درحاليكه ميبينيم متأسفانه خيلي از خانوادهها در كشور نميتوانند نخستين حق كوكانشان را پرداخت كنند. تأمين اين حق بهعهده نهادهاي متولي و دولت است. حق سلامت رواني دومين حق كودكان است. اين حق علاوه بر خانواده بهعهده آموزش و پرورش است. بهداشت روحي و سلامت روحي كودكان در جامعه به اندازه سلامت جسم آنها اهميت دارد. متأسفانه اين موضوع در برنامهريزيهاي ما كمتر ديده شده است. حق سوم؛ حق پرورش و تربيت است. منظور از حق پرورش، تربيت بهمعناي ديني و معنوي و همچنين اخلاقي است. در بيشتر كشورهاي جهان مدت زمان قابل ملاحظهاي از تحصيل كودكان، صرف آموزش آنها براي نحوه رفتار با ديگران ميشود. اينكه روابط اجتماعي چيست؟ چطور بايد وارد اين رابطه شد؟ آداب آن چيست، نكات مهم رفتاري است كه كودكان از همان دوران ابتدايي تحصيل تحت عنوان مهارتهاي زندگي فرا ميگيرند.
خوشبختانه اين اواخر مسئله مهارت زندگي و روابط اجتماعي بيش از گذشته پررنگ شده اما هنوز در ابتداي اين مسير هستيم و تلاش بسياري در اين زمينه لازم است. حق چهارم؛ حق اجتماعي - سياسي كودك است. بهعبارتي آموختن برخورد مناسب به كودك در مقابل كساني كه آرا و نظر متفاوتي در اجتماع دارند. كودك بايد بياموزد كه همه انسانها مانند يكديگر تفكر نميكنند. كودكان ما بايد ياد بگيرند با كساني كه ديدگاه متفاوتي دارند چطور در اجتماع رفتار كنند؟ حتي چطور با آنها زندگي كنند!؟ كودكان بهعنوان بزرگترين منبع توسعه كشور، حق زيادي به گردن اجتماع دارند. خانواده، آموزش و پرورش، دولت و در نهايت تمام اركان حكومت در مقابل اين منابع انساني با ارزش مسئوليت و تكليف دارند.چرا كه تمام منابع مادي و معنوي كشورها در آيندهاي نزديك بهدست همين كودكان تبديل به يك محصول ميشود. بيشك اگر برنامهريزيها و چارهانديشيها در مورد كودكان درست و اصولي باشد محصول مادي و معنوياي كه يك كشور در آينده برداشت ميكند ثمربخش است. در غيراين صورت نهتنها سرمايه اوليه از دست ميرود- منظور از سرمايه اوليه سرمايه مادي و معنوي جامعه است - بلكه در محصول و نتيجه غايي نيز چيزي عايدمان نميشود.