همين درآمدزايي و بازگشت سرمايه ميتواند يكي از علل ورود تهيهكنندگان و گاهي سرمايهگذاران ناآشنا به تئاتر باشد. اما اين ورود به زعم برخي از كارگردانان تئاتر، ميتواند آسيبهايي را هم براي بدنه تئاتر بهدنبال داشته باشد. رفتن به سمت تئاتر تجاري، پايين آمدن كيفيت نمايشها، تحت سيطره قرارگرفتن گروه نمايشي و حتي كارگردان، خارجشدن تئاتر از مسير فرهنگسازي ازجمله اين آسيبهاست.
اين گروه منتقد اعتقاد دارند كه مديران تئاتري بايد جلوي ورود تهيهكنندگاني كه در اين عرصه مهارتي ندارند را بگيرند. اين در حالي است كه مدير مركز هنرهاي نمايشي ورود كل نهاد اجتماعي تئاتر و صنوف تئاتري را در اين موضوع ضروري خوانده و معتقد است كه تهيهكننده تئاتر براي رشد اقتصادي و حتي كيفي نمايشها مؤثر است اما به شرطي كه تهيهكننده آشنا به تئاتر و بخشي از گروه نمايشي باشد.
- يك طرح ناتمام
اوايل سال 1389حميد شاهآبادي، معاون هنري وقت ارشاد از راهاندازي طرح تهيهكنندگي تئاتر خبر داد، طرحي كه در حد يك خبر باقي ماند و ديگر خبري از آن نشد. به گفته شاهآبادي قرار بود كه تهيهكنندگان تئاتر از يك طرف با اداره كل هنرهاي نمايشي قرارداد داشته باشند و از طرف ديگر بامعاونت هنري وزارت ارشاد تا با ورود تهيهكنندگان، ضمن تأمين مالي اهالي تئاتر از گيشه نيز كسب درآمد و توسط اداره كل هنرهاي نمايشي حمايت شود. اما هنوز نمايشهايي كه در تالارهاي دولتي روي صحنه ميروند قرارداد خود را توسط كارگردان نمايش با انجمن هنرهاي نمايشي منعقد ميكند.
- برخورد مقطعي با مشكلات
مسعود دلخواه، مدرس دانشگاه و كارگردان تئاتر به اين موضوع اشاره ميكند كه هماكنون تئاتر در شرايط نامعين و بلاتكليفي قرار گرفته و پراكندگي در حوزه تئاتر ديده ميشود. او اين پراكندگي را در تئاتر دولتي و خصوصي ميداند و درباره تعريفش درباره پراكندگي به همشهري يادآور ميشود: «هدفگذاري و چشمانداز كلاني در حوزه تئاتر ترسيم نشده، نميدانيم به لحاظ كيفي و اقتصادي به كجا خواهيم رسيد. همين سردرگمي باعث ميشود به شكل موقت و با تجويز مسكن با مشكلات برخورد كرده و مشكلات مقطعي حل شود. اين موضوع تماشاخانههاي خصوصي، سرمايهگذاري، تقسيم ناعادلانه، بودجه و تبليغات را نيز شامل ميشود».
كارگردان «زندگي انسان» با اشاره به موارد فوق، ميگويد:«متأسفانه بخشي از تئاتر در يك مسير انحرافي افتاده و جريان اصلي اين هنر كه وظيفه فرهنگسازي دارد، راه خودش را گم كرده است». اين مدرس دانشگاه ميافزايد:«اگر توليد و اجراي تئاتر تا 5سال ديگر به اين شكل ادامه پيدا كند بهطور حتم تئاتر به يك كالاي لوكس و صرفاً درآمدزا تبديل شده و ماهيت فرهنگياش از بين ميرود».
- نگاه تجاري به تئاتر از سوي تهيهكننده
دلخواه كه اين روزها در نمايش «بوي خواب» سهراب سليمي نيز بازي ميكند، با تأكيد بر اينكه ميتواند جلوي ورود تهيهكنندگان نابلد به تئاتر از سوي مديريت گرفته شود، توضيح ميدهد: «تهيهكننده ميتواند در تئاتر مؤثر باشد درصورتي كه تنها تمركزش روي بازگشت سرمايه نباشد. اما هماكنون تهيهكنندگان مختلفي در تئاتر حضور دارند كه نگاهشان به تئاتر و حتي هنر، كالايي است يعني يك مسير انحرافي، گويا ارادهاي هم براي جلوگيري از ورود اين افراد وجود ندارد».
او يادآور ميشود كه براي برگرداندن اين قطار سريعالسير به مسير درستش تنها مديريت يك نفر كافي نيست بلكه علاوه بر مديران تئاتري بايد صنوف تئاتري هم اراده جدي داشته باشند.» دلخواه طبقاتي شدن تماشاگران تئاتر را از آسيبهاي درآمدزايي صرف در تئاتر عنوان كرده و معتقد است كه اگر تئاتر بر مبناي فرهنگسازي پيش نرود، طبقه خاصي از تماشاگر را پرورش خواهد داد و اين خلاف همه شعارهايي است كه در تئاتر طرح ميشود. او تأكيد ميكند:«اگر جريان اصلي تئاتر بر مبناي پول باشد يك خطر جدي تئاتر ايران را تهديد ميكند».
- نداشتن يك سازوكار حسابشده
امير دژاكام، نمايشنامهنويس و كارگردان نيز با حضور تهيهكنندگان تئاتر مانند ديگر كارگردانان اين حوزه موافق است اما به همشهري ميگويد: «سازوكاري در دنيا وجود دارد كه توليد تئاتر از چند راه اتفاق ميافتد. روش اول توليد تئاتر توسط برخي از سازمانهاي مردم نهاد است كه كمكهاي سختافزاري ارائه ميكنند. روش دوم نيز كمك نهادهاي دولتي است كه به تئاتر و توليد آن ياري ميرسانند كه بيشتر شامل نمايشهايي ميشود كه موضوعيت ملي و فرهنگ ملي را دارند.
اما روش سوم توليد توسط تهيهكنندگاني است كه براي درآمدزايي به هنر ورود ميكنند. اما انتخاب اول اين افراد هنر و بعد بازگشت سرمايه است. اين افراد اصولا در رشته خود شناخت، معرفت، شعور و تخصص دارند و در نهايت تئاتر تجاري خوبي را تحويل ميدهند».
- حضور بچه پولدارها در تئاتر
او در ادامه به تهيهكنندگان تئاتر در ايران نيز اشاره كرده و با اظهار تأسف از حضور برخي تهيهكنندگان با عنوان بچه پولدار، توضيح ميدهد:« بخشي از تئاتر در دست چند بچه پولدار افتاده است. اين افراد كه حتي تحصيلات هنري ندارند در سالنهاي كوچك و بزرگ نمايشي ورود كردهاند. با 3ميليارد تومان، تئاتر ايران را ميخرند و همه را در سيطره خود گرفتهاند. اين يك آسيب جدي براي تئاتر است». كارگردان «عروس خون» در پايان ميگويد:«تهيهكننده مؤثر است اما اين حضور نبايد به هر قيمتي باشد».
- ويژگي يك تهيهكننده از نگاه مدير
ورود تهيهكنندگان به عرصه تئاتر توانسته مقدمات خصوصيسازي را فراهم كند، اما هنرمندان شروطي را براي ورود اين افراد به بدنه تئاتر لحاظ ميكنند و معتقدند كه مديريت تئاتر بايد جلوي افراد نامرتبط را بگيرد. مهدي شفيعي، مدير مركز هنرهاي نمايشي به همشهري ميگويد: «از گذشته در حوزه نمايش، بهصورت سنتي همه كارهاي گروه تئاتر برعهده كارگردان بوده است. با وجود شرايط جديد و حضور تهيهكنندگان، خوب است كه كارگردان از دغدغههاي ديگر فارغشده و به توليد يك اثر مطلوب فكر كند اما اين امر نبايد باعث شود كه عدهاي تنها با انگيزه درآمدزايي وارد تئاتر شوند.»
شفيعي معتقد است:« تهيهكنندگان بايد بخشي از گروه نمايشي باشند ودر ساختار بدنه تئاتر شكل بگيرند. وقتي اين اتفاق ميافتد حضور تهيهكننده مؤثر است». او با بيان اين مطلب كه نبايد به اين موضوع صرفا سرمايهگذاري و بازگشت سرمايه نگاه كرد، توضيح ميدهد:
«اين نگاه در تئاتر زيبنده نيست و براي جلوگيري از اين جريان، مركز هنرهاي نمايشي يا مديران هنري نميتوانند به لحاظ قانوني ورود كنند، چرا كه ممنوعيت خاصي وجود ندارد اما بايد كل نهاد اجتماعي تئاتر به اين قضايا ورود كند». شفيعي تصريح ميكند:«در گذشته توليد تئاتر محدود به يك مكان و اجراهاي محدود بود اما وقتي تهيهكننده حاذق در نمايش باشد، ميتواند مكانهاي اجراي متعدد و حتي تنوع در اجرا نيز وجود داشته باشد».