به گزارش همشهري، عصر چهارشنبه گزارش مرگ مردي جوان به قاضي دشتبان، كشيك جنايي پايتخت اعلام شد. قرباني كارگر كارگاه دوزندگي حوالي بازار بود كه يك روز قبلتر (روز سهشنبه) از پلهها به پايين افتاده و همكارانش او را به بيمارستان انتقال داده بودند.
از همان زمان تلاش پزشكان براي نجات كارگر جوان شروع شد اما ضربهاي كه به سرش وارد شده بود به مرگ او منجر شد. هنوز مشخص نبود كه ماجرا از چه قرار است و چون مرگ وي مرموز بهنظر ميرسيد، قاضي جنايي به همراه تيم تجسس راهي محل حادثه شد.
كارگران كارگاه ميگفتند، زماني كه بالاي سر قرباني رسيدند او پاي پلهها افتاده بود و بهنظر ميرسيد كه پايش ليز خورده و سقوط كرده است. با وجود اين، قاضي جنايي با ديدن دوربين مداربستهاي كه در كارگاه وجود داشت دستور بازبيني تصاوير ضبط شده در آن را صادر كرد.
تصاوير دوربين اسرار مرگ كارگر جوان را فاش كرد. آنطور كه مشخص بود يكي از كارگران كارگاه او را از بالاي پلهها به پايين هل داده و باعث مرگ وي شده بود. همين كافي بود تا كارگر جوان بازداشت شود. او كر و لال بود و نميتوانست صحبت كند؛ براي همين جزئيات درگيري را اينطور نوشت:
يكماه بود كه از شهرستان به تهران آمده بودم و در كارگاه كار ميكردم تا خرج مادر و خواهرم را تأمين كنم. مقتول همكارم بود اما چند روز پيش از حادثه مرا مورد تمسخر قرار داد و با هم درگير شديم. كارگران ديگر ميانجيگري كردند و به دعواي ما خاتمه دادند تا اينكه روز حادثه وقتي از اتاق بيرون آمدم باز مقتول را ديدم كه بار ديگر مرا مسخره كرد. با هم درگير شديم؛
درحاليكه بهشدت عصبي بودم او را هل دادم و اصلا حواسم نبود كه مقابلمان پله است. قصد كشتن او را نداشتم و ناگهان ديدم از پلهها به پايين افتاد. 5 يا 7پله بود اما متأسفانه جان سالم به در نبرد. وقتي همكاران ديگرمان متوجه شدند از ترسم حرفي نزدم اما باور كنيد همهچيز در يك لحظه رخ داد و من هنوز در شوك حادثه هستم. حالا هم از خانواده مقتول طلب بخشش دارم و ميخواهم آنها هم بدانند كه از مرگ همكارم بهشدت ناراحتم و فكرش را نميكردم كار به اينجا بكشد.اين متهم با قرار بازداشت موقت در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفت.