- اين بار شهيد محمد جهانآرا
ايوب آقاخاني كه پيش از اين 2نمايشنامه «تكههاي سنگين سرب» و «كابوس شب نيمه آذر» را با مضمون دفاعمقدس روي صحنه برده، درباره نمايش اخير خود به همشهري ميگويد:«بعد از پرداختن به 2شخصيت شهيد احمد كشوري و مهدي چمران، با شيوه نمايشي متفاوت اما با حفظ اشتراكات سعي كردم در «هفت عصر، هفتم پاييز» به شهيد محمد جهانآرا بپردازم اما در دل نمايش نيز يك متن عاشقانه قرار دارد؛
قرباني شدن يك عشق عميق در بستر و فضاي جنگ كه نمايش به آن ميپردازد.» آقاخاني همانطور كه ميگويد در «هفت عصر، هفتم پاييز» داستان عاشقانهاي را در بستر اين تريلوژي ترسيم كرده كه متني از پرترهنگاريهاي جنگ اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر به شمار ميآيد. 2
كار قبلي وي نيز به زعم بسياري از منتقدان آثار متفاوتي در عرصه جنگ بهحساب ميآيد. اين كارگردان كه خود در بازيگري هم دستي در آتش دارد، تأكيد ميكند:« اين نمايش دستاوردهاي تازهاي نسبت به متنهاي با موضوع دفاع مقدس من داشته كه ميتوان اين دستاورد را در صحنه پردازي، طراحي، اجراي صوتي و پرداختهاي بصري عنوان كرد و در كل نمايش «هفت عصر، هفتم پاييز» نگاه توسعه يافتهتري نسبت به متون قبلي داشته و تكنيك روايي آن نمايشيتر است.»
- شخصيت 2خرمشهري
كارگردان روزهاي زرد در ادامه به داستان نمايش اشاره كرد:«قصه براي 2خرمشهري اتفاق ميافتد، آغاز زندگي مشترك همزمان با روز آغاز جنگ بوده و شرايط جنگ آنها را به شرايط ديگري پرتاب ميكند، در ميان اين هياهو نقش و حضور جهانآرا به خوبي ديده ميشود اما اين جنگ است كه نقش خود را ايفا ميكند.
اما طالع اين 2دلداده به زاويه سختترين روزهاي جنگ در سالهاي 59و 60بازميگردد.»آقاخاني با اشاره به پرداختن تاريخ جنگ در اين دوران اضافه ميكند:«در اين نمايشنامه سعي شده شخصيت شهيد جهانآرا و 2شخصيت اصلي براي مخاطب امروز قابل درك باشد. اين متن همانطور كه گفتم تفاوتي با 2متن قبلي دارد. اين تفاوت بهدليل تعريف ويژهاي كه شهيد جهان آرا در ذهن مردم ايران دارد و نگاه حسيتر مردم به اين شخصيت بهعنوان يك قهرمان ملي است.»نويسنده نمايشنامه «ماه پيشوني» به بازخورد تماشاگران از نمايش هم گريزي ميزند:«با توجه به موضوعي كه نمايش دارد، توانسته تا به امروز استقبال مخاطبان خود را به همراه داشته باشد.»
- بازي رحيم نوروزي و ليلا بلوكات
گروه تئاتر پوشه كه اجراي خود را از هفته آخر شهريورماه آغاز كرده، همچنان اجراي «هفت عصر، هفتم پاييز» را در تالار چهارسو، ساعت 19:45تا پايان مهرماه ادامه ميدهد». در اين نمايش رحيم نوروزي و ليلا بلوكات بازي ميكنند. آقاخاني درباره انتخاب اوليه كاراكترهايش كه كامبيز ديرباز و نگار فروزنده بودند، يادآور ميشود:«وقتي درباره موضوع نمايشنامه فكر ميكردم براي بازيگران، كامبيز ديرباز و نگار فروزنده را در ذهن داشتم اما وقتي شروع به نگارش متن كردم،
به مسيري رفتم كه از 2بازيگر اوليه دور شدم و در اواخر نگارش متن با توجه به قولي كه داده بودم با بازيگران صحبت كردم و در نهايت براي بازي با رحيم نوروزي و ليلا بلوكات صحبت كرده و قبول كردند.»كتاب نمايشنامه «هفت عصر، هفتم پاييز» نيز هفته گذشته در تئاترشهر رونمايي شد. آقاخاني ميگويد:«قرار است با هماهنگيهاي انجام شده، اين كتاب در سالن انتظار چهارسو براي مخاطبان نمايش نيز به فروش برسد.» او درباره انتشار 3گانهاش با موضوع جنگ نيز ميگويد:«تلاش خودم اين است كه 3نمايشنامه در يك مجموعه به چاپ برسد و دراينباره صحبتهايي نيز با برخي ناشران انجام دادهام.»
- پايان ترجمه «اهميت ارنست بودن»
ايوب آقاخاني علاوه بر اجراي نمايش اخيرا مشغول ترجمه پاياني نمايشنامه «اهميت ارنست بودن» است كه به گفته اين مترجم، متني از كمدي جذاب و اثري كلاسيك از «اسكار وايلد» است. او ميگويد:«يك ترجمه قديمي از متن منتشر شده و قرار است ترجمه جديد توسط انتشارات آسمون و ريسمون به چاپ برسد.»