انيميشنها با گروههاي چند 10 نفره ساخته ميشده و خيلي زود ميليونها نفر در دنيا با تماشايشان ذوقزده ميشدند. در ايران اما به سياق بسياري ديگر از هنرصنعتها، انيميشن هم با تكستارههايش در آسمان سينما به چشم آمد و هنوز هم با همان درخششهاي موردي سوسو ميزند. ششم آبان، روز جهاني انيميشن گذشت و صنعت ميليارد دلارياش، بيهيچ سهمي براي ما به مسيرش ادامه ميدهد.
- ظرفيت هست، اما كم است
«وضعيتمان بد نيست و توانمنديهايمان در توليد قابل اعتناست اما براي انجام كار سرمايهاي نداريم.» اين پاسخ بهروز يغمائيان، انيماتور قديمي و كارگردان فيلم انيميشن خورشيد مصر درباره جايگاه انيميشن در سينماي ايران است. يغمائيان ميگويد:«جذب سرمايه براي ساخت انيميشن مشكل است چون پروسه توليد فيلم انيميشن بيش از 2سال زمان ميطلبد و سرمايه لازم براي كار هم خيلي بيشتر از توليد يك فيلم سينمايي رئال است.
با همه اين تفاسير حتي اگر سرمايهگذاري هم پيدا شود كه به اين شرايط تن دهد باز هم بازگشت سرمايه در ذهن سرمايهگذار جانميافتد چون هيچ پيشبيني براي اكران فيلم انيميشن وجود ندارد و درواقع هجوم مخاطب تجربه نخواهد شد.» يغمائيان البته تأكيد دارد كه با توجه به كمبود نيروي انساني متخصص، سرمايه و البته تجهيزات كارهاي توليدي انيميشن در كشور نمره قبولي ميگيرد و قابل دفاع است.
كارگردان انيميشن «جمشيد و خورشيد» كه به گفته خودش حدود 10سال بعد از توليد فيلمش توانست 15روز اكران عمومي را تجربه كند، ميگويد: «ما بايد به قصههاي خودمان بها دهيم و از توليد انيميشن در كشور خيلي منطقي دفاع كنيم. فرنگيها بسيار خوب كار ميكنند اما ما هم نبايد زمين بازي را ترك كنيم و از ميدان بيرون بزنيم. شركت صبا بايد به شرايط فيلمسازان انيميشن توجه بيشتري كند و فهرست طلبهاي ميليوني و ميلياردي سازندگان را كوتاه كند؛ البته همه اينها به اين معنا نيست كه سبد محصولات سينمايي كشور از انيميشن خالي باشد ولو با انيميشن خارجي.»
- دولت انيميشنسازي را رها كند
كارگردان انيميشن رستم و سهراب در پاسخ به اين سؤال كه صنعت انيميشنسازي در كشور چه حال و روزي دارد، چنين ميگويد: «از زاويه بسترسازي مناسب براي رشد توليدات انيميشني در نقطه صفر هستيم و سوءمديريت در ارگانهاي دولتي و مرتبط با دولت كه بهنحوي با صنعت انيميشن در ارتباط هستند به وضوح در توليد و نمايش انيميشن ايراني عيان است.» كيانوش دالوند اندك موفقيتها در دنياي انيميشن ايراني را هم حاصل تلاشهاي انفرادي و صرف كردن سرمايه و انرژي شخصي ميداند: «دولت هرزمان كه پول داشته به سرعت سراغ ساخت انيميشن رفته و همين حضور باعث شده تا بخش خصوصي جرأت ورود به حوزه توليد را پيدا نكند.
اين در حالي است كه در كشورهايي مانند ژاپن كه صنعت انيميشن آن مانند ممتازترين محصولات صادراتي ما پولساز است، دولت بهجاي توليد سراغ حمايت از بخش خصوصي رفته و با ارائه تسهيلات به شركتهاي توليد انيميشن از يك سو و همچنين مؤسسات مطالعاتي و آموزشي انيميشن و افتتاح سالنهاي نمايش از سوي ديگر حمايت واقعي از انيميشن را در دستور كار قرار داده است.»
دالوند به شوخي ميگويد:« كاش دولت انيميشن را هم مانند ماكاروني به بخش خصوصي واگذار كند تا شاهد رشد و شكوفايي اين صنعت باشيم. صنعت ماكاروني در ايران بهدليل بياهميت و كمبازده بودن هيچگاه توسط دولتها مورد توجه قرار نگرفت و همين موضوع عرصه را براي فعاليت بخش خصوصي باز گذاشت و حالا ايران يكي از ممتازترين صادركنندگان ماكاروني در دنياست.»
كارگردان انيميشن ناسور توضيح ميدهد كه شركت صبا وابسته به تلويزيون، بنياد فارابي و مركز گسترش سينماي مستند و تجربي بهتر است بهجاي پركردن انبارهايشان از فيلمهاي انيميشن سفارشي به فكر ورود به حوزههايي نظير تاسيس بانك سوژه و فيلمنامه و البته پخش فيلم انيميشن بروند و اجازه دهند سرمايهگذارهاي خارجي و داخلي به صنعت انيميشن ورود كنند.
دالوند با اشاره به اشتياق كشورهاي حوزه خليجفارس، تركيه، چين و آمريكاي شمالي براي سرمايهگذاري در صنعت انيميشن ميگويد: «هر قدر حضور دولت در صنعت انيميشن كمرنگتر شود، حضور بخش خصوصي رونق ميگيرد و نكته مهم اينكه بخش خصوصي دغدغه مخاطب دارد و به توليد و نمايش بهعنوان پروژهاي صنعتي مينگرد و بههمين دليل ناخودآگاه سراغ بازاريابي، عرضه و معرفي مناسب محصولش خواهد رفت.»