سیدمحمدعلی حسینی: عنوان «استراتژی جدید ایالات متحده درباره ایران» که رئیس‌جمهور آمریکا برای سخنرانی اخیر خود برگزیده بود، عنوانی مضحک و بی‌مسمی بود

چرا که نه در شکل و محتوا جدید بود و نه از راهبرد و استراتژی در آن خبری؛ بلکه نمایشی سخیف و تکراری و البته شفاف‌تر از جهالت، خصومت و کینه توزی رژیم آمریکا نسبت به ملت ایران بود.

 اوج وقاحت آقاي ترامپ در برنامه خود هنگامي نمايان شد كه ملت ايران را با گستاخي، «تروريست» خواند؛ ملتي با فرهنگ و تمدني چند هزار ساله ؛ ملتي كه طي 4دهه گذشته از بزرگ‌ترين قربانيان گروه‌هاي تروريستي تحت حمايت رژيم آمريكا بوده و 17000تن از فرزندان او مظلومانه به شهادت رسيده اند؛ ملتي كه فرزندان او بيشترين سهم را در مقابله با تروريست‌هاي تكفيري طالبان، القاعده و داعش كه آنان نيز مولود نامشروع و پرورش يافته دامان آلوده و ناپاك غربي، عبري و عربي بوده‌اند، داشته است.رئيس‌جمهور كشوري ملت ايران را متهم به تروريسم كرد كه سياست‌هاي كشورش طي دهه‌هاي گذشته در همراهي با رژيم جعلي صهيونيستي علت اصلي بي‌ثباتي، ناامني و جنگ افروزي و همچنين توليد و رشد تروريسم، خشونت و افراط گرايي در اين منطقه بوده كه صدها هزار كشته و ميليون‌ها نفر مجروح و معلول و آواره برجاي گذاشته است. رئيس‌جمهور آمريكا كه در كنار روساي رژيم‌هاي ديكتاتور، آتش‌افروز و ضد‌مردمي، باافتخار رقص شمشير مي‌كند و براي به چنگ آوردن دلارهاي نفتي آنان دست و پا مي‌زند، به ارزان‌ترين قيمت واقعيت‌هاي تاريخي و جغرافيايي را وارونه مي‌سازد؛ چشمان خود را بر جنايات جنگي در فلسطين و يمن مي‌بندد؛ حمايت از گروه‌‌هاي تروريستي دست پرورده خود و هم‌پيمانان منطقه‌اي را به دروغ به ديگران نسبت مي‌دهد و نظام برخاسته از آراي عمومي مردم ايران را ديكتاتوري مي‌خواند.

رئيس‌جمهور آمريكا كه نخبگان كشورش از شدت فساد او سرافكنده و شرمسار هستند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را كه از پاك‌ترين و شريف‌ترين فرزندان ملت تشكيل شده و نقش بي‌بديلي در توليد امنيت منطقه‌اي و ايجاد صلح و ثبات و نيز دفع و سركوب عوامل افراط گرايي و تروريسم داشته، فاسد و سزاوار تحريم‌هاي افزون‌تر مي‌خواند.بدون ترديد بافته‌هاي بي‌سر و ته آقاي ترامپ و بي‌ادبي و فحاشي او كه شايسته روساي قبايل دورافتاده و عقب مانده هم نيست، ناشي از همان بغض و عصبانيتي است كه سردمداران استكبار در طول تاريخ از مردم خداجو و حق‌طلب داشته‌اند و تنها راه علاج آنان شتاب به ديار باقي بوده است. شايد شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل -كه حقيقت آن، شعار صلح و عدالت و امنيت و آرامش همگاني و نابودي جنگ‌افروزي و ظلم و تجاوز و اشغالگري است - و از اين پس رساتر از هميشه و با قوت بيشتر ادامه خواهد يافت، دعاي خيري است براي سران استكبار و روساي رژيم‌هاي شيطاني تا هر چه سريع‌تر از رنج و سوزش بغض و كينه‌اي كه از حق‌طلبان عالم دارند، آسوده شوند.