حذف كودكان كار امكانپذير نيست و در هيچ جاي دنيا اين روش جمعآوري نتيجه نداده است؛ بنابراين بهجاي جمعآوري كودكان كار بهتر است شرايطي براي آنان فراهم شود تا بتوانند در ساعاتي از روز درس بخوانند يا از خدمات بهداشتي و درماني بهرهمند شوند و امنيت داشته باشند.
در آييننامه ساماندهي كودكان كار موضوعي به نام جمعآوري وجود ندارد. ما نميتوانيم «كار» را از كودك بگيريم چرا كه فقر خانوادهها باعث ميشود تا بچهها به ناچار مجبور بهكار كردن شوند.
يكي از وظايفي كه در ساماندهي كودكان كار و خيابان بايد درنظر گرفته شود شناسايي و پذيرش كودكان زير 18سال است كه مسئوليت آن بهعهده بهزيستي، شهرداري و نيروي انتظامي است. اين كودكان بعد از شناسايي به مراكز نگهداري ارجاع داده ميشوند، وضعيت آنها در حوزههاي مختلف پزشكي، مددكاري، روانشناسي و... بررسي شده و به تناسب وضعيتي كه دارند تعيين تكليف ميشوند.
بخشي از اين بچهها با حضور خانوادهها ترخيص ميشوند اما گاهي اوقات شرايط بهگونهاي است كه ماندن اين بچهها در خانه به صلاح نيست و با حكم مرجع قضايي براي نگهداري به بهزيستي معرفي ميشوند. تعدادي از آنها كه جزو اتباع خارجي هستند براي تعيين وضعيت به وزارت كشور يا استانداريها معرفي ميشوند. اما بعضي از اين بچهها متأسفانه اعتياد دارند كه اينها هم براي ترك اعتياد به مراجع مربوطه فرستاده ميشوند.
مسئله مهمي كه در مورد كودكان كار نبايد فراموش كنيم اين است كه اينها ناچارند براي تأمين معاش خانواده در خيابان كار كنند و جمعآوري آنها جواب نداده است چرا كه از خيابان به كارگاههاي زيرزميني سوق پيدا ميكنند و در آنجا شرايطشان بدتر از بودن در خيابانهاست چرا كه خانوادهاي كه نياز مالي دارد مجبور است بچهاش را براي كار به خيابان بفرستد و چاره ديگري جز اين ندارد. اين موضوع جمعآوري نهتنها كمكي به اين بچهها و خانوادههايشان نميكند بلكه فقط يك مسكن موقتي است.
اگر قرار است درخصوص كودكان كار مداخلهاي صورت بگيرد بايد كار ايمن براي آنها درنظر گرفت، در كنار آن بايد به موضوع بهداشت و درمان مستمر آنها رسيدگي كرد، حرفهآموزي براي آنها بايد در اولويت باشد تا بتوانند از اين طريق منبع درآمدي داشته باشند. اين كودكان محصول فقر خانوادهها هستند و همين فقر عوارضي دارد كه بايد به آن توجه كرد.
اگر طرح جمعآوري اين بچهها ادامه داشته باشد ممكن است برخي از اين بچهها به سمت جرايمي چون سرقت و يا فروش مخفيانه موادمخدر روي بياورند كه اين مسئله بهمراتب نگران كنندهتر از كار اين كودكان در خيابان است؛ البته منكر مشكلاتي كه براي اين بچهها در خيابان بهوجود ميآيد نيستيم اما مداخله در اين زمينه بايد بهگونهاي باشد كه اين بچهها مثلا با حرفهآموزي بتوانند در آينده شغل و درآمدي براي خود داشته باشند نه اينكه از خيابانها جمعآوري شوند و به سمتي بروند كه آسيبهاي بيشتري را تجربه كنند. مسئلهاي كه در مورد اين كودكان نبايد ناديده بگيريم اين است كه اين بچهها بهدليل نوع زندگياي كه دارند خشونتهاي رواني و عاطفي و بعضا آزارهاي جنسي را در كودكي تجربه ميكنند كه اين مسئله آسيبهاي زيادي بههمراه دارد. به همين دليل آموزش بايد يكي از محورهايي باشد كه براي اين كودكان بايد درنظر گرفت و مصاديق آزار جنسي و راههاي پيشگيري از آن بايد به كودكان كار آموزش داده شود.