زنگها برای قدرتهای بزرگ فوتبال دنیا به صدا درآمدهاند. صعود کاستاریکا و الجزایر به دور بعد در جامجهانی برزیل را همه یک اتفاق به حساب آوردند.
وقتی ایسلند و مجارستان و ایرلندشمالی در مسابقات یورو 2016 به مراحل بالاتر رسیدند، همه از بدشانسی بزرگان فوتبال اروپا گفتند اما اینکه ایسلند به عنوان تیم اول گروه، مستقیم به جامجهانی رسیده و ایتالیای بزرگ به مرحلهی پلیآف رفته و هلند دوستداشتنی حذف شده، هیچ ربطی به شانس و اقبال ندارد.
ایسلند، مصر و حتی پانامای کوچک که باعث حذف آمریکا - با اسپانسرهایی مثل کوکاکولا و نایکي که همیشه برای جامجهانی درآمد داشتهاند- شد، کشورهای کوچکی هستند که فراتر از هر منطق و دلیلی میتوانند در روسیه یقهی بزرگان را بگیرند.
از آخرین روزهای فوتبالی مردم مصر خیلی میگذرد. در روزهایی که داوود میرباقری تازه استارت شروع ساخت سریال امام علی(ع) را زده بود، خیابانهای تهران هنوز ورود پراید را لمس نکرده بودند و جنگ خلیجفارس در خاورمیانه آغاز نشده بود، وارثان فرعون برای آخرینبار در جامجهانی90 ایتالیا حضور داشتند
همان روزهایی که ستارههای فوتبال دنیا هنوز «کارهکا»، «ماتئوس» و «دیگو مارادونا» بودند.
حضور در جامجهانی ایتالیا به عنوان آخرین تجربهی بازی در این تورنمنت هم برای مصر یأس فلسفی داشت و هم خاطرات خوش؛ مصریها بزرگترین شکست تاریخ فوتبالشان را مقابل ایتالیاییها تجربه کرده بودند و با 15گل شکست خورده بودند اما یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین نمایشهای تاریخ فوتبال مصر هم در همین ایتالیا رقم خورده بود.
مصریها در اولین دیدارشان در جامجهانی برابر ستارگان هلند قرار گرفتند. نه سهتفنگدار هلندی و نه فوتبال «هجومی لئوبین هاکر» سرمربی آن روزهای لالههای نارنجی این قدرت را نداشت که شاگردان «محمود الجوهری» را متوقف کند.
گل دقیقهی83 مصریها هلند را متوقف کرد. مصریها در بازی بعدی ایرلند را هم زمینگیر کردند و تنها شکست برابر انگلیس بود که آنها را در صعود به مرحلهی بعد متوقف کرد.
«حسام حسن» همان روزها داشت مسابقه به مسابقه، رکورد تعداد بیشترین بازی ملیاش را دستنیافتنیتر میکرد و «هانی رمزی» بزرگترین بازیکن فوتبال مصر که آن روزها روی نیمکت «وردربرمن» مینشست، بینالمللیترین ستارهی مصر برای حضور در جامجهانی بود.
در جدال با ستارههایی مثل «دیوید پلات»، «گری لینهکر»، «فانباستن» و «رود گولیت»، مصر خیلی آبرومندانه بازی کرد و حذف شد اما هیچکس در فوتبال مصر تصور نمیکرد، آنها برای بازگشت دوباره به جامجهانی ناچار شوند 28 سال صبر کنند. سه قهرمانی آنها در جامملتهای آفریقا تنها این فراق را تلختر میکرد.
آنجا که میگفتند بهترین نسل فوتبالیستهای مصری با اینکه در آفریقا بیرقیب بودند اما توان رسیدن به جامجهانی را ندارند؛ ستارههایی مثل «حسام میدو»، «احمد حسن» و «حسن زیدان» بدون اینکه کسی آنها را بشناسد، نسل سوختهی فوتبال مصر لقب گرفتند، چون هیچوقت در ویترین جامجهانی قرار نگرفتند.
انگار که قهرمان آفریقا دچار طلسم نرسیدن به جامجهانی شده بود.
شاید برای همین بود که شاگردان «هکتور کوپر» چندماه پیش وقتی در فینال جامملتهای آفریقا برابر کامرون قرار گرفتند، با اینکه گل اول را هم زده بودند، فینال را باختند تا به روسیه برسند.
حالا طلسم قهرمانی در قارهي سیاه گریبان کامرون قهرمان را گرفته و مصر راهی جامجهانی شده است.
با دستهای از معمولیترین بازیکنان که بزرگترین ستارهشان «محمد صلاح» هم فاصلهای زیاد با نسلسوختهي سرزمین فرعون دارد و البته سرمربیای که همیشه به بازنده بودن در فینالها مشهور بود و اینبار همراه مصر از سد ناکامی عبور کرده است.
هکتور کوپر، فوتبال هجومی مصر و البته گزارشگر مصری که صحنههای گل تیمملی کشورش را مانند حماسیترین اتفاقات تاریخ فریاد میکشد، دیدنیترین سکانسهای پسران فرعون در روسیه خواهد بود.
اگر تا همین چندهفته پیش نام پاناما را گوگل میکردید، اولین چیزی که روی صفحهي کامپیوتر به چشمتان میخورد، رسوایی «پاناما لیکس» بود.
11میلیون سند تخلف مالی که حتی پای ایرانیها هم آن وسطها بود اما این روزها اولین صعود تاریخ فوتبال این کشور به جامجهانی روسیه، جذابترین خبر روی سایتهای اینترنتی است.
مهمترین سودی که پاناماییها از صعود به جامجهانی بردند، کنار رفتن نام کشورشان از همنشینی با فساد مالی و رسوایی و نشستن آن در کنار 32 کشوری است که تابستان آینده در روسیه گرد هم میآیند.
منطقهی «کونکاکاف» جای عجیبی است؛ 35 کشور برای رسیدن به جامجهانی در آن تلاش میکنند و البته بیشتر این کشورها جزیرههایی کوچک در دل اقیانوس آرام هستند.
از جزایر «ویرجین» ایالات متحده بگیرید، تا «کورسائو» که تحت مالکیت هلند است و حتی جزیرهی کوچکی مثل «آنگویلا» که نامش را از «کریستف کلمب» گرفته و فرماندار کل جزیره، ملکه الیزابت دوم، ملکهی انگلستان است.
حالا بین این 35کشور ریزودرشت، پاناما یکی از سهسهمیهی مستقیم صعود به جامجهانی را به دست آورده است. پاناما بین تمام کشورهایی که به جامجهانی روسیه رسیدهاند، پایینترین رنکینگ را دارد و در رتبهی شصتوسوم رتبهبندی فیفا قرار گرفته است.
پاناماییها نه گلزن برجستهای دارند، نه ستارهای که به او تکیه کنند. حتی اصول دفاع کردن را هم بلد نیستند.
آنها درهفت مسابقهي مداوم نتوانستند ببرند و این برای بیشتر کشورهایی که درگیر صعود به جامجهانی هستند، یعنی خداحافظ روسیه اما رانتی که آمریکاییها برای سهمیهی کونکاکاف درنظر گرفته بودند، اینبار به نفع مردم پاناما بود.
قدرت آمریکا در هیئترئیسهی اجرایی فیفا و حضور کمپانیهای بزرگ نایکی و کوکاکولا به عنوان مهمترین اسپانسرهای فیفا، همیشه ناجی آمریکاییها بوده و از بین شش کشوری که در این منطقه میجنگند، تقریبا چهار کشور به جامجهانی صعود میکنند.
کافی است سهمیهی کونکاکاف را با کشورهای آمریکایجنوبی مقایسه کنید که بین 10 کشور مدعی، تنها پنج سهمیه وجود دارد. این سهمیهبندی مغرضانه حالا کاری کرده که پانامای کوچک به جامجهانی برسد و شیلی در فهرست حذفشدهها قرار بگیرد.
شایعات میگویند همین منفور بودن آمریکاییها در منطقه هم کار دستشان داد و کاستاریکا و مکزیک به پاناما و هندوراس اجازه دادهاند در مسابقهی آخر برنده باشند و به جامجهانی برسند.
آمریکاییها نسبت به گل دقیقهی 88 پاناما برابر کاستاریکا معترض شدهاند که مدافع کاستاریکا بدون سختگیری اجازه میدهد پاناما در لحظات آخر مسابقه به گل برسد و به جامجهانی صعود کند. یانکیها حالا از طریق فیفا پیگیر شکایت شدهاند و هنوز امیدوارند به جامجهانی برگردند.
نفرت عجیبی بین پاناماهايي و آمریکاییها وجود دارد؛ مهمترین دليلش هم اینکه سرمربی فعلی پاناما «هرنان داریو گومز» کلمبیایی متولد شهر «مدلین» کلمبیاست. شهر «پابلو اسکوبار» بزرگترین قاچاقچی دنیا که تیم فوتبال مدلین را تشکیل داد و همین داریو گومز که این روزها روی نیمکت کلمبیا مینشیند، از بازیکنان محبوب اسکوبار به شمار میرفت
بازیکنی که حتی روی نیمکت مربیگری تیم مدلین که مالکش پابلو اسکوبار بود، نشست و تیمش را قهرمان جام حذفی کرد.
پابلو اسکوبار هر قدر در رسانههای خبری دنیا آدم منفوری بود و شغل کثیفی داشت اما بعید است در شهر مدلین، زادگاه اسکوبار کسی را پیدا کنید که او را دوست نداشته باشد.
کارتل مدلین اسکوبار، کوکائین به آمریکا صادر میکرد و دلارهای آمریکایی را وارد شهری میکرد که تا پیش از تجارت اسکوبار حتی بیمارستان هم نداشت.
اسکوبار بخشی از ثروت رویاییاش را در مدلین هزینه کرد؛ بیمارستان ساخت، مدرسه راه انداخت، تحصیل در دانشگاه را برای دانشجوهای اهل مدلین رایگان کرد و البته تیم فوتبالی تشکیل داد که حقوقهای نجومی به بازیکنانش میداد.
هرنان داریو گومز هم یکی از همان بازیکنانی بود که به دنیای اسکوبار تعلق داشت. 23سال بعد از کشته شدن اسکوبار و دخالتهای سازمان سیا در مرگ او، سرمربی کلمبیایی پاناما هم به شیوهی کلمبیاییها از آمریکا انتقام گرفت.
شیوهی کلمبیاییها شاید تمیز و انساندوستانه نباشد اما آنها همیشه راه خودشان را برای گرفتن انتقام دارند و مدافع سرخوردهی کاستاریکا بخشی از انتقام آنها بود.
همهچیز برای ایسلندیها از قانون صفر و صد تبعیت میکند؛ قانون همه یا هیچ. ایسلند تا اوایل قرن بیستم، یکی از فقیرترین کشورهای دنیا بود
کشوری محصور در دریا که مردمش کماکان داشتند به شیوهی اجدادشان زندگی میکردند و بدوی مانده بودند اما در اواخر قرن بیستم تبدیل به یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا شدند.
نفت، ماهیگیری صنعتی و البته معادن دستنخورده آنها را ثروتمند کرد. آنقدر که جمعیت 300 هزارنفری ایسلند چنان خوشبختاند که درآمد دوازدهمیلیارد یورویی کشورشان را بین خودشان تقسیم کنند و به هرکدامشان سالی 40هزار یورو برسد.
قانون صفر و صد یعنی همین؛ یعنی از زندگی در کلبههای چوبی و سرد جزیره، تبدیل شوند به پنجمین کشور ثروتمند دنیا. قانون صفر و صد در زندگی مردم ایسلند رسوخ کرده؛ اولین آدمهایی که پا به جزیرهی ایسلند گذاشتند، راهبانی مسیحی بودند.
با اینکه تشكيل اين كشور ریشه در حضور مردان خدا برای ترویج دین مسیحیت دارد، اما خودشان ترجیح میدهند اصالتشان را به «وایکینگ»ها برسانند؛ وایکینگهایی که دین و مذهب برایشان اهمیتی نداشت.
حالا همین قانون صفر و صد به فوتبال ایسلند هم رسیده است؛ وایکینگها که تا دوسال پیش تیمی گمنام و بیافتخار در دنیای فوتبال بودند که تجربهي حضور در جامجهانی و مسابقات یورو برایشان یک رویا بود؛ یعنی صفر مطلق اما یورو 2016 شروع دوران «صد» بودن آنها در فوتبال بود.
اولین تجربهی حضور در یک تورنمنت معتبر آنقدر خوشیمن بود که ایسلندیها با شکست انگلیس به یکچهارمنهایی جامملتها رسیدند و فقط ضربات پنالتی بود که باعث شد تا نیمهنهایی یورو 2016 بالا نیایند.
ایسلندیها حالا بالاتر از اوکراین، کرواسی و ترکیه به جامجهانی صعود کردهاند.
«هیمر هالگریمسن»، سرمربی ناشناختهی ایسلند، حالا یک رکورد عجیبوغریب دارد؛ ثبت بیشتر از 73 درصد برد در دوران نشستن روی نیمکت ایسلند. این برای سرمربیای که تا پیش از نیمکت ایسلند، بزرگترین افتخارش تجربهی مربیگری در «وستمانایا» یکی از باشگاههای ایسلندی بود
باشگاهی کوچک که ستارهی این روزهایش «شهاب زاهدی»، بازیکن نیمکتنشین فصل گذشتهی پرسپولیس بود. سرمربی تیمملی ایسلند یکی از معمولیترین ترکیبهای تاریخ را در اختیار دارد؛ بازیکنانی که مهمترینشان «سیگورسن» بازیکن چهلمیلیون پوندی «اورتون» است
ستارهای که اورتونیها رکورد نقلوانتقالات تاریخ باشگاه را برای داشتن او جابهجا کردند و یکی از بهترین شماره دههای لیگبرتر انگلیس را در اختیار گرفتند.
جز سیگورسن و «رانار سیگورسن» که همتیمی سردار آزمون در «رابینکازان» روسیه است، تمام بازیکنان ایسلند در لیگبرتر انگلیس و باشگاههای متوسطی مثل «ردینگ، بریستول»، «کاردیفسیتی» و «هالسیتی» بازی میکنند.
بازیکنان متوسطی که در جامجهانی میخواهند ثابت کنند كه افسانهی وایکینگها هنوز ادامه دارد.
نويسنده :محمداميرپور/منبع:همشهري جوان