رياض در دوران ملك سلمان، به پايگاهي براي انتشار خبرهاي فوري تبديل شده است؛ آغاز جنگ يمن، محاصره قطر، استعفاي نخستوزير كشور لبنان و جديدتر از همه، بازداشت و بركناري بيسابقه شاهزادگان سعودي. در جريان اين دستگيريها، 11امير، 4وزير فعلي و دهها نفر از وزراي سابق اين كشور، توسط نيروهاي ويژه حفاظت وليعهد دستگير شده و گفته ميشود به هتل ريتز كارلتون در پايتخت عربستان سعودي منتقل شدهاند. اين در حالي است كه يكشنبه شب، در پي سقوط مشكوك هليكوپتر حامل مسئولان سعودي، منصور بنمقرن فرزند شاهزاده مقرن نيز جان خود را از دست داده است.
براساس گزارش روزنامه الاخبار، از يك هفته پيش به تمامي اين چهرههاي با نفوذ اعلام شده بود بهمنظور برگزاري ديدار احتمالي با پادشاه و وليعهد از عربستان خارج نشوند و سرانجام، همزمان با فرارسيدن موعد بازداشتها، به فرمان وليعهد، حركت تمامي خطوط هوايي عربستان به خارج از اين كشور متوقف شده تا آنچه از سوي بسياري از رسانههاي عربي، «كودتاي خاموش در رياض» خوانده ميشود، وارد مرحله جديدي شود.
گزارش شبكه الجزيره از فضاي هتل كارلتون، اعطاي مرخصي به بخش قابل توجهي از كاركنان آن تا پايانماه جاري و عدمامكان رزرو اتاق تا يكماه آينده، تا حد زيادي فرضيه انتقال اجباري شاهزادگان سعودي به اين هتل را تأييد ميكند. حضور اسامي شاهزادگاني همچون وليد بنطلال، تاجر و ميلياردر مشهور سعودي، تركي بنعبدالله، استاندار سابق رياض، فهد بنعبدالله، معاون سابق وزير دفاع، خالد التويجري، رئيس سابق ديوان پادشاهي و دستيار ويژه ملك عبدالله، عادل فقيه، وزير اقتصاد، عبدالله السلطان، فرمانده سابق نيروي دريايي، وليد ابراهيم، مدير مجموعه رسانهاي MBC و... نشان از اهميت حوادثي دارد كه در خلال ساعات پاياني روز شنبه، توجه تمام رسانههاي جهان را به سوي رياض جلب كرده است.
از سوي ديگر، بركناري همزمان امير متعب بنعبدالله، فرزند مشهور ملك عبدالله (كه به اشتباه فرزند بزرگ وي پنداشته ميشود) از وزارت گارد ملي، ثابت ميكند فهرست اهداف ساكن جوان قصر يمامه (قصر پادشاهي در رياض) بيش از هر زمان ديگري گسترده شده است، بهطوري كه هيچيك از مسئولان بلندپايه اين كشور كه حتي شائبه رقابت احتمالي با محمد بنسلمان بعد از مرگ ملك سلمان را داشته باشند، از دايره تهديد او در امان نيستند.
روند حذف رقباي پادشاهي بنسلمان از شامگاه 8ارديبهشت سال 94و با خبر بركناري امير مقرن بنعبدالعزيز، كوچكترين فرزند مؤسس پادشاهي سعودي به فرمان ملك سلمان شروع شد. مقرن توسط ملك عبدالله و كمي پيش از مرگش به سمت جانشين وليعهد منصوب شده بود، سمتي كه تا پيش از آن وجود نداشت.
تأكيد ملك عبدالله بر عدمامكان تغيير حكم مقرن، در آن زمان از سوي بسياري بهعنوان نشانهاي از نگراني وي نسبت به آينده عربستان در زمان برادرش، سلمان تعبير شده بود. بعد از مقرن، محمد بننايف، فرزند امير نايف و وزير كشور عربستان بود كه بهدليل سابقه فعاليتهاي امنيتي-سياسي و سيطره بر وزارت كشور، رقيب جديتري بر سر راه بنسلمان بهحساب ميآمد.
اگرچه اراده وليعهد جوان، نايف را نيز در اواخر خرداد سالجاري از صحنه حذف كرده و همچون مقرن، روانه حبس خانگي كرد. به اين ترتيب، امير متعب و مجموعه وزارت گارد ملي، آخرين سنگري بود كه از دسترس سلمان و فرزندش دور مانده بود و براساس تحولات روز شنبه، اكنون تمامي نيروهاي نظامي و امنيتي عربستان بهطور مستقيم زيرنظر محمد بنسلمان قرار دارند.
- چه بر سر امپراتوري رسانهاي سعودي خواهد آمد؟
بازداشت وليد بنطلال (صاحب مجموعه رسانهاي روتانا)، وليد ابراهيم (صاحب مجموعه رسانهاي MBC) و صالح كامل (صاحب مجموعه رسانهاي ART)، آينده امپراتوري رسانهاي سعودي را با پرسشهاي متعددي مواجه كرده، نكته قابل توجه آن است كه اين 3رسانه پرنفوذ عربي، ازجمله رسانههاي خصوصي بودند و اكنون، دولت عربستان رسما كنترل آنان را با بازداشت مديرانشان بهعهده گرفته است.
رسانههاي يادشده (بهويژه MBC)، طي 20سال گذشته پيشرفت چشمگيري در ميان رسانههاي عربي داشتهاند بهطوري كه در حوزه مخاطبان اجتماعي، كمتر رسانه عربي توانايي رقابت با آنها را دارد. امير طلال، علاوه بر رسانههاي اجتماعي، همواره خواستار تاسيس رسانهاي خبري بود كه رقابت جدي با شبكههاي العربيه و الجزيره داشته باشد و به همين منظور در سال 2015با تبليغات فراوان، شبكه خبري العرب را در منامه تاسيس كرد. اما اين شبكه به رياست جمال خاشقجي، تنها 24ساعت بعد از آغاز فعاليت و بهدليل دعوت از معارضين بحريني، زير فشار دولت عربستان تعطيل شد.
- دليل حساسيت حاكمان جديد عربستان نسبت به وزارت گارد ملي
از ابتداي پادشاهي بنسلمان و بازگشت سديريها به قصر يمامه، تلاش براي مقابله با نفوذ گارد ملي و مهار اين نهاد در ساختار داخلي عربستان شروع شد. وزارت گارد ملي، در ابتدا نيرويي شبهنظامي بود كه در دهه 60به دستور ملك فيصل تاسيس شد. علت تاسيس اين نهاد، نگراني فيصل از كودتاي سديريها (فهد بنعبدالعزيز) با استفاده از نفوذ اين جناح در ارتش بود. سالها بعد، زماني كه ملك عبدالله نيز بار ديگر از افزايش نفوذ سديريها (سلمان بنعبدالعزيز) دچار نگراني شد، زمينه را براي افزايش قدرت اين نهاد موازي نظامي فراهم كرد.
به اين ترتيب، در زمان عبدالله، قراردادهاي متعددي با آمريكا بهمنظور آموزش نيروهاي نظامي گارد و افزايش توان تجهيزاتي آن منعقد شد تا جايي كه در سال 2010با خريد هليكوپترهاي آپاچي و يا جنگندههاي اسكورسكي، تواني نزديك به ارتش عربستان پيدا كرد.
در سال2012، گارد ملي به فرمان عبدالله به وزارت تبديل شد. طي 2سال گذشته، محمد بنسلمان تلاش ويژهاي براي انحلال اين وزارت و ادغام گارد ملي در وزارت دفاع انجام داد كه در اثر مقاومت متعب، بينتيجه ماند. وزارت گارد ملي در جنگ يمن مشاركت فعالي نداشته و امير متعب، بهعنوان رئيس يكي از 3نهاد اصلي نظامي عربستان، در مراسم بيعت با محمد بنسلمان حاضر نشد. اكنون پيشبيني ميشود بنسلمان با بركناري متعب، يا اين نهاد را بهطور كلي منحل كرده و يا سرانجام موفق به ادغام آن بهعنوان بخشي از وزارت دفاع عربستان شود.