مسئولان شهري اعلام كردند كه از حالا بليتهاي كارتي و اعتباري كه در مترو و اتوبوسهاي تندرو(افراطي سابق) استفاده ميشد، در تاكسيها هم مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ملت از حالا ميتوانند داخل تاكسيها كارت بكشند. كارتكشي بهجاي كاردكشي!
تا جايي هم كه اطلاع يافتيم، اين طرح الان دارد بهصورت آزمايشي به مرحله اجرا درميآيد و برخي از رانندگان هميشه در تاكسي، روي داشبوردهاي خود، اقدام به نصب كارتخوان كردهاند يا دارند ميكنند. باري؛ وقتي كه تاكسي شهري اينقدر پيشرفت كند، ملت هم براي حملونقل عمومي خود بيشتر از اين وسيله اياب و ذهاب استفاده ميكنند. اينجاست كه بارها استناد كردهايم به اين حرف جناب حافظ در مورد تاكسيهاي خطي- ركناباد در قرن هشتم كه گفت:
صدنكته غيرحُسن ببايد كه «تاكسي»
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
ميخواهيد مردم صاحبنظر و خوشسليقه از تاكسي خوششان بيايد و به عوض سواري خودروي شخصي شدن، سوار تاكسي شوند، بايد صدها نكته را رعايت كرد. فقط با رنگ و لعاب تاكسي كه نميشود. اينها عوام را ممكن است جذب كند و بگويند: «واي...عجب تاكسي قشنگي!»؛ اما براي خواص و اقشار فرهيخته جامعه نميتواند جاذبهاي داشته باشد. آنها از امكاناتش ميپرسند. يك استاد دانشگاه، حال و حوصله چانهزدن سر پول خرد را ندارد، اما از الان ميتواند خيلي شيكوپيك كارت بكشد. الان اگر دكارت فيلسوف هم بود، ميفرمود: «من كارت دارم، پس هستم»!
اطلاعيه مهم: با نصب كارتخوان روي داشبورد تاكسيها و كارت كشيدن مسافرها بهجاي پرداخت پول چرك كف دست، ممكن است كساني كه از زمان اختراع تاكسي تا الان، با گفتن جمله معروف« ببخشيد پول خرد ندارم بقيه پولتان را پس بدهم»كلي درطولماه از همين طريق كاسب بودند، فردا بريزند جلو مجلس و فرياد برآورند: «كارتخوانهاي نفوذي، نابود بايد گردد»!
منتها پشاپيش عرض ميكنيم كه شديدا كور خواندهاند. عكس تكتكشان را مردم هميشه در صحنه، ميگذارند در فضاي مجازي كه بفهمند ديگر، اين تو بميري، از آن تو بميريها نيست. بهقول ناصرخسرو، جنبيدن هر پشه عيان درنظر ماست!