باروک در معنی اصلی خود عبارتست از نامنظم، مروارید ناصاف و پرپیچ و تاب یا غیرعادی باروک نوعی هنر است که در آن قواعد تناسب رعایت نمیشود و همه چیز بنا به حواس هنرمند نمایانده میشود. این سبک هنری دارای روحی از حرکت و جنبش است که نقطه مقابل سکون کلاسیک است. هنرمندان در باروک بر خلاف دوران کلاسیک با احساس خود حرکت میکنند و احساس را مقدم بر عقل میدانستند.
كلمه «باروك» از زبان اسپانيايي وارد واژگان فرانسه شد كه در زبان فني جواهرسازي به معناي «مرواريد غير غلتان» است. از سال ۱۸۶۰ اين كلمه براي جريان ادبي و هنري به كار رفت كه در اروپا و آمريكاي لاتين از اواخر قرن (شانزدهم) تا اوايل قرن هجدهم رواج داشت و بطور كلي به هر چيز غير كلاسيك و غير رايج اطلاق ميشد و سنسيمون (Saint-Simon)باروك را «خلق كارهاي غير متداول» تعريف كرد و اين گرايش تمامي هنرها بويژه هنر مجسمهسازي، موزيك و معماري را تحت تأثير قرار داد. معماري نيز از قالبهاي بسيارموردتوجه اين سبك است. سمبل معماري باروك خطوط منحني، كج و ناموزون است. تزئينات و نماي ظاهري در معماري سبك باروك بسياراهميت دارد.
با اينهمه معماری باروک از ایتالیا شروع شد و قسمت اعظم اروپا را هم به زیر پوشش خود درآورد. تقریباً از اوایل قرن ۱۷ تا اواسط قرن ۱۸ در بیشتر کشورهای لاتین گسترش یافت. چنانچه در بالا ذكر شد از نظر منتقدین قرن نوزدهم معماری باروک عبارت است از معماری کلاسیک منحط بیساختار و دارای تزئینات نمایشی زیاد و عجیب و غریب است.
در معماری باروک ماهیت اصلی آفریدهها عبارتند از:
الف_ ایجاد هماهنگی و هنجار درمیان عناصر و مضامینی گوناگون و درهم آمیخته نشان متمایز باروک نحوه فکری و احساسی آن است. آنچه که سیمای باروک را مشخص میکند، بسط نوعی جهان بینی مخصوص است که در معماری خود را در قدرتی نو نشان میهد. قدرتی که فضاهای مختلف را با هم میآمیزد و وحدتی شگفتانگیز از ترکیب اجزایی متفاوت بوجود میآورد. لازم است ذکر شود این نوع نگرش در تمامی رشتهها تا از هم گسیختگی ناشی از عصر صنعت باقی ماند.
ب - طراحی فراخ و در مقیاس بزرگ در فضایی شکوهمند و ابهت انگیز
ج- تعبیه فضای کلی در مرکز و منظم کردن سایر فضاها به سمت آن
د- به خدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی و نقاشی و سایر هنرهای تزئینی برای ایجاد اثری کامل
كليساي جامع ميلان فخر سبك معماري باروك