ايدهاي كه در سطح كلان و كشوري در كلام و ادبيات چهرههايي مثل محمدرضا عارف، مرتضي حاجي نمود پيدا كرد و در شكل خردترش از سوي شهردار تهران با عنوان «گفتوگوي عمومي براي مصلحت شهر» مطرح شد.
- ايده گفتوگوي ملي از كجا آمد؟
زمستان سال گذشته ايده گفتوگوي ملي از سوي محمدرضا عارف، رئيس فراكسيون اميد در بهارستان مطرح شد و او و همراهانش در فراكسيون، ابتدا چراغ خاموش به رايزني و مذاكره با ديگر نمايندگان پرداختند و اجرايي كردن اين ايده را به سنگ محك طيفهاي مختلف سياسي گذاشتند.
بررسي بدون هياهوي رسانهاي ايده گفتوگوي ملي بهدليل در صدر اخبار قرار داشتن طرح پيشنهاد آشتي ملي از سوي چهره شاخص اصلاحاتبود. عارف همان روزها در اينباره گفت: ايده گفتوگوي ملي ايده فراجناحي است و براي اينكه متهم به سياسي كاري نشويم تصميم گرفتيم مرزبندي بين گفتوگوي ملي و پيشنهاد آشتي ملي داشته باشيم هرچند كه معتقدم در لواي گفتوگوي ملي ميتوان پس از تفاهم و چاره جويي بر سر مسائل اقتصادي و معضلات اجتماعي به سمت بازكردن گرههاي سياسي هم رفت.
به هر روي فضاي مجلس مساعد بود و همراهي و همدلي علي لاريجاني براي به ثمر رسيدن گفتوگوي ملي هم مشهود. آنچنان كه دراقدامي كم سابقه در سري ديدارهاي نوروزياش به منزل محمدرضا عارف رقيب اصلياش در بهارستان رفت؛ ديداري غيررسمي كه وراي چاشني عيدانهاش يك محور مهم داشت و آن بحث درباره چگونگي حصول گفتوگوي ملي در فضاي سياسي كشور پس از وقايع سال 88بود.
گفتوگوي ملي چرا مسكوت ماند؟
بهار96كه رسيد تكاپوي اصلاحطلبان براي به ثمر رساندن گفتوگوي ملي خبري شد و چند صباحي هم از طريق رسانهها مورد ارزيابي و كنكاش قرار گرفت اما با فرارسيدن ايام تبليغات انتخابات دوازدهمين دوره رياستجمهوري و پس از آن بحثها و خبرهاي تشكيل كابينه دوازدهم پرداختن به اين ايده مغفول ماند. احمد مازني از پيگيريكنندگان اين بحث در مجلس درباره پانگرفتن طرح مذكور گفت: جامعه ما يك جامعه مونولوگي است كه مثلاً همه دوست دارند در آن سخنراني كنند و يكطرفه حرف بزنند. به همين دليل گفتوگو را نتوانستيم تبديل به يك گفتمان كنيم چون اساساً مفهوم گفتوگو را درك نكردهايم. او دليل ديگر پانگرفتن ايده گفتوگوي ملي را وجود سوءبرداشتها در جامعه سياسي كشور دانست.
- بازگشت دوباره
تعلل رئيسجمهور در معرفي وزير علوم كابينه دوازدهم و ماجراي تعليق عضويت سپنتا نيكنام در هفتههاي اخير ازجمله موضوعاتي بودند كه سبب شدند موضوع گفتوگوي ملي بازهم به يكي از محورهاي رايزني و بحثهاي صاحبنظران بدل شود. بالاگرفتن اختلاف نظرها در موضوعاتي اينچنين سبب شد صاحبنظران سياسي به ميدان بيايند و در لزوم ايجاد گفتوگوي ملي سخن بگويند در همين راستا هم بود كه مرتضي حاجي، چهره شناخته شده اصلاح طلبان از ضرورت ايجاد گفتوگوي ملي سخن گفت و تأكيد كرد: اصلاحطلبان بيايند با اصولگراهاي خيلي تند و...
گفتوگو كنند، بالاخره ما منادي گفتوگو هستيم. وقتي ميتوان با يك دولت خارجي نشست، گفتوگو كرد و به نتيجه رسيد، پس درون كشور هم بايد اين هنر را داشته باشيم كه با گفتوگو به نتيجه برسيم. بهزاد نبوي از چهرههاي جناح اصلاح طلب نيز آخرين گفتوگوي رسانهاياش را به اين موضوع اختصاص داد و با طرح موضوع صلح دوفاكتوي ملي گفت: صلح دوفاكتوي ملي بهمعناي پذيرش وضع حاضر از جنبه تنوع و تكثر از يك سو و متعهد بودن همه به حفظ اساس ساختار موجود سياسي بهمنظور امن كردن مسير تحرك ملي در روند حيات اجتماعي از سوي ديگر است.
كم نيستند چهرههاي صاحبنظري چون رسول منتجب نيا، ابراهيم اميني، مصطفي تاجزاده، مصطفي معين و... كه در اظهارنظرهاي رسانهايشان بر حصول گفتوگوي ملي براي بازكردن گرههاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي تأكيد ميكنند. در كنار همه اينها حالا محمد علي نجفي، شهردار تهران نيز در همين راستا سخن گفته و نسخه حل گرههاي پيش آمده در عرصههاي شهري را گفتوگوي عمومي دانسته است.
به زعم نجفي شهر تهران با مشكلات بسيار مهم و جدي روبهروست كه بدون مشاركت همگان اعم از مردم يا نخبگان و كارشناسان امور شهر، امكان بهبود آنها وجود ندارد...اين سياستها بايد از درون يك گفتوگوي عمومي و با ميل جمعي سر برآورد. از اينرو گفتوگوي عمومي در مورد شهر يك ضرورت حياتي است.شهردار تهران ماه گذشته در نخستين كنفرانس مطبوعاتي با اهالي رسانه هم با اشاره به اينكه سياستهاي كنوني شهري قادر به حل مشكلات نيست، خواستار آن شد كه در جريان گفتوگوي عمومي بين مردم و كارشناسان و مسئولان، ايدهاي براي آينده شهر شكل بگيرد. اما اين گفتوگو چگونه ممكن خواهد شد و سازوكار انجام آن چگونه است؟
بهدنبال احياي دوباره موضوع گفتوگوي ملي، پيشنهاد نجفي براي ايجاد گفتوگوي عمومي، همشهري در نظر سنجي از 10چهره شاخص 2جريان اصلاح طلب و اصولگرا ضرورت حصول گفتوگوي ملي را به بحث گذاشت. از 10چهره مورد سؤال قرار گرفته تنها 2نفر با ماهيت اين ايده مخالف بودند و 8چهره ديگر گفتوگوي ملي را ضرورتي براي حل بن بستهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دانستند.