در سالهاي اخير بهويژه پس از اقبال حراجيهاي بينالمللي به آثار تجسمي ايران بحثهاي اقتصاد هنر نيز قوت و قدرت بيشتري گرفته است؛ اينكه چرا هنوز ما به آثار هنري بهعنوان كالاهاي ارزشمند اقتصادي نگاه نميكنيم؟ چرا حراجيهاي بزرگ در ايران برگزار نميشود؟ چرا چرخه بازار هنري در ايران شكل نگرفته است و سود حاصل از فروش آثار هنري علاوه بر هنرمند و گالريدار شامل ديگر اجزاي چرخه بازار هنري در ايران نميشود؟ و... . همه اينها پرسشهايي است كه ذهن علاقهمندان به هنر را بهخود مشغول كرده است.
عليرضا سميعآذر، مدير حراج تهران در گفتوگو با ايسنا به شماري از اين پرسشها پاسخ داده است: «موج قدرتمند بازار آثار هنري در سالهاي اخير نشان داد كه آثار هنري ميتوانند سرمايهگذاري خيلي خوبي هم باشند؛ همان چيزي كه در كشورهاي پيشرفته به وقوع پيوسته و آثار هنري الان يك امكان سرمايهگذاري بينظير و بهتر از همه عرصهها هستند؛ زيرا بسياري از پيچيدگيهاي معامله در آنها نيست و به سهولت معامله ميشوند؛ خوشبختانه آثار هنري در ايران از معافيت مالياتي برخوردارند.»
سميعآذر با اشاره به تلاشهاي انجام شده براي تغيير ذهنيتها نسبت به اقتصاد هنر گفت: «اثر هنري براي خيليها كالايي غيراقتصادي است كه ما در تلاشيم اين ذهنيت را اصلاح كنيم و بگوييم اين اثر ميتواند كالاي اقتصادي هم باشد. همه ميگويند خريد اثر هنري يك كار فرهنگي و باعث افتخار است اما عدهاي فكر ميكنند اگر اثر هنري را بخرند مشتري اول و آخرش خودشان هستند و امكان اينكه بعد در يك فرصت آن را بفروشند بسيار اندك است و اينكار سرمايهگذاري نيست؛ بنابراين مبادرت به خريد آثار نميكنند. »
در سالهاي اخير كشورهاي ديگر منطقه با تلاشهاي گسترده در اين حوزه توانستهاند جايگاه خود را در بازار هنر دنيا تثبيت كنند. سميعآذر با اشاره به اين تلاشها گفت: «گامهاي بيشتري بايد در اين زمينه برداشته شود تا به سطحي از درك اقتصادي هنر برسيم كه در دنياي پيشرفته وجود دارد؛ البته تا همين مرحله هم خيلي نسبت به سابق جلو آمدهايم. اين اتفاقي است كه بايد در عرصه بينالمللي بيفتد و ما بتوانيم در اين صحنه از جايگاه هنريمان دفاع كنيم؛
درست عين كاري كه چين، كشورهاي اروپايي يا روسيه انجام دادند. هنر تجسمي ايران بيحمايتترين هنر منطقه است. همين كشورهاي عربي از تعداد اندك هنرمندانشان با خريد آثار و حمايت از ماركت و تلاش براي ايجاد فرصت نمايش حمايت ميكنند اما در ايران همهچيز به يك بخش خصوصي محدود، كوچك و ناتوان واگذار شده در نتيجه ما ماركت بينالمللي قدرتمندي نداريم.»
مدير اسبق موزه هنرهاي معاصر تهران با تأكيد بر كمك دولت در اين زمينه گفت:
«از وزير فرهنگ و ارشاد گرفته تا معاونت هنري و مديركل مركز هنرهاي تجسمي انگيزه و اراده قدرتمندي براي حمايت از ماركت وجود دارد؛ 3وزير ارشاد دوره يازدهم و دوازدهم اعتقاد زيادي به اقتصاد هنر دارند و معتقدند يكي از مزاياي اقتصاد هنر اين است كه وابستگي دولت به هنر كاهش پيدا ميكند و دولت ميتواند نقش نظارتي خودش را داشته باشد و دنبال تأمين بودجه نباشد.اماگامهاي جدي در توسعه اقتصاد هنر برداشته نشده است. يك مؤسسه توسعه هنر تاسيس كردند كه به سرمايهگذاري در حوزه هنر كمك ميكند؛
البته اين مؤسسه تازه تاسيس شده است كه نشان ميدهد اين اراده در آن هست. هماكنون فقط يك اراده و انگيزه وجود دارد كه اميدواريم در آينده با گامهاي جدي هم همراه شود. جالب اينكه مؤسسات بينالمللي حراج «كريستيز» يا«ساتبيز» سراغ هنر ايران ميروند اما هيچگاه نشده كه مجموعهاي دولتي در ايران به يك گالري پيشنهاد بدهد هنر ايران را به دنيا معرفي كنند و از مزاياي حمايت دولتي ايران نيز برخوردار شوند. وقتي بازار بينالمللي تقويت شود، بازار داخلي نيز تقويت ميشود كه بهمعناي اشتغال توسعه فرهنگي و تكامل زيباييشناختي جامعه ماست.»
مدير حراج تهران درباره حضور شعبههاي حراجيهاي بينالمللي مانند «كريستيز» يا «ساتبيز» در ايران گفت: «مشكل حضور مؤسسات بينالمللي اقتصاد هنر در ايران، كمتر فرهنگي و بيشتر فني-اقتصادي است؛ ما بايد به سيستمهاي خريد اعتباري دنيا وصل شويم كه هركسي بتواند از تهران با كارت اعتباري خودش خريد كند. ما بيمه آثار هنري نداريم و تازه شركتهاي هنري اين كار را شروع كردهاند. گمرك ما هنوز درباره انتقال آثار هنري بسيار كند تصميم ميگيرد و هماهنگشده نيست. در عين حال در ايران انتقال پول به بانكهاي دنيا به سختي انجام ميشود.»
سميعآذر از برگزاري دومين حراجي امسال تهران در آينده نزديك خبر داد: «دومين دوره حراج تهران ۲۲ ديماه برگزار خواهد شد؛ اين حراج دربرگيرنده آثار هنرمندان معاصر ايران است؛ درحاليكه حراج قبلي بيشتر به هنرمندان مدرنيست و كلاسيك اختصاص داشت. اينها هنرمندان در قيد حيات هستند يا رويكردهاي معاصر دارند و چهرههاي جوان در ميانشان بسيار ديده ميشود. البته هنوز قطعي نشده است كه چهرههاي معمول مانند سهراب سپهري، پرويز تناولي، محمد احصايي و منوچهر يكتايي در اين حراج نخواهند بود.»