براي همين خيليها يا قيدش را ميزنند يا زيربار قرض و قسط كمرشكني ميروند يا اينكه به شاگردي تن درميدهند تا شايد سالهاي بعد اگر شانس با آنها يار باشد، خودشان بتوانند كار مستقل خودشان را شروع كنند. اما اين روزها و با ظهور عصر ديجيتال، ديگر اين مشكلات به حاشيه رانده شده است. كافي است به استارتاپهاي ريز و درشتي كه زندگيمان را زير و رو كردهاند نگاهي بيندازيد. شايد تصور كنيد همه آنها با سرمايهگذاري هنگفتي به اينجا رسيدهاند يا وابسته به نهادي خاص بودهاند. واقعيتش را بخواهيد در بيشتر موارد اينطور نيست. در ادامه با كسب و كارهاي موفقي آشنا ميشويد كه از هيچ شروع كردهاند اما حالا جايي ميان ابرها براي خود دارند؛ كسب و كارهايي كه برخي از آنها ممكن است نامشان شما را بهتزده كند.
- دانشجوياني كه دنيا را متحول كردند
«لري پيج» و «سرگئي برين» دو دانشجوي دكتري دانشگاه استنفورد بودند كه براي پروژه دانشجوييشان سروقت وب رفتند. آنها كه تقريبا براي اين كار سرمايه خاصي نداشتند، گاراژ دوستشان را قرض گرفتند، كار را پيش بردند و نام پروژه را BackRub گذاشتند. پس از اتمام كارشان اين دو كه ميديدند پروژه بزرگتر از پول و زمانشان است، تصميم گرفتند آن را به قيمت يك ميليون دلار به شركت Excite بفروشند كه «جورج بل»، مدير اين شركت با آن موافقت نكرد. حتي آنها با چانهزني رقم را به 750هزار دلار رساندند اما باز پيشنهادشان رد شد تا بعد از مدتي اين استارتاپ دانشجويي به يكي از غولهاي صنعت آيتي تبديل شود و گوگل نام بگيرد. شركتي كه كار خودش را با دو نفر شروع كرد، هماكنون بيش از 72هزار كارمند دارد و لقب پرترافيكترين سايت جهان را هم از آن خود كرده است. گوگل در سال 2016با درآمدي نزديك به 90ميليارد دلار مطمئنا حسرت بزرگي به دل جورج بل گذاشته است.
- يك سيب ناقابل
جالب است كه بدانيد فقط گوگل نبوده كه تولدش را در يك گاراژ جشن گرفته است. سايت آمازون همچنين سرنوشتي داشته و البته يك غول مشهور ديگر؛ سيليكون ولي. «استيو جابز» فقيد و «استيو وزنياك» كه بهترتيب 21و 26سال سن داشتند، در سال 1976و در گاراژ خانه وزنياك نخستين كامپيوتر دستساز خودشان را با نام Apple I Computer توليد كردند و با قيمت 500دلار به فروش رساندند. درحاليكه جابز مسئوليت سفارش و خريد قطعات را برعهده داشت، «استيو»ها توانستند با تيم كوچكشان در عرض 30روز 50كامپيوتر در همان گاراژ بسازند، تا خواسته يا ناخواسته پايهگذار شركتي شوند كه سالها بعد لقب ارزشمندترين كمپاني دنياي تكنولوژي را يدك بكشد. «اپل» در اواخر سال 2016با 116هزار استخدامي تمام وقت و 498 فروشگاه در 22 كشور توانست درآمدي نزديك به 216ميليارد دلار داشته باشد.
- ايميلهايي كه پول ميآورند
يكي از نكاتي كه كارشناسان حوزه استارتاپها هميشه به ديگران گوشزد ميكنند اين است كه «اول مشكلي را حل كن و بعد تقاضاي پول كن!». اين همان نكتهاي است كه شركت MailChimp و رئيس آن، «بن چستنات» به آن به درستي عمل كردهاند. او كه در سال 2000خدمات مشاوره طراحي ميداد با سيل مشترياني روبهرو شد كه از او ميخواستند براي آنها «خبرنامه ايميلي» (emailnewsletters) طراحي كند. فقط مشكل اينجا بود كه او از اينكه چنين چيزي بايد براي آنها طراحي كند، متنفر بود. بنابراين خودش دست بهكار شد و با كمك تيمي كه جمعآوري كرده بود MailChimp را راهاندازي كرد. اين پلتفرم كارش بازاريابي ايميلي (Email marketing) و فرستادن خبرنامه بهصورت ايميل به مشتريان است. MailChimp در ابتدا بهصورت پولي اين كار را انجام ميداد اما بعدها نسخه رايگاني هم در اختيار مشتريانش قرار داد تا تعداد آنها از 85هزار نفر به 450هزار نفر برسد.
- معلمي بهروز شد
معلمي به نام «ليندا وينمن» كه شغلش آموزش طراحي وبسايت در اواخر دهه 1990ميلادي در آمريكا بود متوجه شد كه كتابهاي آموزشي نميتوانند احتياجات او و شاگردانش را به خوبي برطرف كنند. او كه خودش به تنهايي و بدون كمك كسي توانسته بود كار با كامپيوتر را ياد بگيرد، اين ايده به ذهنش رسيد كه با ساخت فيلمهاي آموزشي به كمك كساني برود كه ميخواهند وبسايت طراحي كنند يا نرمافزار توسعهدهند. در طول دو دهه، او آنقدر روي اين ايده اصرار ورزيد و تلاش كرد تا در نهايت مجموعهاي را بهوجود آورد كه شركت مشهور LinkedIn مجبور شد براي خريد اين محصول 1.5ميليارد دلار هزينه كند. Lynda.com در سال 2013، 100ميليون دلار درآمد داشت و در سال 2014كارمندانش به بيش از 500نفر رسيدند. اين پلتفرم با يك ايده ساده شروع شد اما اكنون به يكي از مهمترين منابع آموزشي تبديل شده است.