ميدانيم كه ساكنان شهر تهران، كم و بيش نسبت به تغييراتي كه در اين شهر روي داده است، احساس دوگانهاي دارند؛ از يكسو با گسترش و پيشرفت فيزيكي و پروژههاي عمراني موافقند و از رشد تاسيسات شهري دفاع ميكنند و از سوي ديگر نسبت به از دست رفتن كيفيت محيط و رابطه اجتماعي، ساخت و سازهاي بيرون از قاعده و غلبه ساختمان و راه و ماشين بر انسان و ترافيك و آلودگي هوايي و صوتي ناراضياند. مردم همچنين از فساد و ناكارآمدي اداري به ستوه آمدهاند و وقتي سر و كارشان با ادارات شهري ميافتد و با فساد مواجه ميشوند، با احساس خشم و سرخوردگي اداره را ترك ميكنند.
من از آن زمان كه عضو شوراي شهر بودم، با جزئيات بيشتري در جريان مديريت و سياستهاي شهري قرار گرفتم ولي زماني كه بنا شد مسئوليت شهرداري بر عهده من گذاشته شود، تصميم گرفتم براي شناخت افكار عمومي براساس روش علمي عمل كنم؛ زيرا معتقدم بدون تعامل با مردم و مشاركت با آنان اداره مؤثر يك شهر ممكن نيست؛ از اين رو، از گروهي از متخصصان نظرسنجي دعوت كردم كه با روشهاي علمي به پرسشهاي ما پاسخ دهند. در بدو مسئوليت جديد 3پرسش كلي براي من مطرح بود:
1- ارزيابي مردم از مديريت و سياست شهري در دوره قبل چيست؟
2- مردم مشكلات شهر تهران را چه چيزهايي ميدانند و براي كدام يك اهميت بيشتري قائلند؟
3- از مديريت جديد شهرداري چه انتظاري دارند؟
تأكيد داشتم حتما براساس نظرسنجي حرفهاي و علمي به اين پرسشها پاسخ دهيم و برداشتهاي شخصي و گرايشهاي خود را در پاسخ به اين سؤالات كنار بگذاريم. نظرسنجي انجام شده، نتايج ارزشمندي دارد كه احتمالا محققان درباره جزئيات آن گفتوگو خواهند كرد و خواهند نوشت. من در اينجا به چند نكته اشاره ميكنم تا چند رويكرد و سياست مهم را مورد تأكيد قرار دهم و از اين طريق درخواست كنم تا همه افراد و گروههاي اجتماعي به گفتوگوي عمومي درباره شهر بپيوندند.
اولين نتيجه مهم اين نظرسنجي اين است كه اكثريت مردم قضاوت سياه و سفيد از مديريت دوره قبل ندارند. آنان از عملكرد شهرداري در مورد بهبود وضعيت اتوبوس و مترو، فضاي سبز، نظافت و مانند آن رضايت نسبي دارند. اكثريت مردم از بهبود وضعيت حملونقل، زيباسازي شهر، جمعآوري زباله و فضاي سبز ارزيابي مثبت دارند. حدود 80درصد معتقدند كه وضعيت اتوبوس و مترو در دوره مديريت قبلي شهرداري بهتر شده است.
70درصد عملكرد شهرداري را در مورد زيباسازي شهر و فضاي سبز مثبت ميدانند. در مورد جمعآوري زباله هم 56درصد عملكرد مديريت قبلي شهرداري را تأييد كردهاند. البته اين نگرش نهتنها منصفانه است، بلكه طبيعي نيز هست؛ زيرا 12سال عهدهدار بودن يك مديريت شهري در وفور منابع بايد هم به بهبود بسياري از شاخصهاي شهري منجر شود. درحاليكه عملكرد شهرداري را در مواردي مثل افزايش ايمني شهر، رسيدگي به مناطق فقيرنشين، ساختوساز قاعدهمند و پايداري در برابر زلزله و حوادث يا مقابله با فساد اداري و مشكلات اجتماعي از قبيل كارتنخوابي، وضعيت ترافيك و آلودگي هوا ضعيف ارزيابي كردهاند. اكثريت پاسخگويان معتقدند كه در دوره پيش مشكلات اجتماعي (64درصد)، فساد اداري (56درصد)، آلودگي هوا (73درصد)، بيقاعدگي ساختوساز (47درصد) بدتر شده است.
مقايسه اين دو يافته باوري را كه در دستگاههاي اداري وجود دارد، به پرسش ميگيرد. اين تصور وجود دارد كه مردم در قضاوت عملكرد دستگاههاي اجرايي به وجوه فيزيكي، كالبدي و ظاهري توجه دارند. متأسفانه اين برداشت وجود دارد كه اگر ظاهر درست شود، يا بهاصطلاح ويترين خوبي درست كنيم، قضاوت مردم مثبت ميشود.كارهاي فيزيكي هم هميشه سريعتر از كارهاي بنيادين پيش ميرود؛ براي همين دستگاههاي اجرايي تمايل دارند كه به ظاهر بپردازند و بر اموري تأكيد كنند كه در كوتاهمدت جواب ميدهد.
اگر اين تصور درست بود انتظار ميرفت مردم وقتي ميبينند حملونقل عمومي بهتر شده است، نمره بالايي به مديريت شهرداري بدهند؛ درحاليكه آنان از 20نمره به مديريت شهرداري نمره 13دادهاند. اين نشان ميدهد كه مردم در قضاوت فقط به امور ديدني و ظاهري توجه نميكنند. آنان انتظار دارند مديريت شهري به فساد اداري بپردازد و آن را كاهش دهد. همچنين به ساخت و سازها و معماري شهر سر و سامان بدهد و آن را ضابطهمند كند. البته روشن است كه كاهش فساد اراده و برنامه جديتري ميخواهد، در كوتاهمدت بايد هزينه داد تا كمكم به نتيجه برسد و تصور مردم هم در كوتاهمدت تغيير نميكند.
در همين جا بايد به يافته ديگري از اين نظرسنجي اشاره كنم كه نشان ميدهد مردم از دستگاه مديريت شهري چه انتظاري دارند و چه سياستي را طلب ميكنند. بيش از 90درصد تهرانيها آلودگي هوا و ترافيك، 86درصد فاصله طبقاتي بين مناطق فقيرنشين و مرفه شهر و 78درصد بياعتنايي و بيتفاوتي مردم نسبت به يكديگر را از مهمترين مشكلات شهر تهران ميدانند. اينها نشان ميدهند كه از ديد مردم، شهر در كالبد آن خلاصه و محدود نميشود. شهر يك كيفيت است كه در مركز آن روابط انساني برابر، عادلانه و هميارانه قرار دارد.
ساكنان تهراني از اينكه شهرشان روزبهروز طبقاتيتر ميشود، دلزدهاند؛ آنان از اينكه مردم نسبت به هم بيتفاوت شدهاند، ناخرسندند و احساس ميكنند كه وجوه انساني در شهرشان كمرنگ و كمرنگتر ميشود. علاوه بر آن فساد اداري از مواردي است كه مردم را ناخشنود ساخته است. در اين نظرسنجي بخش قابلتوجهي از مردم گفتهاند كه وقتي با شهرداري سر و كار داشتهاند، از آنان درخواست رشوه شده است.
مردم مثل معلمي عمل ميكنند كه به تكتك درسها نمره ميدهد. معلم با خود نميگويد چون درس ادبيات دانشآموزي خوب است، پس بايد نمره رياضي او را بالا داد. هر درس نمره خود را دارد. وقتي هم معدل ميگيرد، همه نمرهها را محاسبه ميكند. مردم هم به تكتك درسهاي شهرداري نمره دادهاند. آنان در ارزيابي خود به بعضي درسها نمره بهتر و به بعضي هم نمره پايينتري دادهاند. اگر همه نمرهها خوب بود، زندگي در تهران بايد راحت باشد؛ درحاليكه از ديد آنان زندگي در شهر تهران چندان راحت نيست. از نظر راحتي زندگي، معدل تهران 12 از 20 است كه اين نمره تقريبا همان نمرهاي است كه به مديريت شهري دادهاند.
مقصود من از ارائه اين نكات، طرح يك موضوع مهمتر است. كار اين نظرسنجي تازه آغاز شده است.يك نظرسنجي وقتي ميتواند تأثير بيشتري داشته باشد كه نتايج آن مورد بحث قرار گيرد. در وهله نخست ميخواهم از رسانهها درخواست كنم كه نتايج اين نظرسنجي را منعكس كنند تا مردم بازتاب نظرات فردي و جمعي خود را ببينند. آنان بايد بدانند وقتي مورد پرسش قرار ميگيرند، نظراتشان آنقدر اهميت دارد كه موضوع گفتوگو قرار گيرد و در رسانهها منعكس شود. انعكاس اين نظرات احترام گذاشتن بهنظرات مردم است و مردم وقتي احساس كنند ديدگاههايشان مورد توجه قرار ميگيرد با رغبت بيشتري اظهارنظر ميكنند و زمينههاي مشاركت آنان در امور مهيا ميشود.
دوم اينكه از متخصصان، مديران و سياستگذاران ميخواهم نتايج و جزئيات اين نظرسنجي را زمينه بحث و گفتوگو درباره مشكلات شهري قرار دهند. شهر تهران با مشكلات بسيار مهم و جدي روبهروست كه بدون مشاركت همگان اعم از مردم يا نخبگان و كارشناسان امور شهر، امكان بهبود آنها وجود ندارد. مشكلات شهري بهگونهاي است كه سياستهاي مواجهه با آن مثل جراحي است و آثار و عوارض جدي دارد و هر چه در انجام اين اقدام تأخير شود، عوارض آن بيشتر خواهد بود. اين سياستها بايد از درون يك گفتوگوي عمومي و با ميل جمعي سر برآورد. از اين رو گفتوگوي عمومي در مورد شهر يك ضرورت حياتي است و نتايج اين نظرسنجي ميتواند زمينه اين گفتوگو قرار گيرد.
سوم اينكه بايد بر نقش مهم رسانهها تأكيد كنم و رسانهها بايد امكان اين گفتوگو را فراهم كنند. بايد شهر را در كانون دغدغههاي خود قرار دهيم و مسئله شهري را از مسائل جناحي و تعلقات گروهي جدا كنيم. در نشست خبري با رسانهها تعبير «مصلحت شهر» را بهكار بردم. «مصلحت شهر» چيزي فراتر از تعلقات جناحي و گرايشهاي سياسي است. مصلحت شهر فقط به امروز محدود نميشود بلكه به آينده نيز معطوف است. شهر را بايد به محل زندگي باكيفيت تبديل كرد و قابليت زندگي در شهر را افزايش داد كه اين كار بدون مشاركت همگان ميسر نميشود.
شهر را مديران نميسازند، شهر را مردم و ساكنانش ميسازند؛ از اين رو، شرط نخستين ساخت شهر مشاركت مردم است و نظرسنجي ميتواند نخستين گام براي مشاركت دادن مردم از طريق انعكاس نظرات آنان باشد. بنده نيز بهعنوان شهردار تهران در اجراي اين هدف آمادگي كامل خود را براي همراهي با همه شهروندان عزيز و كارشناسان شهري اعلام ميكنم.
- شهردار تهران