سناريوي آقاي ترامپ درخصوص برجام كاملا روشن بود و مسير مشخصي را طي ميكرد. در جريان انتخابات رياستجمهوري آمريكا، آقاي ترامپ با چند موضوع جدي بينالمللي مخالفت خود را اعلام كرده بود كه يكي از آنها توافقنامه برجام بود. پس از به قدرت رسيدن و ورود به كاخ سفيد، وي تدريجا از بسياري از آنها پا پس كشيد. در مورد برجام نيز آنچه آقاي ترامپ انجام داد، چهره عريان و بزك نكرده اقدامات آقاي اوباما در دوره رياستجمهوري قبلي آمريكا بود.
براي روشنتر شدن موضوع لازم است به تاريخچه روابط ايران و آمريكا اشاره شود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مجله تايم با انتشار عكس حضرت امام(ره) و انتخاب ايشان بهعنوان مرد سال زير عكس ايشان نوشت «دستهايي كه دنيا را تكان داد.» از همان زمان ايالات متحده آمريكا كينه و عداوت ايران را به دل گرفت و تدريجا آن را نهادينه كرد و اكنون دشمني با جمهوري اسلامي ايران در قالب، جزء ساختار لاينفك كشور آمريكا درآمده است. آنچه آقاي ترامپ انجام داد و اظهاراتي كه درخصوص سپاه پاسداران، رويكرد خصمانه جمهوري اسلامي ايران عليه اسرائيل، بحث حقوق بشر و فعاليتهاي جمهوري اسلامي ايران در منطقه مطرح كرد، همان ديدگاه و نگرش حزب رقيب در سالهاي گذشته نسبت به ايران بود؛ وقتي با پيروزي آقاي كلينتون در انتخابات رياستجمهوري آمريكا، سايت وزارت خارجه اين كشور مشكلات اساسي آمريكا با ايران را حول 4محور صلح خاورميانه، سلاحهاي كشتار جمعي، تروريسم و حقوق بشر تعريف و دستهبندي كرد.
البته بعد از بيداري اسلامي و تكانههاي شديدي كه در كشورهاي طرفدار آمريكا مانند مصر و تونس اتفاق افتاد، عداوت آمريكا نسبت به ايران بيش از گذشته شد، زيرا جمهوري اسلامي ايران را عامل جدي تغيير موازنه به زيان آمريكا ميدانست. در حقيقت آنچه مجله تايم در سال 1980پيشبيني كرده بود، به وقوع پيوست.
آقاي كري و اوباما پس از ورود به برجام و درمقابل انتقاداتي كه از سوي حزب رقيب مطرح ميشد، اظهار ميداشتند كه برجام وسيلهاي براي كنترل ايران و عامل بازدارنده جاهطلبيهاي ايران در منطقه است. اكنون نيز آقاي ترامپ با مطرحكردن برجام و تئاتري كه در چند روز گذشته توسط خود و دوستانش و در پارهاي موارد توسط كنگره برپا شد، درصدد فشارهاي مضاعف به ايران و واداركردن ايران به خروج از برجام است. به زبان سادهتر آمريكا در پي آن بود كه هزينه نقض برجام از جيب ايران پرداخت شود.
آمريكا برجام را چندين بار بهصورت فاحش نقض كرده، از اينرو ترامپ اعلام كرد كه از برجام خارج نميشود. او آن را پاره نكرد و مسئوليت كاستيهاي آن را متوجه ايران كرد. از طرف ديگر آمريكا با اين اقدام جبهه جديدي را براي فشار به ايران، در زمينههايي كه در بيانيه و نطق آقاي ترامپ بود، باز كرد. اروپا مايل است كليات برجام حتي اگر عقيم باشد، آن را حفظ كند و در ساير موارد آمريكا را همراهي كند كه به لحاظ اعتباري و نيز منافع اقتصادي از آن متضرر نشود. مواضع آقاي ماكرون، اظهارات دوپهلوي وزير خارجه آلمان و مسئولان انگليسي مصداق اين مدعاست. درواقع آقاي ترامپ بهدنبال ايجاد فشار و به زعم خود رفع مشكلاتي است كه آقاي كلينتون 20سال پيش آن را عنوان كرده بود. بنابراين همچنان كه مسئولان ارشد جمهوري اسلامي ايران بدون دستپاچگي نسبت به اين موضوع رويكرد دقيقي داشتند، از اين پس نيز بايد بهگونهاي حركت كنند كه در زمين بازي آمريكا قرار نگيرند. عقبنشيني آمريكا بهخصوص در قرار ندادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههاي تروريستي و بسندهكردن به اعمال فشار و محدوديت بر آن ناشي از اقتدار سپاه، مواضع مسئولان جمهوري اسلامي ايران و بهويژه پيام فرمانده كل سپاه پاسداران است.
بايد توجه داشت كه آمريكا مايل است در زمينههاي ديگر اروپا را با خود همراه كند، برجام را به پوستهاي تبديل كند و جمهوري اسلامي ايران را به تدافع كامل در حفظ برجام وادار كند كه متأسفانه در برخي زمانها موفق بوده است. در زمينه تبليغات، طراحي و تبيين راهبرد سياسي بايد از حالت تدافعي خارج شد و توجه داشت آنچه آمريكا بهدنبال آن است، ايجاد فشار در زمينههاي پيشگفته است. از ديگر سو اتحاد و همبستگي ملي در اين زمينه كه تاكنون در اين مسئله تبلور ويژهاي يافته، بايد همچنان حفظ شود و توجه داشت كه در شرايط كنوني انتقاد دلسوزان داخل را هدف قرار ندهد، زيرا بداخلاقي در مسئله برجام كه ناشي از خصلت سردمداران آمريكاست از سوي آنان بهوجود آمده و در آينده نيز با شدت بيشتري قطعا ادامه خواهد يافت. همبستگي، اتحاد و اتفاق و افزايش اقتدار و توان ملي تنها راه خنثيكردن دشمنيهاي آمريكاست.