تيتر خبر را شفاهي تعريف ميكند. تيتري كه 2 ويژگي اصلي دارد: 1- جنجالي است 2- عجيب است. آنقدر جنجالي و عجيب كه به صحتش شك ميكني و وقتي سراغ منبع خبر را ميگيري متوجه ميشوي يكي از كانالهاي تلگرامي آن را منتشر كرده و سريع فراگير شده است. چند ساعت بعد كل خبر تكذيب ميشود.
البته جاي كلمه خبر، بهتر است از عنوان شايعه استفاده كنيم. مشابه اين اتفاق را همه ما بارها شاهد بودهايم. حالا ديگر هر ايرانياي گوشي به دست به صورت بالقوه خودش را در قامت شهروند - خبرنگار ميبيند. در روزگاري به سر ميبريم كه تيراژ روزنامهها و كلا رسانههاي مكتوب پايين آمده است. معنياش اين است كه مردم بسيار كمتر از گذشته سراغ منابع رسمي ميروند؛ منابعي كه در آنها كار خبري به صورت حرفهاي انجام ميشود و مرحلهاي به نام دروازهباني خبر وجود دارد. به اين ترتيب اخبار كذب و شايعات عجيب و غريب معمولا راه به اين رسانهها نمييابند.
در فضاي مجازي انبوهي كانال و سايت وجود دارد كه در فضايي باز (تعبير دقيقتر و بهترش فضاي بيدر و پيكر است) هرچه ميخواهند ميبافند و منتشر ميكنند. ميزان استفاده از تخيل در توليد برخي مطالب موجود در فضاي مجازي حيرتانگيز است. ظاهرا براي ديدهشدن هر چه جنجاليتر عمل كني بيشتر به هدف ميرسي.
اين رويهاي است كه در سالهاي اخير شاهدش بودهايم و نتيجهاش انتشار مطالبي است كه عنصر واقعيت در آنها وجود خارجي ندارد. من با مميزي موافق نيستم و به عنوان فيلمساز بارها شاهد جراحتهايي بر اندام فيلمهايي بودهام كه دليلش مميزي بيقاعده و سليقهاي بوده است. جريان آزاد اطلاعات و بهرهمندشدن مردم از اخبار، چيزي نيست كه بشود مخالفش بود و اتفاقا بايد در جهت بسط و گسترش اطلاعرساني سالم كوشيد.
آنچه در مواردي شاهدش هستيم و بيشترش هم در فضاي مجازي رخ ميدهد ربط چنداني به جريان آزاد اطلاعرساني ندارد. برخي از اين كانالها به بنگاه شايعهپراكني تبديل شدهاند و در مورد تعدادي از سايتها بهنظر ميرسد برخي حداقلهاي كار روزنامهنگاري هم رعايت نميشود. نتيجه اينكه در پاسخ دادن به سؤالات برخي افرادي كه به عنوان خبرنگار با من تماس ميگيرند هم دچار هراس ميشوم چون مشخص نيست چه اتفاقي در مرحله تنظيم مصاحبه رخ بدهد و شايد در نهايت چيزي منتشر شود كه ربط چنداني به گفتههايت نداشته باشد.
اينجاست كه اعتبار رسانه اهميت مييابد؛ رسانهاي كه اعتبارش را از سابقه و حرفهايبودن اعضاي تحريريهاش كسب ميكند و دنبال جنجال و حاشيه نميرود. متاسفانه درصد قابل توجهي از محتوايي كه در شبكه مجازي به عنوان خبر منتشر ميشود، به رواج ادبيات زردنويسي در سطح جامعه انجاميده است. مطالبي كه در درجه اول بايد جنجالي و عجيب باشند و ريشه در واقعيتداشتنشان خيلي اهميت ندارد.
جداي از نظارتي كه لازم است اعمال شود، گام اول را بايد خود مردم بردارند. اينكه هر شايعهاي كه در تلفن همراهشان ديدند را باور نكنند و براي رسيدن به اطلاعات سراغ منابع موثق و معتبر بروند. با مخدوش شدن مرز ميان خبر و شايعه، همهمان آسيب ميبينيم.
- نويسنده و كارگردان سينما