بهعنوان مثال در شماره 109 این هفتهنامه که در 10 آذر 86 به چاپ رسیده، بیشترین شمارگان کتاب، 50 هزار نسخه برای یک کتاب درسی دانشگاهی ذکر شده است. این درحالی است که برای یک کتاب مربوط به یکی از مؤسسات آموزش کنکور که در هر نوبت 5 هزارنسخه چاپ میشود و این هفته به چاپ 237 خود رسیده در این گزارش چنین آمده است: «... جالب اینکه این کتاب در ماههای گذشته بهطور متوسط، هر هفته یکبار از وزارت ارشاد مجوز تجدید چاپ دریافت کرده است.»
اما مانند 47 هفته گذشته، ارشاد، خانه کتاب و بانک اطلاعات آنها فراموش کردهاند که کتاب همشهری با شمارگان 420 هزار نسخه، بیشترین شمارگان هر هفته کتاب را داراست. از 7 دی ماه سال 85 که اولین کتاب همشهری به قلم بهاءالدین خرمشاهی و با نام «جمال و خصال آخرین فرستاده» منتشر شد تا همین پریروز که شماره 47 آن به نام درد وارهها به گزیدهای از اشعار
قیصر امینپور اختصاص داشت ، هیچگاه کتاب همشهری با این شمارگان، بهچشم مسئولان کتاب ارشاد نیامدهاست.
شاید تصور این باشد که کتاب همشهری بهعنوان ضمیمه روزنامه منتشر میشود و علیالقاعده کتاب محسوب نمیشود. اما بد نیست بدانید که این کتابهم مانند همه کتابهایی که از ارشاد مجوز میگیرند، باید مجوز جداگانه داشته باشد و بازهم بد نیست بدانید که لازم است این کتابها برای گرفتن شابک اقدام کنند؛ یعنی کتابی کاملا مستقل از روزنامه.
اینجاست که سؤال پیش میآید که آیا این موضوع نزدیک به یکسال از نظر مسئولان مغفول مانده یا تعمدی در گزارش نشدن این موضوع بوده است؟ دستکم میشد مانند همان کتاب فلان مؤسسه کنکور، که دستاندرکاران کتاب هفته از چاپ 237 بار آن ذوقزده شدهاند، در گزارش آماریشان جایی ثابت برای همشهری با فاصله معنادارش تا کتابهای دیگر در نظر گرفت تا ارشاد اینگونه به تبعیض آشکار متهم نشود.
آیا این هفته در شماره 110 کتاب هفته، جایی برای کتاب همشهری در نظر گرفته میشود؟