بهانه برپايي نشست افتتاح نمايشگاه عكس در متولدين لهستان مستقل، لهستانيها كودكان اصفهان پس از 75سال به ايران بازميگردند.» در نگارخانه كاخ سعد آباد تهران در روز جمعه پيش رو و موزه هنرهاي معاصر اصفهان در تاريخ هجدهم مهرماه است.نكته مهم اما درباره اين نمايشگاه رونمايي از مجموعهاي منحصر به فرد از عكسهايي است كه نگاتيوهايش در يك استوديوي عكاسي قديمي در اصفهان پيدا شد.
- عكس و لطف
«در بهار 1942بود كه حدود 120هزار لهستاني اعم از نظامي و غيرنظامي بهطور معجزهآسايي راه به ايران بردند و توانستند از گرسنگي، كار اجباري و شرايط غيرانساني نجات پيدا كنند. اين لهستانيها حدود 2تا 3سال در مناطق مختلفي نظير بندر انزلي، قزوين، مشهد، اهواز، تهران و اصفهان زندگي كردند و بعضيشان هم بهخاطر بيماري سر از گورستانها درآوردند. با اين همه اما بسياري از اين مهاجران كم سن وسال خاطرات خوب دوران بچگي و دوستيهايشان در ايران را به ياد داشتند.
اين مهر ايرانيان سبب شد تا لهستانيها همواره احساس قرابت با ايرانيها را در دل خود حفظ كنند و بهعنوان مثال در فاجعه زلزله بم كميتههاي متعددي براي جمعآوري كمك به زلزلهزدگان راه بيندازند.» اين حرفهاي پاتريشيا اوزجان- كارلوفسكا كاردار سفارت لهستان در ايران البته با چند خبر ديگر فرهنگي ادامه يافت.
او گفت: «درماه جاري ميلادي (اكتبر) و نوامبر فعاليتهاي ويژهاي به مناسبت سالگرد مهاجرت لهستانيها به ايران برگزار خواهد شد كه كنفرانس تاريخي در دانشگاه تهران در 21نوامبر - 30آبان- و اجراي تئاتر با مشاركت جوانان ايراني در تهران و اصفهان در اين بازه زماني ازجمله مهمترين اين فعاليتها در كنار نمايشگاه عكس لهستانيها، كودكان اصفهان خواهد بود.
- راز نگاتيوهاي جلا
ابوالقاسم جلا يك عكاس اصفهاني بود كه عكاسياش در حوالي چهارباغ اصفهان براي اصفهانيها بهخصوص در دهه 20 و 30 خورشيدي بسيار آشنا بود. سالها بعد از ايام رونق اين عكاسي، پريسا دمندان بهطور كاملا تصادفي در انبار خانوادگي اين عكاس دو جعبه بزرگ نگاتيو مييابد كه رويشان نوشته شده بود:
لهستانيها؛ يك جعبه با تاريخ 1321و ديگري 1323. در واقع يك پژوهش ناب تصويري درباره زندگي و روزگار لهستانيهاي مهاجري بود كه عمدتا در منطقه جلفاي اصفهان سكونت داشتند. اين نگاتيوها پايه چاپ كتاب و البته برگزاري نمايشگاه عكسي شده كه از روز جمعه در تهران افتتاح خواهد شد. آنا دودا، نماينده مؤسسه فرهنگي آدام ميشكويچ در توضيح اهميت اين نگاتيوهاي كشف شده ميگويد:
«مؤسسه ما با حمايت وزير فرهنگ و ميراث ملي لهستان، سفارت ما در ايران و البته تلاشهاي بيدريغ مديران مجموعه تاريخي سعدآباد، شهرداري اصفهان و موزه هنرهاي معاصر اين شهر براي رونمايي از اين مجموعه بينظير پيشقدم شد. حدود 10سال طول كشيده تا اين نگاتيوها ترميم و قابل استفاده شوند و حالا اين مجموعه پيش چشم علاقهمندان خواهد بود.»
پس از او عليرضا دولتشاهي محقق و پژوهشگر تاريخ درباره پاك شدن خاطره حضور لهستانيها در ايران بهخاطر سانسور شديد مطبوعات در آن دوره و البته اعمال نفوذ حزب توده كه عملا بازوي اجراي سياستهاي كرملين در ايران بود سخناني ايراد كرد. او با اشاره به يكي از داستانهاي بزرگ علوي اين اثر را يكي از معدود نشانههاي حضور لهستانيها در حافظه فرهنگي ايرانيان خواند.
- مرثيه خسرو
خسرو سينايي آخرين سخنران نشست مطبوعاتي نمايشگاه عكسهاي لهستانيها بود.سينايي كه با ساخت مستند «مرثيه گمشده» در واقع ممتازترين و البته نخستين توليد محتواي فرهنگي درباره مهاجرت لهستانيها به ايران را بهسامان رسانده اما دل پري از وضعيت بلاتكليف مستند قديمي و طرح سينمايياش با موضوع لهستانيها دارد.
او با اشاره به اينكه «مرثيه گمشده» را سال 1349در تلويزيون استارت زده اما تا سال 1362درگير يافتن نگاتيوها و نوارهاي فيلم در آرشيوهاي صدا وسيما بوده تا بالاخره فيلم را در استوديوي شخصي تدوين كند و برايش موسيقي متن بگذارد، گفت: «فيلم هيچوقت نه به من فروخته شد و نه تلويزيون آن را بهطور واقعي حمايت كرد، وقتي هم كه فيلم در تلويزيون پخش شد بخشهاي مربوط به كافه پولونيا را سانسور كرده بود.»
- قطار مشترك زمستاني
سينايي با گلايه از اينكه در سالهاي گذشته نتوانسته بودجه 8ميلياردي براي ساخت فيلم قطار زمستاني را تأمين كند به همشهري ميگويد: «من با عزتالله انتظامي به لهستان رفتم و از او خواستم بهعنوان بازيگر اصلي مرد در يافتن بازيگر زن فيلم كه بايد لهستاني ميبود به من كمك كند. قرار بود نيمي از هزينه ساخت را فارابي بدهد و نيمي ديگر را لهستانيها تا بتوانيم فيلمي توليد كنيم كه هم در سطح بينالمللي مطرح شود و هم به واسطه پخش كنندههاي درجه يك لهستاني براي هر دو كشور اعتبار كسب كند.
متأسفانه اما بعد از سالها تلاش هنوز بلاتكليف هستم و ميگويند كه بايد براي ساخت فيلم اسپانسر پيدا كنم. ديگر انتظامي نميتواند جلوي دوربين بيايد و من هم واقعا كلافه و اندوهگين هستم.» او در پاسخ سؤال ما مبني بر اينكه مديران سازمان سينمايي از توليدات مشترك استقبال ميكنند هم چنين ميگويد:« بله من هم درباره استقبال از سياست توليد مشترك بسيار شنيدهام اما گويا اين توليدات مشترك براي امثال ما نيست.»