كمكاري و بيكاري و نبودن شغل، افراد را وادار ميكند كه به اطراف مدارس بروند و خيلي چيزها بفروشند كه از نظر بهداشتي براي بچهها مضر است. امروز هم دانشآموزان و نوجوانان و جوانان مثل گذشته شنوايي از والدين ندارند و معلمان هم بنا به عواملي كه اكنون مجال پرداختن به آنها نيست، خيلي قدرتي در مسائل تربيتي ندارند و نميتوانند خيلي تذكر بدهند. به همين دلايل گاهي حوادث نامناسبي در مدارس رخ ميدهد، اين حوادث بايد ريشهيابي و علل آن با تحقيق علمي روشن شود و انشاءالله آموزش و پرورش به كمك دولت در حل مشكلات محيطهاي اطراف مدارس و ايجاد امنيت براي فرزندان اين مرز و بوم بيشتر از اين تلاش كند.
نكته ديگر اينكه سند تحول آموزش و پرورش كه تدوين و تصويب شده صرفا مخصوص آموزش و پرورش نيست و همه دستگاههاي دولتي و فرهنگي بايد براساس آن رفتار كنند، آن سند تحول كشور است و نه سند براي آموزش و پرورش. چقدر ساير دستگاهها در اين مسير حركت كردهاند، اصلا آيا مسئولان ساير دستگاههاي آن را مطالعه كردهاند و خودشان در قبال اين سند احساس مسئوليت دارند و با آموزش و پرورش براي اجراي آن همكاري ميكنند. اين مسئله مهمي است كه مورد غفلت واقع شدهاست و آموزش و پرورش بهتنهايي نميتواند مشكلات مدارس را حل كند. همه دستگاهها بايد همكاري كنند. 36نهاد فرهنگي دهها ميليارد تومان از بودجه دولتي استفاده ميكنند، آيا جايي بررسي ميشود كه حاصل كار اين نهادها چيست، چقدر براي كشور لازم است و آيا اين مقدار بايد بودجه بگيرند. بايد محققان بيطرف علوم اجتماعي و تربيتي اين مسائل را بررسي و نتيجه را براي اقدام به دولت اعلام كنند. دولت هم بر اين اساس نسبت به رفع مشكلات مدارس ازجمله مسائل امنيتي گام بردارد.
الان شاهد اعتياد به فضاي مجازي و شبكههاي مجازي هستيم و ميبينيم اعتياد به سيگار بيش از گذشته شده و حتي به دبستانها نيز راه پيدا كرده است و دانشآموزان را تهديد ميكند. ما چقدر به دانشآموزان آموزش ميدهيم چگونه از شبكههاي مجازي و تلفنهاي همراه استفاده صحيح كنند؟ الان نسل جوان و دانشآموزان ما نسبت به گذشته كه من معلم بودم، ميزان درصد اعتيادشان بالاتر رفته و حتي اعتياد متأسفانه به دبستان هم راه پيدا كرده است. در اين ميان سؤال اين است كه چرا دولت اجازه ميدهد اين همه سيگار در كشور توليد و هم از خارج وارد شود؟ بايد جلوي اينها را گرفت. در كنار اين دانشآموزان ما شاهد پروندههاي اختلاسها، رابطهبازيها و... هستند و متوجه اين موضوعات ميشوند؛ اتفاقاتي كه اعتماد عمومي را از بين ميبرد و تأثيرات سوء بسياري دارد. بايد با اين چالشها برخورد جدي شود؛ اگر اين اتفاق بيفتد شاهد كاهش آسيبهاي اجتماعي و بالارفتن اعتماد عمومي خواهيم بود.