نفیسه مجیدی‌زاده: این‌روزها خیابان‌ها سیاه پوشیده‌اند و پرچم‌های سبز و سرخ در دست دارند. در خیابان‌های محرم عطر چای نذری می‌پیچد. خیابان‌های محرم شب تا صبح بیدارند.

در خيابان‌هاي محرم که راه مي‌روي هم عاشورا را بهتر مي‌شناسي و هم خيابان‌ها را... ما و شما هرسال در اين خيابان‌ها راه مي‌رويم؛ همه‌ي روزهايي که به نصب داربست‌ها کمک مي‌کنيم، همه‌ي روزهاي عزاداري و همه‌ي اين‌روزها...

پارسال داشتيم چادر مي‌زديم. مي‌خواستيم مثل هرسال براي خودمان حسينيه‌اي داشته باشيم که اعضاي يک هيئت بزرگ آمدند و در زمين خالي که ما در آن مشغول برپاکردن خيمه بوديم، مشغول اندازه‌گيري شدند. بعد يکي از آن‌ها پيش ما آمد و از ما اجازه خواست تا داربست هيئتشان را اين‌جا بزنند! آن‌ها گفتند ما مي‌توانيم در کنارشان فعاليت کنيم و يا با آن‌ها ادغام شويم و مسئوليت‌هايي هم بپذيريم.

البته که پذيرفتيم؛ امکاناتشان زياد بود و براي خودمان هم بهتر مي‌شد. حالا سال دوم است که ما در هيئتي بزرگ فعاليت مي‌كنيم.

* * *

ما به آن هيئت بزرگ پيشنهاد داديم که چاي را در ظرف يک‌بارمصرف گياهي يا کاغذي توزيع کنند. پدر دوستم که در يک گروه محيط‌زيستي فعال است درباره‌ي ضررهاي ظرف‌هاي يک‌بارمصرف به ما اطلاعات خوبي داده بود.

او گفته بود ظروف يک‌بارمصرف شفاف يا پلي‌استاليني که در بسياري از مراسم براي چاي و ديگر مواد غذايي داغ مورد استفاده قرار مي‌گيرند، مواد سرطان‌زايي دارند كه در دماي 40درجه‌ي سانتي‌گراد، آزاد و وارد مواد غذايي مي‌شوند.

ما هم براي اعضاي هيئت‌مديره‌ي هيئت توضيح داديم و گفتيم که استفاده از اين ليوان‌ها چه‌قدر براي سلامتي ضرر دارد و با اين‌که قيمت اين ليوان‌ها بيش‌تر از ليوان‌هاي شفاف يک‌بارمصرف بود، اما آن‌ها پيشنهاد ما را پذيرفتند.

حالا از ليوان‌هاي کاغذي استفاده مي‌کنيم تا هم براي سلامتي مردم ضرري نداشته باشد و هم به طبيعت كم‌تر آسيب برسد. چون در ساخت اين ليوان‌ها مواد شيميايي به‌كار نمي‌رود، در هنگام ريختن مواد داغ و چرب داخل آن، هيچ‌گونه مواد مضري از آن‌ها وارد غذا نمي‌شود.

به عبارتي اين ظر‌ف‌ها هيچ اثرمضر و واكنش‌ شيميايي در تماس با مايعات و غذاهاي داغ ندارند و زمان برگشت اين ظروف به طبيعت پنج تا شش‌ماه بدون هيچ آسيب زيست محيطي است.

* * *

البته ما به لطف پدر دوستمان در روزهاي عزاداري محرم، به فکر رفتگران شهر هم بوديم. سطل‌هاي بزرگي در جلوي ايستگاه صلواتي و داخل هيئت گذاشته بوديم و مدام خيابان‌هاي اطراف را مي‌گشتيم و زباله‌هاي ظرف‌هاي يک‌بارمصرف را جمع مي‌کرديم. حتي بعضي از اعضاي هيئت از داخل جوي‌ها زباله‌ها را جمع مي‌کردند.

پدر دوستم به ما گفت: «البته چند سال است که کمپين‌هايي براي جمع‌آوري زباله‌ها در تهران و شهرهاي مختلف فعال شده‌اند، اما خيلي وقت‌ها با خودم فکر مي‌کنم فقط کافي است هركسي که چاي مي‌نوشد يا غذايش تمام مي‌شود زباله‌اش را به‌جاي رهاکردن در خيابان، در سطل زباله بيندازد. آن‌وقت به‌طور طبيعي شهر تميز مي‌ماند و بعد از عزاداري محرم، اين‌همه زباله در شهر نمي‌ماند.»

 

عكس‌ها: محمود اعتمادي