«نيما حسينپور سالوکلايي، ايران، برنز مدال»کافي بود مجري مراسم اختتاميهي مسابقات جهاني مهارت در محوطهي «آرهنا»ي ابوظبي با لهجهي غليظ انگليسي و به سختي، اين نام را بگويد تا اندک تماشاگران ايراني حاضر، به وجد بيايند
نام ايران در ميان 51 رشتهي رسمي شركتكننده در مسابقات، فقط براي يک بار در بخش اهداي مدالها شنيده شد و آن وقتي بود که نيما، جوان بيستودوسالهي مازندراني روي سکو رفت.
حسينپور در رشتهي لولهکشي و تاسيسات در کنار 28 رقيب جهاني ديگر شرکت کرد و با کسب 720 امتياز و با اختلاف هشت امتياز نسبت به نفرات طلايي که سوييسي و اتريشي بودند، برنز گرفت آن هم در حاليکه هيئت داوران، هيچ شركتكنندهای را شايستهي مدال نقره نديدند.
- اهل کجایید و رشتهي تحصیلیتان به مهارتتان مرتبط است یا نه؟
بله، مرتبط است. ترم آخر کارشناسی تاسیسات هستم. بچهي مازندرانم. در ساری زندگی میکنم اما دانشگاهم در رشت است و فعلا ساکن اینجا هستم.
- قبل از تحصیل در دانشگاه، چقدر با این رشته آشنایی داشتید؟
داییام در کار تاسیسات ساختمان بود و من هم از همان دوازده، سيزده سالگی کنارش شاگردی کردم. همانجا کمکم طراحی تاسیسات بهداشتی و آبرسانی را یاد گرفتم. وقتي به دبیرستان رفتم با وجود اينكه به تربیت بدنی علاقهمند بودم ولی در هنرستان فنی، رشتهي تاسیسات را انتخاب کردم.
- از چه طریقی با مسابقات ملی مهارت آشنا شدید؟
سال سوم هنرستان كه بودم، فراخوان دادند که در این مسابقات ملی مهارت شرکت کنیم، چون مربیام از قبل من را میشناخت و میدانست که سالهاست کار میکنم، پیشنهاد داد که در این مسابقات شرکت کنم. آنجا بود که تازه فهمیدم فنی و حرفهای چیست. فهمیدم مسابقات کشوری و جهانی هم دارد. در واقع از همانجا به مسابقات ملی مهارت راه پیدا کردم.
- برای انتخاب در مسابقات مهارت جهانی، چه مراحلی را گذراندید؟
سال91 در مسابقات استانی برنده و برای مرحلهي بعدي انتخاب شدم. آن سال ما دو نفر بودیم و چون مسابقات محدودهي سنی دارد و دوستم آخرین سالی بود که میتوانست شرکت کند، با هم قرار گذاشتیم، او همان دوره شرکت کند و من هم دورهي بعدیاش. محدودهي سنی برای شرکت در مسابقات مهارت تا بيستوچهارسالگي است.
مسابقات مهارت، هر دو سال یکبار برگزار میشود. معمولا تا سن زیر 21 سال ثبتنام میکنند تا در زمان برگزاری به مشکل نخورند. سال96 چون برای اولین بار این رشته به صورت رسمي در مسابقات گنجانده شده بود و سنم اجازه میداد، برای دومین بار در مسابقات ملی مهارت شرکت کردم.
- بعد از گرفتن مدال برنز و برگشت به ایران، مسئولان چه برخوردی با شما داشتند؟
متاسفانه اینجا چندان اهمیت نمیدهند. در حالیکه این مسابقات در سطح جهانی بعد از المپیک، بزرگترین و وسیعترین مسابقات است.
اگر شما به ابوظبی میآمدید، متوجه عظمت مسابقات میشدید. بازدیدکنندهها معمولا از بهترین شرکتها و معتبرترین نهادها هستند.
این مسابقات برای فنیکارها و متخصصان اهمیت زیادی دارد اما در ایران این مسابقات نهتنها شناختهشده نیست بلکه به آن چندان اهمیت نمیدهند. سال 92 هم همینطور بود.
بعد از اينكه از مسابقه برگشتیم، تا یک ماه تبریک گفتند و بعدش همه چیز تمام شد! فهمیدیم ما باید خودمان برای خودمان کاری کنیم. مسئولان استقبال کردند اما هیچ پیشنهاد کاری نداشتند.
رئیس فنی و حرفهای مازندران به دیدنمان آمد اما هیچ برنامهای برای ما نداشت. حتی قول دادند برایمان مراسم میگیرند که متاسفانه هنوز نگرفتهاند.
- سازمان فنی حرفهای آمادهسازی لازم را برای قبل مسابقات انجام داد؟
قبل از مسابقه هم خیلی از کارها را خودمان انجام دادیم و خیلی از ابزارها را خودمان تهیه کردیم. بخشي بود که نیاز به لولهای خاص داشتیم باید از قبل خودمان تهیه میکردیم.
ما آن را نداشتیم و مجبور شدیم قيد آن بخش را بزنیم اما تهيهي عمدهي اتصالات و لولهها به عهدهي خودشان بود. جالب بود با تمام کاستیهایی که داشتیم، این نتیجه را گرفتیم.
انتظاری که از مسئولان و رسانهها و تلویزیون داشتيم، این بود که مثل رشتههای ورزشی ما را تحویل بگیرند که نگرفتند.
- چقدر زمان داشتید تا برای مسابقات مهارت آماده شوید و چه مراحلی را گذراندید؟
ما از قبل از عید امسال درگیر آمادهسازی این مسابقه بودیم. کلی دوره و اردو در مرکز تربیت مربی کرج گذراندیم. دورهي آموزشی دیدیم و در چند مرحله از ما امتحان گرفته شد.
تا بالاخره یک نفر انتخاب شود. بعد که انتخاب شدم، یک دوره اردوی سهماههي تخصصی در کرج داشتم. 21 ساعت طی سه روز مسابقه دادیم و همان فشاری را تحمل کردیم که ورزشکارها تحمل میکنند.
متاسفانه كارمان آنطور که باید، دیده نمیشود، البته اگر بخواهم بهتر بگویم، از سال 90 در حال تمرینم. به چند نفر هم آموزش دادم که آنها هم در مسابقات کشوری مقام آوردند.
- واکنش خانواده و اهالي محله چطور بود؟
واکنش خانواده و اهالي محله عالی بوده و آنها در عین حال که سختیهای کار و زندگی ما را تحمل میکنند، تنها افرادیاند که برایمان ارزش قائلند، البته من هنوز ازدواج نکردهام و مسئولیت چندانی در خانه ندارم.
- چقدر درباره مسابقات میدانستید؟
ما برای اولین بار بعد از 17 سال برای این رشته شرکت میکردیم و خیلی چیزها را نمیدانستیم. مربی، همراهمان بود اما او هم اطلاع چندانی از نحوهي برگزاری نداشت. با اينكه آمادگی ذهنی خوبی داشتم اما جو آنجا به قدری سنگین است که آدم گیج میشود.
- فضای برگزاری مسابقات چطور بود؟
شرایط مسابقه طوری است که نمیتوانید لحظهای بایستید و آب بخورید! من تمام این 21ساعت در حال دویدن بودم و با سرعت کار میکردم. روز اول باید نقشهي یک کار را طراحی میکردم.
بعد از روی همان نقشه متراژ را برآورد میکردیم که به چه اندازه به چه موادي نیاز داریم. بعد از دریافت لوله و تجهیزات باید طبق همان نقشه ساخت را شروع میکردیم.
روز دوم نقشه از پیش طراحی شدهای را به ما میدادند و باید طبق آن با لولههای مسی لولهكشي ميكردم. با لولههای استیل و پلیاتیلن و پنج لایه همراه با جوشهای مختلف کار کردیم. این لولهها پیچ و خمهای مختلف و طراز بودن نیاز داشت.
ملاک کار به اندازهي برش دادن و مقدار استفاده بود. روز سوم، بخش اجرای زنده داشتیم یعنی باید لولهکشی را طبق دستوری که ارباب رجوع میدادند، انجام میدادیم.
اینطوری بود که چندتا از داورها به عنوان مشتری میآمدند و سفارش کار میدادند. خیلی لازم بود که در این مرحله ریلکس و خوشاخلاق باشید که بتوانید آنچه را که گفتهاند، انجام دهید.
این بخش، مسابقه را کاربردیتر کرده بود. خوشبختانه چون من از بچگی کار کرده بودم و با مشتری زیاد سروکله زده بودم، با این مرحله مشکلی نداشتم و راحت بودم. اتفاقا همین بخش، کلی به دادم رسید و امتیازم را بالا برد.
- امتیازدهی و رتبهبندی چطور بود؟
درمورد امتیازدهی شرایط طوری بود که اگر حواستان نبود، سرتان کلاه میرفت. آنجا کسی به فکر کسی نیست و باید فقط به خودتان متکی باشید.
داورها دنبال این بودند که نکتهای بگیرند و حذفتان کنند. به محض اينكه تقلب کنید یا دیگری را نگاه کنید، تمام اینها ثبت میشود.
- بعد از گرفتن مدال برنز چه حس و حالی داشتید؟
رضایت صد در صدی که نداشتم. باوجود تمام کاستیها من برای مدال طلا رفته بودم. روز اول ما دیر متوجه بخش نقشهکشی و طراحی شدیم و این به ضررمان تمام شد. تلاش روزهای بعد باعث شد سوم شوم.
برای مدال طلا دو نفر از سوییس و اتریش داشتیم و نفر دوم هم نداشتیم. مطمئن باشید شرایط ما برابر نبود و به ما خیلی کم رسیدند.
منبع:همشهري جوان