شايد براي پدران و مادران ما نيز آنچه در اين كتابها آمده بود، پذيرفتني بود؛ چرا كه به ياد دارم مثلا وقتي پدرم مطلب مهمي را نقل ميكرد و بر صحت آن تأكيد داشت، ميگفت: «اينكه گفتم؛ توي كتاب اومده». بهعبارتي براي اغلب مردم هرچه در كتاب آمده بود، مستند بود! شايد بگوييد: «خب تو روستازاده اي؛ بچههاي ساكن شهر كه وضعشان اين نبوده.» عرض ميكنم: نگاهي به آمار دهههاي گذشته بيندازيد؛ حتي تا دهه60 نيز درصد روستاييان كشور بيش از شهرنشينان بوده است؛ پس امثال بنده كم نبودهاند.
وضعيت بسياري از شهرنشينان هم بهتر از روستاييان نبوده است. درست به ياد دارم وقتي معلم سوم ابتدايي ما گفت:«بچهها هر كه دوست داره فردا 5 ريال بياره تا يه مجله بهش بديم.» با چه ذوق و شوقي آن مبلغ را تهيه كرديم و روز بعد با چه حظّي مجله «پيك» را ورق ميزديم. باور كنيد تمام آن مجله براي ما تازگي داشت؛ از شعر و داستانش تا نقاشي هايش كه با تصاوير كتاب درسي متفاوت بود. اين نخستين مواجهه ما با متني جز كتاب درسي بود.
بسياري از هم نسلان و نسلهاي پيشتر از ما شايد نخستين رودرروييشان با نوشته و كاغذ، درست روز اول مهر اتفاق افتاده است؛ بنابراين دانشآموزان آن دوران درصد بالايي از دانش خود را از كتاب درسي كسب ميكردند؛ چون رسانه ديگري در دسترس نبود.
بنده تا به حال با اقشار مختلفي از راننده تاكسي تا معلم و استاد دانشگاه همكلام شدهام و همين كه سررشته كلام به كتابهاي درسي رسيده، با موجي از انتقادهاي بجا ونابجا روبهرو شدهام. كوتاه سخن اينكه كتاب درسي در ميان تمام اقشار جامعه منتقدان سرسختي دارد؛ به راستي چرا؟ اما بهنظرم به 2دليل كتب درسي منتقدان زيادي دارد. الف) بعضي از كتابهاي درسي مناسب نيستند؛ پس منتقداني دارد و حق با آنهاست. كتاب درسي بايد بهترين متن آموزشي ممكن باشد. مسلم است كه خيلي از كتابهاي درسي اينگونه نيستند. هر روز شيوههاي نويني در علم آموزش رونمايي ميشود. ب) اغلب ما وقتي وضعيت نابهنجار آموزشي و تربيتي را در سطح جامعه ميبينيم، بلافاصله ياد مدرسه و آموزش ميافتيم؛ اما در روزگار ما كودكانمان با انواع و اقسام رسانهها در ارتباطند و بسياري از دانستههاي خود را از آن رسانهها اخذ ميكنند. بياييم در استفاده آموزشي از رسانههاي ديگر فعال باشيم نه منفعل.
نظام آموزشي ما و به تبع آن كتابهاي درسي نقصهاي فراواني دارد؛ بايد «آموزش و پرورش» بهمعناي واقعي مسئله و دغدغه فرهيختگان و صاحبنظران ما شود. بهعنوان مثال، در كشوري كه دغدغه توسعه و پيشرفت دارد، مگر سالانه چند كتاب و مقاله مفيد درباره آموزش و پرورش نوشته ميشود؟! براي بهتر شدن نظام آموزشي ما چه تحقيقاتي - دولتي يا غيردولتي - انجام شده است؟اين بيتوجهي تنها از آن روست كه آموزش و پرورش به شكل عيني مسئله فرهيختگان ما نيست.
- پژوهشگر ادبيات، مولف كتاب درسي