمشهر با برد دوهزار کيلومتر يک پاسخ دندان شکن به نطق سخيف، ابلهانه و زشت ترامپ بود. رئيس جمهور در مراسم رژه نيروهاي مسلح در آغاز هفته دفاع مقدس از اين موشک رونمايي کرد. اين تفسير نيوزويک که اعلام کرد؛ «ايران با رونمايي از موشک جديد و دوربرد خرمشهر به ترامپ و نتانياهو سيلي زد»، تفسير درستي است. از اين پس قرار است وقتي تلف نشود و مذاکره بي فايده اي هم صورت نگيرد و سيلي پشت سيلي به دشمن بزنيم.
ما بايد اين سخن حکيمانه حضرت علي عليه السلام را که فرمود؛ «سنگ را به همان جايي که از آنجا پرتاب شده بازگردانيد که همانا شرارت را جز شر بازنمي دارد» (حکمت 34، کلمات قصار نهج البلاغه)، هميشه نصب العين خود قرار دهيم.ايام، ايام گراميداشت ياد و نام مقدس حضرت سيدالشهدا عليه السلام و ياران باوفاي ايشان است. ايام، ايام مرور فلسفه قيام عاشورا و بازخواني حماسه کربلاست. امام حسين عليه السلام فرمود: «هر کس از جراحت و جهاد نترسد، پيروز است.» اکنون دولت بايد به نمايندگي از ملت، در برابر تهديدات سياسي، اقتصادي و حتي نظامي آمريکا و نيز تحريم ها کم نياورد و محکم و استوار، موضع بگيرد. اقتضاي مديريت جهادي در ديپلماسي خارجي و انقلابي ماندن و انقلابي عمل کردن، عدم سکوت در برابر رجزخواني هاي ترامپ است. آمريکايي ها بايد بدانند در حاکميت ايران، تندرو و ميانه رو معنايي ندارد و همه در برابر بدعهدي و دشمني و ادامه خصومت ورزي هيئت حاکمه آمريکا خواهند ايستاد و ترديدي در اين باره به خود راه نمي دهند.
رئيس دولت و وزير خارجه بايد اين سخن حکيمانه رهبري را آويزه گوش خود کنند که فرمود: «پاي قدرتمند خود را با عصاي بيگانه عوض نکنيد.» لذا اين سخن رئيس جمهور در مراسم رژه نيروهاي مسلح که گفت؛ «نه تنها توان موشکي بلکه تمام نيروهاي مسلح را تقويت مي کنيم»، بايد به صورت يک گفتمان اسلامي و ملي و نيز اجماع ملي درآيد.
امروز آمريکا و اسرائيل غاصب در منطقه، آتش افروزي مي کنند. ديگر ملت ما نمي تواند در خانه خود بنشيند و منتظر بماند ديوانه اي مثل صدام به ايران حمله کند و امنيت ملي را به خطر بيندازد. امروز فرزندان آگاه و انقلابي ما کيلومترها دورتر از خانه و کاشانه و وطن خود دارند با تبهکاراني مي جنگند که توسط آمريکا و رژيم صهيونيستي تجهيز شده اند. اين سخن هوشيارانه سردار سرلشکر قاسم سليماني مشحون از حکمت سياسي و نظامي است که گفت؛ «ما نمي توانستيم بنشينيم و ببينيم عراق و سوريه کي سقوط مي کند و بعد به ما برسند.» امروز نمي توانيم شاهد اين باشيم که پس از سقوط داعش، رژيم صهيونيستي آتش جديدي در منطقه تحت عنوان استقلال کردستان عراق بيفروزد و استقلال و تماميت ارضي چهار کشور اسلامي منطقه را به بازي بگيرد. توطئه هاي آمريکا و رژيم صهيونيستي را بايد در نطفه خفه کرد. با ديپلماسي التماسي، يک ذره از منافع و امنيت ملي را نمي توان تأمين کرد. بايد به بازوهاي الهي و قدرتمند نيروهاي مسلح و توان بازدارندگي و حتي حمله پيشدستانه متکي بود.
سخنان رئيس جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل و نيز سخنان وي در مراسم رژه نيروهاي مسلح نشان دهنده راهي است که حکايت از انقلابي ماندن و انقلابي عمل کردن در حوزه امنيت و اقتدار ملي است.
- زمان به میدان آمدن
علی شفیعی . پژوهشگر در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:
قرنهاست شیعه تلاش ميكند از واقعه عاشورا به تناسب زمانها و زمینههای زیستیاش روشنایی بگیرد و از این توقف، انرژی حرکت به سوی آزادی، عدالت و انسانیت برگیرد. محرم واقعه غمانگیز و سترگی است که ظرفیت بازخوانی چندینباره را در تاریخ داشته و دارد و اگر بهدرستی فهم میشد، جهان تشیع نباید از بعد کمّی- از حیث پیروان - و کیفی - از حیث وضع فرهنگی، اجتماعی و...- در این نقطهای باشد که الان در آن قرار گرفته است. یکی از نمادهای بنیادین و اساسی تشیع، حسین (علیهالسلام) و محرم است که در سایهسار آن چه بسیار حرکتها و جنبشهای شیعی شکل گرفت و چه فراوان موقعیتها و ظرفیتها ایجاد شد و چه بسیار موقوفات که به نام حسین(ع) و محرم ثبت و چه اماکن - حسینیهها و زینبیهها و... - و مجالسی که برپا شد که برای دیگر بزرگان حتی پیامبر اسلام اینگونه نبوده است. محرم تنها واقعهای است که بهراحتی ظرفیت تبدیلشدن به یک دهه سوگ را در درازنای تاریخ اسلام و تشیع پیدا کرده و بهدنبال خویش هویتی تاریخی به تشیع داده است. این همه پیامدهای این قطعه تاریخی محصول آن است که این واقعه - محرم - حتما پیامی سترگ داشته و این پیام و رهآوردش هم ظرفیت جهانیشدن داشته است. شکلگیری همه این ظرفیتها در ذیل محرم این امید را ایجاد میکند که این قطعه تاریخ در تمامی ادوار تاریخی بهعنوان مشعلی برای روشنایی و معبری برای رهایی باقی بماند......هرچند که بداندیشان تلاش کنند از آن حادثهای برای حضیض خلق کنند. حقیقت آن است که بهراحتی نمیتوان از کارکرد دیرینه معرفتآفرینی و روشناندیشی محرم در طول قرنها حیات و تداومش گذر کرد؛ اگرچه همیشه خطر تولید جهل در این ظرف و موقعیت توسط جاهلان و معیشتاندیشان به موازات آن روشنایی بوده است. به نظر میرسد محرم در دوران معاصر نیازمند بازخوانی و تأمل است؛ چراکه چند صباحی است در یک موقعیت و پیچ خطرناکی افتاده است که ترس آن میرود نقشآفرینی مثبت آن تحتالشعاع معیشتاندیشیها و مصلحتاندیشیها قرار گیرد. از عالمان و اندیشمندان دغدغهمند انتظار میرود تا نگذارند برای این واقعه سترگ این خطر سترگ اتفاق بیفتد. بهنام محرم و حسین (علیهالسلام) گاه بذر غلو کاشته میشود. قرار بود مراثی و منابر در خدمت محرم باشند و حسین و پیام حسین را که رهایی بود و معنا، در گفتمانی اخلاقی به نسلهای پس از حسین برسانند؛ نه اینکه ارزش استقلالی پیدا کنند و برخی مداحان به خویش بیندیشند و بس. وقتی ابزاری تغییر ماهیت بدهد و تبدیل به متن شود و مرثیهسرایی یک هویت ذاتی بیابد، نمیتوان از آن نگران نبود. ابزارها تا زمانی ارزشمندند که در خدمت اهداف و مقاصد باشند؛ وگرنه ابزار هر اندازه مهم، باید کنار گذاشته شود. قرار بود محرم تولید روشنایی و دانش کند و نام حسین به آزادگی و انسانیت و حرمت گره بخورد؛ نه اینکه با استفاده از محرم و حسین برخی به منفعت بیندیشند و از این راه به حسین و محرم جفا کنند. آیا نباید از وضع برخی مرثیهسراییها، مجلسگردانیها و... ترسید و بر خود لرزید و عالمان را به تدبیر دعوت کرد؟ به گمان نگارنده وقت آن است که همه کسانی که دغدغه محرمِ حسینی و خود حسین (ارواحنا له الفداء) را دارند، به میدان بیایند و نگذارنداین سرمایه عظیم شیعی دچار بحران شکل و معنا شود.