و اي بسا كه بسياري توانسته باشند در سايه همين توجهات و توصيههاي نيكو، به اين صفت ارزشي و انساني ارزنده، دست پيدا كنند.و دو ديگر، تأكيد و تكرار ايشان بر «خنده حلال» كه سالها در رسانه ملي و مطبوعات مطرح بود. در اين مقوله، ايشان ويژگيهاي خوب و اخلاقي لبخند و خنده درست و منطبق بر اصول ديني و اخلاقي را برميشمردند و بسيار هم براي همه و بهخصوص اهل طنز و شوخطبعي، مغتنم و درسآموز بود. هفته پيش كليپي از ايشان در فضاي مجازي و تلويزيونهاي آنور آب بهصورت گسترده و وسيع، با سرعت نور، پخش جهاني شد كه آقاي قرائتي حين ضبط برنامهاي با عنوان«عطر عاشقي»، يكدفعه وسط سخنراني، متوجه حضور «آقاي دوربيني» شدند و احساس كردند دارد حواسشان را پرت ميكند. سخن را قطع كردند و با عتاب، خطاب به ايشان گفتند كه برود بيرون و خواستند كه ايشان را پشت پايه دوربين فيلمبرداري جاي دهند كه هم خيال او راحت شود كه عشق دوربين است و هم حواس سخنران جمع شود كه قريب 38سال است جلو دوربين هستند. دلش شكست و بلند شد و رفت...
گفت اي «محسن»! دهانم دوختي/ وز پشيماني تو جانم سوختي.
پخش اين فيلم در فضاي مجازي- كه ديگر تبديل به رسانه ملي شده است- چنان پرشتاب و پرحجم بود كه بلافاصله آقاي قرائتي عزيز متوجه تندي خطاب و عتاب خود شدند و عذرخواهي كردند و گفتند كه معصوم نيستند. اين خود درس ديگري به ما داد كه اگر اشتباهي كرديم، بلافاصله صداقت داشته باشيم و بيهيچ عذر بدتر از گناهي و هزار و يك توجيه و تحليل عجيب و غريب، در پي ماستمالي اشتباه خود نباشيم. شايد آقاي قرائتي عزيز، با تمام وجود، به ياد اين تمثيل جناب سعدي افتاده باشند كه در قرن ششم فرمود:
اگر صد ناپسند آيد ز درويش/ رفيقانش يكي از صد ندانند
وگريك بذله گويد پادشاهي/ از اقليمي به اقليمي رسانند
و آن روز، آنهايي كه پاي منبر، مستمع بودند و به آقاي دوربيني خنديدند، حتما سرور ارجمندم جناب قرائتي بزرگوار، با اين كمترين موافقاند كه خندهشان به ضرس قاطع، خلاف موازين «خنده حلال» بود.
استنتاج فلسفي: گويا خدا همه چي را رديف كرده بود تا سعيد سهيلي، كارگردان معروف سينما، بعد از اين اتفاق آقاي دوربيني را رسما براي قرارگرفتن در برابر عشق زندگياش دوربين، از بين ميليونها نفر، انتخاب و دعوت كند. لطفا يكي هم به ما عتاب كند!
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۷
رضا رفیع: ۲ تا از موضوعات خوب و مهم مورد بحث آقای محسن قرائتی- که نیازی به معرفی ندارند- هیچ وقت از ذهن این حقیر سراپا تقصیر نمیرود؛یکی سفارشهای همیشگی ایشان درباره کظم غیض و فروخوردن خشم است که همیشه داستانهایی از این مقوله تعریف کردهاند و الحق که همیشه نیز شیرین و خوشمزه تعریف کردهاند.