اين جشنواره تنها فرصتي است كه عروسكهاي رنگارنگ ميتوانند در سالنهاي تئاتر جان بگيرند و تماشاگران را گاه به دنياهاي شيرين، فانتزي و گاهي هم به دنياهاي جدي و غمانگيز ببرند. نمايش عروسكي گونه جذابي است كه در كشور ما عموما تنها در جشنواره عروسكي تهران (مبارك) روي صحنه ميرود و در طول سال تكوتوك اثري اجرا ميشود.مشكلات اجراي عمومي نمايشهاي عروسكي را با مرضيه برومند (دبير جشنواره تئاتر عروسكي) و پيمان شريعتي (مدير تئاتر شهر) در ميان گذاشتهايم.
- تئاتر عروسكي نگاه انقلابي ميخواهد
مرضيه برومند از اساس با جداسازي تئاتر عروسكي از تئاتر مخالف است؛ «من كه در تئاتر عروسكي به نگاه انقلابي معتقدم! اصلا تئاتر عروسكي را از تئاتر جدا نميدانم و با اين خطكشيها كودك و غيركودك مخالفم. اين جداسازي قدري تقصير خود نمايشگران عروسكي است كه خودشان را از تئاتر به شكل عام جدا كردهاند. اينروزها استفاده از مديا و تصوير در تئاتر خيلي رايج شده است اما آيا براي گروههايي كه از اين شيوه استفاده ميكنند، تمايزي قائل هستيم؟ تئاتر، تئاتر است و هنرمند تئاتر دستش باز است كه هر ابزاري را بهكار گيرد تا مفهوم مورد نظرش را بهتر منتقل كند. درست است كه جشنواره تئاتر عروسكي داريم و بر انتقال مفاهيم با ابزار عروسك تمركز ميكنيم ولي اصلا به خطكشي معتقد نيستم؛ همانطور كه تئاتر كودك هم تئاتر كودك است چه با عروسك و چه بدون آن. زماني اجراي نمايشهاي عروسكي در جشنواره كودك ممنوع بود اما خوشبختانه ديگر اين خطكشيها برداشته شده است. اين جداسازي مثل اين است كه فيلم «شهر موشها» را در يكسري از سينماها اكران نكنند چون پرسوناژهايش عروسكي هستند!»
او از ناشناختهبودن تئاتر عروسكي بزرگسال بهعنوان يكي ديگر از مشكلات اينگونه نمايشي در ايران ياد ميكند؛ «در كشور ما تا اسم تئاتر عروسكي ميآيد فكر ميكنند كار كودك است در صورتي كه در كنار تئاترهاي عروسكي كه براي تماشاگران كودك اجرا ميشود، تئاتر عروسكي بزرگسال هم داريم كه مفاهيم خيلي جدي را مطرح ميكند و براي انتقال بهتر پيامش از عروسك هم بهره ميگيرد. با اين شيوه، مفاهيم خاص به عام تبديل و فراگيرتر ميشوند. متأسفانه اين موضوع در ايران غلط برداشت شده و تصور عموم اين است كه كار عروسكي تنها براي مخاطبان كودك است. به هر حال بايد فكري به حال اين نامها بكنيم. عنوان تئاتر عروسكي در عين اينكه بسيار جذاب است ولي بزرگترها را دچار سوءتفاهم ميكند. به هر حال همه اينها يكسري هنرهاي وارداتي است و بايد معادلهاي بهتري برايشان پيدا كنيم.»
او كه سال آينده براي سومين دوره پياپي دبيري جشنواره تئاتر عروسكي را بر عهده دارد، از طرحي سخن ميگويد كه به حل اين مشكل كمك ميكند؛ «اميدوارم در دوره آينده جشنواره بتوانيم نيمي از زمان برگزاري جشنواره را به آثار كودكان و نيمي ديگر را به نمايشهاي بزرگسالان اختصاص بدهيم يا دستكم سالنها را مجزا كنيم تا تماشاگران تخصصي تئاتر بيشتر به ديدن نمايشهاي جشنواره بيايند.»
هرچند در طول سال كمتر شاهد اجراي نمايشهاي عروسكي هستيم و برخي از هنرمندان اين رشته خواستار تخصيص سالني مجزا براي نمايشهاي عروسكي هستند اما برومند با اين راهكار موافق نيست؛ «اصلا با اختصاص يك سالن كوچك به اجراي نمايشهاي عروسكي موافق نيستم. اگر آرزوي ما محقق و خانه عروسك راهاندازي شود، حتما سالن اجرا درست خواهيم كرد و اتفاقا اين سالن را به همه گونههاي نمايشي اختصاص ميدهيم و خطكشيها را هم نميپذيريم چون اين مرزبندي و تفرقه بد است. هر نمايش عروسكي سالن خاص خود را ميخواهد؛ برخي از آثار بايد در يك پلاتوي كوچك اجرا شوند و بعضي در تالاري به بزرگي تالار وحدت. هر نوع محدوديتي نادرست است. تئاتر، تئاتر است و عروسكي و غيرعروسكي ندارد.»
- هيچ مدير عاقلي نمايش خوب را رد نميكند!
پيمان شريعتي نيز ديدگاهي مشابه برومند دارد؛ «تفاوت زيادي بين گونههاي مختلف نمايش قائل نيستيم. معتقدم هرگونه تئاتري اگر توليد مناسب و درخوري براي مخاطب داشته باشد، هر سالني آمادگي ميزباني از آثار خوب را دارد. در مورد كارهاي جشنواره تئاتر عروسكي و ديگر آثار عروسكي، تئاتر شهر يا هر سالن ديگري موظف است براي تنوع آثار، اجراي اينگونه نمايشها را در برنامه خود بگنجاند.»
از او ميپرسيم چرا دولت با اختصاص يارانه از اجراي عمومي گروههاي نمايش عروسكي حمايت نميكند: «بخشي از اين صحبت را قبول دارم اما بخشي هم به كمكاري خود گروههاي عروسكي برميگردد. بهعنوان مدير تئاتر شهر اين بحث را با خانم برومند ـ دبير جشنواره ـ هم داشتهايم كه ما در مجموعه خودمان از نمايشهاي خوب استقبال ميكنيم ولي از ميان 20نمايشي كه در جشنواره تئاتر عروسكي اجرا شدهاند، تنها 4نمايش، پيگير اجراي عمومي بودند. متأسفانه بيشتر نمايشگران عروسكي در محيط حرفهاي كار توليد نكردهاند و رغبت چنداني براي اجرا در محيطي جز جشنواره ندارند».
شريعتي هرچند با اجراي روتين نمايشهاي عروسكي موافق است اما به محدوديت ديگري در اين زمينه اشاره ميكند: «اين موضوع زماني شدني است كه توليد مستمر داشته باشيم. من بهعنوان مدير تئاتر شهر و آقاي شفيعي ـ مدير مركز هنرهاي نمايشي ـ قول داده بوديم دستكم فصلي يك نمايش عروسكي داشته باشيم. اگر توليدات درخوري داشته باشيم، به مرور به اجراهاي ماهانه هم تبديل خواهد شد ولي فعلا توليدات ما اين اندازه نيست. ضمن اينكه اصرار دارم پرديسها و سالنهاي خصوصي بخشي از ظرفيت خود را به اين جريان اختصاص دهند. همچنانكه تجربه اجراي چند نمايش در شهرزاد نشان داد نمايشهاي عروسكي و كودك با استقبال خانوادهها روبهرو ميشوند. بنابراين بايد در نمايشگران عروسكي عزمي جدي براي توليد باشد».
برخي از گروههاي شركتكننده در جشنواره ميگويند تئاتر شهر از اجراي عمومي آنها حمايت مالي نميكند و آنان ناچار هستند تنها به گيشه اكتفا كنند كه شرايط را بسيار دشوار ميكند اما مدير تئاتر شهر اين موضوع را نميپذيرد؛ «چگونه ميشود كه ما براي اجراي عمومي نمايشهاي خوبي كه در جشنواره اجرا شدهاند، هزينه نكنيم؟! مگر ميشود پولي براي توليد اثري بدهيم و بعد رهايش كنيم؟ اين نمايشها مثل فرزندان ما هستند كه ميخواهيم آنها را به سرانجام برسانيم. چندين بار به اين گروهها گفتهايم هرقدر لازم باشد قرارداد ميبنديم تا شما اجرا داشته باشيد ولي خودشان پيگيري نكردهاند.»
شريعتي از مسئله ديگري هم ابراز تأسف ميكند؛ «متأسفانه گروههاي عروسكي براي خودشان در تئاتر حرفهاي جايگاهي قائل نيستند. تعدادي از آنها براي جشنوارههاي داخلي و خارجي كار ميكنند. جالب است كه يكي از همين گروهها كه كاري براي جشنواره خارجي آماده كرده بود، وقتي براي سفرش مشكلي پيش آمد، پيگير شد تا در تئاتر شهر اجرا بگيرد! گروههايي كه از اول براي مخاطب داخلي كار ميكنند انگشتشمار هستند. كدام مدير عاقلي است كه به يك نمايش خوب اجرا ندهد؟! اما وقتي كارگردان، خودش اعتقادي به اجراي كارش ندارد، چه ميتوان كرد؟!»