اينها بخشي از ديالوگهاي كاراكتر مظلوم يك فيلم تراژيك نيست بلكه حرفهاي كارگرداني است كه اين روزها آنقدر سرخورده و افسرده شده كه حتي حوصله حرف زدن درباره آينده حرفهاي خودش و فيلم در حال ساختش را هم ندارد.
اين آغاز گفتوگو با ابوالحسن داوودي است كه امسال توانست بعد از حدود يك دهه فيلم توقيفياش را به ظاهر اكران كند اما آنقدر از رفتارهايي كه با فيلمش شده دلخور است كه ترجيح ميدهد فعلا همه كارهايش را رها كند و به قول خودش به زندگي بازگردد.
- زادبوم، از تمجيد تا تحقير
«چون برخي از مسئولان سينمايي ميخواستند از ماجراي فيلمهاي توقيفي خلاص شوند همه با هم اعم از فارابي و شوراي صنفي نمايش و ديگر بخشها هماهنگ شدند تا صورت مسئله فيلمهاي توقيفي را بشويند و پاك كنند. اما من از اين موضوع بيخبر بودم و فكر ميكردم اين امكان بالاخره بهوجود آمده تا فيلم من هم با حداقل احترام به نمايش عمومي دربيايد.
من در همه اين سالهاي عدمنمايش فيلم زادبوم از خودم ميپرسيدم چطور ممكن است در يك سيستم دولتي، وزارت فرهنگ و ارشاد فيلمي را بهعنوان فيلم برگزيده از نگاه ملي معرفي كند و به آن جايزه بدهد اما حدود يكدهه فيلم مجوز نمايش نگيرد، در همه اين سالها هيچ توضيحي هم درباره چرايي آن به من ندهند.عدهاي ميگفتند بهخاطر وقايع سياسي سال 88فيلم در محاق مانده اما فيلم من 2سال قبل از اين اتفاقات به نگارش درآمد و ساخته شد.
با همه اين تفاسير امسال از مطرح شدن نام فيلم زادبوم براي نمايش بسيار خرسند شدم اما كاش به اين اكران رضايت نميدادم.» حرفهاي داوودي تلخ است و سراسر دلخوري. كارگردان فيلمهاي محبوبي چون «من زمين را دوست دارم» همچنين تأكيد ميكند كه در سالهايي كه زادبوم مجوز نمايش نگرفت براي نجات فيلم و اكران آن، با سرمايه شخصي سهم حوزه هنري را خريده است تا شخصا در كنار بنياد سينمايي فارابي كه 40درصد سرمايه فيلم را تأمين كرده بود مالك فيلم باشد و براي نمايش آن تلاش كند اما حالا معتقد است اين كارها اشتباه بوده و با فيلم او مثل بچه ناتني رفتار شده است.
- مسلخ اكران، زادبوم مجروح
داوودي درباره چرايي تلخي حرفهايش به اكران عجيب و غريب زادبوم اشاره ميكند:« من بحث مالي ندارم و فقط بحثم بر سر شرافت است.من فقط ميخواستم فيلمم در مسيري سلامت اكران شود اما اتفاقاتي رخ داد كه ديگر نميتوان عبارت اكران را براي فيلمي مثل زادبوم بهكار برد.
بهعنوان مثال در سينماهايي كه قرار بود زادبوم را اكران كنند بهطور ناگهاني بخشنامهاي توسط شوراي صنفي نمايش ابلاغ شد كه 2هفته به اكران فيلمهاي قبلي بيفزايند و اينگونه اكسيدان در اكران ماند و سينماها فيلم ما را اكران نكردند.بهانه حمايت از فيلم اكسيدان بود در برابر تحريم حوزه هنري اما سؤالم اينجاست كه چرا شوراي صنفي براي فيلمي مثل مادرقلب اتمي كه تحريم مشابهي توسط حوزه داشت بخشنامه حمايتي صادر نكرد.
جالب اينجاست كه شوراي صنفي نمايش از يك بدعت ديگر هم در ايام نمايش زادبوم رونمايي كرد و آنهم عدمتخصيص حواله به سينما فرهنگ بود كه يكي از سينماهاي هدف ما براي نمايش زادبوم بهشمار ميرفت. راستش نميدانم چه بگويم چون خودم در اين شورا قبلا سمت داشتم و اصلا اهل توهم توطئه نيستم اما منطق به من ميگويد كه مجموعه اين اتفاقات و البته گم شدن نامه اعتراضي من به شوراي صنفي نمايش نشان از يك بازي ناجوانمردي دارد.»
- هزارپاي بيحوصلگي
ابوالحسن داوودي كه با« نان، عشق و موتور 1000»در سال 80 تجربه فوقالعاده موفق در سينماي كمدي را براي خودش و سينماي ايران ثبت كرد امسال را به ساخت يك كمدي ديگر گذرانده است. او در حالي «هزارپا» را با حضور رضاعطاران و جواد عزتي جلوي دوربين برد كه اكنون براي تكميل مراحل فني آن و احيانا رساندن هزارپاي طنازش به جشنواره فيلم فجر هيچ برنامهاي ندارد.
كارگردان رخ ديوانه ميگويد:«راستش اگر بخواهم مراحل فني فيلم خيلي سريع پايان مييابد و فيلم براي جشنواره آماده ميشود اما من فعلا انگيزهاي براي اتمام فيلم و رساندنش به جشنواره ندارم. وقتي فيلم را شروع كردم احساسم بر اين بود كه سينما هم به لحاظ جذب تماشاگر و هم حال افسرده مردم نياز به سرگرمي دارد.
البته سرگرمي نه بهمعناي چيزي كه اكنون در فيلمهاي كمدي ميبينيم بلكه به مفهوم والاي آن، اما الان خودم افسرده شدهام و حوصله ندارم.زماني كه هزارپا را كليد زدم هنوز زادبوم نسوخته بود و آقاي اسفندياري در بنياد سينمايي فارابي كه مالك بخشي از فيلم است در توجيه بيتوجهي به پخش بينالمللي فيلمم نگفته بود اين فيلم كهنه است .»
فيلم سوزي؛يك حرف و هزار دلخوري
فيلم سوزي حالا بدل شده به يك كليد واژه براي صفكشي اهالي سينما روبهروي هم. همين يكي دو روز گذشته بود كه يكي از اعضاي شوراي صنفي نمايش با دروغ خواندن مبحث فيلم سوزي و اجحاف در حق بعضي فيلمها در اكران عمومي كل موضوع را به گردن2 گروه از اهالي سينما انداخت.غلامرضا موسوي گفته بود:
«فيلمسوزي يا از جانب گروهي مطرح ميشود كه ميخواهند آثارشان را در آينده اكران كنند و قصد دارند با راهاندازي چنين مباحثي در رسانهها مطرح شوند يا از سوي گروهي كه تلاش كردند فيلمهايشان به فروش خوبي برسد اما مخاطبان از آنها استقبال نكردند و براي توجيه سرمايهگذاران خود اين بحث را مطرح ميكنند.»اين موضعگيري شايد بيش از هر كس براي افرادي مانند ابوالحسن داوودي غيرقابل تحمل و البته غيرمنصفانه باشد كه نه دنبال جوسازي رسانهاي بودهاند و نه با وجود سرمايهگذار و شريك دولتي و سالها در محاق ماندن فيلمشان، قصد توجيه فروش ضعيف فيلم را در سر پروراندهاند.