احداث اين جاده كه پل تجريش و منطقه شميرانات را از طريق مسير خود به ونك و چهارراه وليعصر امروز متصل ميكند در زمان پهلوي اول صورت گرفت. پس از آنكه پهلوي اول باغ سعدآباد را در اختيار گرفت كاخ شهوند را ساخت كه دفتر كار تابستاني رضاخان بود. در قسمت جنوبي اين خيابان نيز در مكان باغ فرمانفرما كاخ مرمر ايجاد شد و اقامتگاه 9ماهه رضاخان در سال نيز در همين كاخ ايجاد شد. ارتباط ميان كاخ شهوند در سعدآباد و كاخ مرمر در تقاطع وليعصر-امام خميني امروز با مسير ارتباطي كه دو سوي آنرا درختان چنار كاشته بودند شكل گرفت. خيابان وليعصر در واقع به مثابه ارتباط دروني ميان 2مكان حكومتي ايجاد شد. اگر بهطور فرض با يك پاك كن تمام فضاهاي اطراف خيابان وليعصر را پاك كنيم ميبينيم كه يك مجموعه حكومتي از كاخ مرمر در تقاطع وليعصر-امام خميني امروز تا كاخ سعدآباد در انتهاي شمالي خيابان وليعصر از طريق خيابان زعفرانيه مرتبط ميشود. اين مفهوم در هيچ نقطه از جهان و در هيچ خياباني وجود نداشته و گويي خيابان وليعصر درون يك باغ حكومتي احداث شده است كه 2نقطه را به يكديگر متصل ميكند.
چنار بزرگترين ويژگي و معرف گياهي شهر تهران است. حتي آرم شهرداري تهران از 2برگ چنار درون هم قرار داده شده توسط مرحوم مميز طراحي شد. امروز اما متأسفانه اكثر چنارهاي خيابان وليعصر و شهر تهران جاي خود را به درختان خارجي توت دادهاند كه در سالهاي گذشته از مالزي و شرق دور وارد تهران شدند و تهراني كه به چنارستان معروف بود، حالا تنها سند هويت خود را در همين 2رديف درختان چنار حاشيه خيابان وليعصر جستوجو ميكند. حفاظت از درختان چنار حاشيه خيابان وليعصر و شهر تهران نهتنها ابعاد ميراث فرهنگي خاصي را در مفهوم فضاي شهري دارد، بلكه به منزله حفظ نماد طبيعي شهر تهران است.
طي 2دهه اخير با ويران كردن فضاي جوي طولاني وليعصر مرگ درختان نيز تسريع شد. قطع كردن درختان توسط افراد و دادن جريمه بابت قتل درختان براي اينكه برخي مغازهدارهاي حاشيه خيابان وليعصر بتوانند تبليغات مغازه خود را در معرض ديد رهگذران و سوارهها بگذارند يكي از مشكلات خيابان وليعصر است. رفتارهاي غيرفرهنگي و غيرميراثي نيز كه هماكنون در شهر تهران شاهد آن هستيم و بخش اصلي ميراث فرهنگي و سرمايههاي شهر را در قالب درختان خيابان وليعصر به باد داده است نيز ادامه يافت و نشاني از توقف و تقابل با چنين رفتارهايي مشاهده نميشود. حتي ثبت ملي خيابان وليعصر به منزله يك شوخي در دوره مديريت پيشين شهرداري و افرادي كه در اين خيابان هستند تلقي شد و نتيجه منطقي ثبت ملي اين خيابان در رفتارهاي گذشته مشاهده نشد. از بين رفتن درختان خيابان وليعصر و ساير پديدههاي تاريخي و حافظه اين خيابان بيانگر آن است كه نميتوان رفتارهاي غيرعلمي، غيرفني، غيرمدني و غيرشهري را با ساخت ساختمانها و شيوه رفتار با خيابان وليعصر تهران پوشاند.
اما رفتار با خيابان وليعصر و چنارهاي آن بايد تصحيح شود. كف جوي طولاني خيابان وليعصر را كه سيمان ريختهاند بايد برداشته و اين جويها به حالت قبلي خود بازگردانده شود. بايد سعي شود آبياري درختان خيابان وليعصر توسط آبهاي سطحي و جاري كه از مناطق شميران تأمين ميشود ادامه يابد و از ورود آب فاضلاب بيمارستانها و مراكزي كه داراي آب غيربهداشتي هستند به جويهاي وليعصر جلوگيري شود. حداقل نظارت زيستمحيطي بر ورودي آبهاي فاضلاب به داخل جويهاي وليعصر ضروري است. جلوگيري از ريختن زباله در جويهاي وليعصر از مواردي است كه بايد به آن توجه شود. اما مهمترين اقدام در خيابان ثبت ملي شده وليعصر بايد اين باشد كه اگر درختي در خيابان وليعصر قطع ميشود شهرداري مرتكب قطع درخت را جريمه نكند بلكه فرد را ملزم كند چناري 10ساله در همان مكان بنشاند و هزينه كاشت درخت را هم متحمل شود. شهرداري نيز بايد نهالستاني براي پرورش چنار در تهران ايجاد كند تا با رسيدن عمر آنها به يك دهه بتوان اين درختان را بلافاصله با درختان قطع شده وليعصر جايگزين كرد.