محمد سرابی: در مدرسه‌های ابتدایی مانور زلزله یک اتفاق هیجان‌انگیز است.

بچه‌ها با شنیدن صدای آژیر زیر نیمکت می‌روند و سرشان را با دست می‌گیرند. یا به کنار دیوار و چهارچوب در پناه می‌برند.

اما خود درس زمين‌شناسي که دانش اصلي شناختن زلزله را نشان مي‌دهد، خيلي آرام‌تر و کندتر از زلزله است. لايه‌هاي سنگ و خاک هر چند ميليون سال به اين‌طرف و آن‌طرف مي‌روند. انگار همه‌چيز در زمين مي‌خواهد جابه‌جا شود.

نسل‌هاي قديمي بشر، زمين را ثابت مي‌دانستند و شايد براي همين، از تکان خوردن آن وحشت مي‌کردند؛ اما امروزه هم که دانش پيشرفت کرده و مي‌دانيم تقريباً هيچ‌چيز در زمين ثابت نيست، باز هم تکان‌خوردن زمين ترسناک است. مخصوصاً براي ما كه مي‌دانيم بسياري از نقاط کشورمان در معرض خطر زلزله است.

براي اين‌كه بيش‌تر با اين موضوع آشنا بشويم، پاي صحبت‌هاي دکتر مهدي زارع، متخصص و محقق زلزله‌شناسي مي‌نشينيم و سؤال‌هايمان را در اين زمينه با او درميان مي‌گذاريم. دكتر زارع عقيده دارد هر زلزله‌شناس با محاسبه‌ي خسارت زلزله و جلوگيري از بيش‌تر شدن آن، مي‌تواند جان صد‌ها نفر را نجات دهد.

  • چه شد که به اين موضوع خاص، يعني زلزله، علاقه‌مند شديد؟

در دوران دبيرستان درس زمين‌شناسي را دوست داشتم. معلم اين درس خيلي خوب درباره‌ي کاربرد آن توضيح مي‌داد. همين هم باعث شد که جذب اين درس هيجان‌انگيز شدم.

 

  • هيجان‌انگيز؟ درس زمين‌شناسي براي شما هيجان‌انگيز بود؟

بله، براي من هيجان داشت و خيلي جالب بود. اسم آن معلم زمين‌شناسي را فراموش کردم ولي کشش اين دانش براي هميشه در من باقي ماند.

 

  • خودتان هم در دوران نوجواني با موضوع زلزله برخورد کرده بوديد؟

بله، سال 1357 من 10 سالم بود که زلزله طبس اتفاق افتاد و در زمان خودش خيلي مهم بود. کشته‌هاي زيادي داشت و همه‌ي مردم ايران ناراحت شده بودند. سال 62 هم داشتيم از سفر شمال برمي‌گشتيم که يک زلزله در استرآباد اتفاق افتاده بود. توي جاده سنگ‌هايي که از کوه جدا شده و افتاده بودند، ديده مي‌شد.

من همان‌طور که سوار ماشين بودم مي‌ديدم آن‌طرف دره يک ساختمان مربوط به چشمه و حمام آب گرم، کاملاً ريخته بود و کساني هم توي آن کشته شده بودند.

بعد که بزرگ‌تر شدم و به دانشگاه رفتم، زلزله‌ي رودبار و منجيل اتفاق افتاد. فکر مي‌کنم صبح فرداي همان زلزله بود که آخرين کلاس دوره‌ي ليسانس زمين‌شناسي برگزار شد. در نوجواني و جواني بارها پيش آمد که با پديده‌ي زلزله برخورد کنم.

 

  • چرا در ميان شاخه‌هاي رشته‌ي زمين‌شناسي، اين يكي را انتخاب کرديد؟

موقعي که دانشجوي ليسانس زمين‌شناسي بودم، غير از اين‌که خودم به موضوع زلزله علاقه داشتم يکي از استادان زمين‌شناسي دانشگاه، دکتر فريدون سحابي به من گفت خيلي از کساني که در زلزله‌شناسي ماهر بودند يا از ايران رفته‌اند يا ديگر مشغول کار نيستند. پس شما نسل جوان بايد جاي آن‌ها را پر کنيد.

من همين رشته را تا دکترا در فرانسه ادامه دادم و امسال هم بالاترين عنوان علمي را گرفتم که از نظر قانوني مي‌توانم از اروپا دانشجو قبول کنم.

 

  • فناوري ديجيتال، فضاي خيلي از رشته‌ها را تغيير داده، اين پيشرفت‌ها چه‌قدر در رشته‌ي شما و روي کار شما تأثير گذاشته است؟

قبلاً اگر از يک مرکز زلزله‌شناسي خارجي مي‌خواستيم که اطلاعات يک زمين لرزه را براي ما بفرستند يک بسته کاغذ مي‌فرستاد که نمودار‌ها و نوسان‌ها را نشان مي‌داد.

يادم هست سال 1370 آخر‌هاي آنالوگ بود که ديگر اطلاعات را روي فلاپي ديسک مي‌فرستادند و بعدش هم که روي لوح فشرده (سي‌دي) جابه‌جا مي‌شد.

الآن در 2017 يک شبکه‌ي آنلاين جهاني وجود دارد که وقتي به آن وصل مي‌شويم مي‌توانيم هر چيزي را که مي‌خواهيم، به هم‌ديگر انتقال بدهيم و حتي به شکل گروهي اطلاعات پردازش کنيم.

 

زلزله‌ي رودبار و منجيل/ عكس: سايت خبري تابناك

 

  • درست است که مي‌شود کمي قبل از وقوع زلزله از آن با خبر شد؟

بله. يک سامانه‌ي هشدار پيش‌هنگام ساخته شده و در بعضي از کشور‌ها از آن استفاده مي‌شود. وقتي موج اول زلزله «پي» (P)‌ مي‌رسد اين سامانه فعال مي‌شود و بعضي دستگاه‌هاي خطرناک مثل لوله‌هاي انتقال گاز را مي‌بندد و آژير خطر پخش مي‌شود. با اين کار موقعي که موج مخرب «اس» (S) زلزله مي‌رسد خسارت کم‌تر مي‌شود.

 

  • از آن‌ موج اول تا رسيدن موج مخرب يا زلزله‌ي اصلي چه‌قدر وقت هست؟

اگر مرکز زلزله 100 کيلومتر تا شهر فاصله داشته باشد حدود 20 ثانيه فرصت هست. معمولاً در اين فرصت، فقط کار‌هاي ايمني خودکار انجام مي‌شود، ولي در بعضي از کشور‌ها که آمادگي بيش‌تري دارند حتي مي‌شود جمعيت بعضي ساختمان‌ها را هم خالي کرد تا احتمال کشته شدن افراد کم‌تر شود.

مثلاً در سال 2011 در فوکوشيماي ژاپن زلزله شديدي آمد، اما همين سامانه کمک کرده بود تا در بعضي جاها خسارت کم‌تر باشد.

 

 

  • گويا ژاپني‌ها بيش‌تر از کشورهاي ديگر براي زلزله آمادگي دارند؟

نمي‌شود اين‌طور گفت. ولي بيش‌تر از هر کشور ديگر به موضوع زلزله توجه دارند و سرمايه‌گذاري مالي هم کرده‌اند. قسمت خيلي زيادي از اين کار هم مربوط به آموزش است كه وقتي زلزله مي‌آيد باعث اضطراب بيش از حد نشود.

آموزش مقابله با زلزله خيلي وقت‌گير است، اما جالب است بدانيد که در شهرستان‌ها و مناطق حاشيه‌ي شهر‌ بهتر جواب مي‌دهد. در شهرستان‌‌هايي که مردم يک لهجه يا زبان ديگر غير از زبان رسمي دارند، بچه‌ها در مدرسه اين آموزش‌ها را ياد مي‌گيرند و بعد خودشان به خانواده‌شان منتقل مي‌کنند.

 

  • مي‌شود زلزله را درست کرد؟

بله. با انفجار‌هاي بزرگ مي‌شود نوعي زلزله توليد کرد. الآن در منطقه‌ي بي‌بي‌شهربانو، در جنوب شرقي تهران، کار‌هاي معدني انجام مي‌‌شود و دستگاه‌هاي زلزله‌سنج ما زمين‌لرزه‌هاي 3 ريشتري ثبت مي‌کنند.

با انفجار‌هاي معمولي مي‌شود زلزله‌هايي به قدرت حدود 4 ريشتر درست کرد. اگر بمب هسته‌اي يا هيدروژني منفجر شود شدت زلزله بيش‌تر هم مي‌شود.

در سال 1963 شوروي بمب هيدورژني به اسم تزار را آزمايش کرد و زلزله‌اي که با آن درست شد، هفت‌و‌نيم ريشتر بود. الآن هم اگر آمريکا در افغانستان يا عراق بمب بزرگي بيندازد، دستگاه‌هاي لرزه‌نگار ما آن را ثبت مي‌کنند.

البته نمي‌شود اين کار را مخفيانه انجام داد، چون زمين‌شناس‌ها به سادگي فرق بين زلزله‌ي طبيعي و لرزه‌اي را که با بمب درست شده باشد، مي‌فهمند. حتي تخصصي به اسم زلزله‌شناسي معاهدات وجود دارد که با استفاده از اطلاعات بين‌المللي مي‌تواند نوع بمب‌ها،‌ عمق انفجار و حتي ماده‌ي منفجره را پيدا کند.

 

تجزيه و تحليل در ارتعاشات براي تشخيص مشكلات احتمالي ماشين‌آلات سنگين

 

  • وقوع زلزله را هم مي‌شود پيش‌بيني کرد؟

بله. اصلاً کار علم، پيش‌بيني‌کردن است و بشر با استفاده از داد‌ه‌هاي علمي باقي‌مانده از اتفاقاتي که در گذشته افتاده است، مي‌تواند متوجه وقوع اتفاقاتي بشود که در آينده رخ خواهند داد. زلزله هم قابل پيش‌بيني است اما مشکل «اندازه، زمان و مکان» وجود دارد.

اندازه و مکان زلزله را مي‌شود با نقشه‌ي گسل‌هاي پوسته زمين فهميد؛ ولي زمان از همه مهم‌تر است. الآن درباره‌ي ريز گرد‌ها هم مي‌توانيم محل و مقدار آن‌ها را حدس بزنيم، البته نمي‌دانيم که توفان ريزگرد دقيقاً کي مي‌آيد، ولي مي‌دانيم که کدام شهر‌ها در معرض خطر هستند.

درباره‌ي زلزله هم مي‌دانيم که مثلاً تا 50 سال آينده در شهر تهران تا شعاع 50 کيلومتري احتمال وقوع زلزله‌ي 7 ريشتري وجود دارد.

 

  • اگر اين اتفاق بيفتد شهر چه‌قدر خسارت مي‌بيند؟

شايد 30 يا 60 درصد. اتفاقي که براي ساختمان پلاسکو افتاد نشان داد که آمادگي کافي را براي اين حوادث بزرگ نداريم. البته نبايد نااميد شويم و بايد باز هم تلاش کنيم که در مسير آمادگي قرار بگيريم.

 

  • وقتي جايي زلزله رخ مي‌دهد، خودتان هم به محل مي‌رويد؟

بله. هميشه به محل مي‌رويم تا بتوانيم خسارت‌ها را ببينم و ثبت کنيم؛ مگر اين‌که امکان رفتن نداشته باشيم. مثلاً وقتي در کشور‌هاي ديگر زلزله اتفاق مي‌افتد، البته من سعي مي‌كنم هرجايي که بتوانم بروم. گاهي هم خيلي سريع مي‌رسيم.

مثلاً در زلزله‌ي آوج حدود شش ساعت بعد و همراه با امدادگر‌ها رسيديم. در زلزله‌هاي نپال، پادانگ اندونزي و وان ترکيه هم توانستم به محل زلزله بروم. خيلي مهم است که ببينم مثلاً خسارتي که زلزله به ساختمان‌ها زده چه‌جوري بوده است تا بتوانيم بعداً از آن جلوگيري کنيم.

 

  • بچه‌هاي شما هم به زلزله‌شناسي علاقه دارند؟

من يک پسر 14 ساله به نام ايمان و يک دختر 16 ساله به اسم ايران دارم که دخترم هم به اين دسته از دانش‌ علاقه‌مند است. البته او مي‌خواهد در زمينه‌ي انرژي‌هاي نو و تجديدپذير کار کند. فکر مي‌کنم دنياي‌ آينده‌ي ما به اين رشته هم خيلي نياز داشته باشد.

البته مسئله‌ي اصلي رشته نيست؛ اين است که نوجواني تلاش کند علاقه‌‌مندي خودش را پرورش بدهد و از اشتباه کردن در اين مسير هم نترسد.

 

عكس‌ها: مهبد فروزان/ دوچرخه

 

  • راز لرزيدن در لايه‌هاي زمين

سال 1755 زلزله‌ي بزرگي در نزديکي شهر ليسبون پرتقال اتفاق افتاد که باعث سونامي هم شد و خسارت خيلي زيادي زد. اين اولين باري بود که مردم زلزله را به‌عنوان يک اتفاق طبيعي نگاه کردند، نه يک عذاب بزرگ که به خاطر خشم خدايان درست شده است.

آن‌موقع تازه رشته‌هاي گوناگون علوم در حال پيشرفت بودند و طرز فکر مردم هم تغيير مي‌کرد. مثلاً به اين هم توجه کنيد که حدود 30 سال بعد از اين تاريخ بود که در فرانسه انقلاب شد و نظام پادشاهي از بين رفت.

البته دقت کردن به زلزله قبلاً هم وجود داشت و مثلاً الآن يک دستگاه لرزه‌نگار چيني وجود دارد که چندين قرن قبل ساخته شده است و جهت و قدرت زلزله را نشان مي‌دهد. ولي تصور مردم هميشه اين بود که زلزله يک دليل عجيب و مرموز دارد.

وقتي در ليسبون زلزله آمد بعضي از کليسا‌ها مثل هميشه اعلام کردند که اين يک عذاب الهي بود، اما عده‌اي از دانشمند‌ها هم مي‌خواستند بدانند که چرا سنگ‌هاي سطح زمين اين‌طور حرکت مي‌کنند. بعد در ايتاليا و انگليس دانشمند‌هاي ديگري اين فکر را دنبال کردند و توانستند براي زلزله مقياس تعيين کنند و مقدار خرابي زلزله‌هاي مختلف را با هم مقايسه کنند. 

علم زلزله‌شناسي همين‌طور پيشرفت کرد تا سال 1906 كه زلزله‌ي بزرگي در شهر سانفرانسيسکو آمريکا اتفاق افتاد، ولي اين بار، همه مي‌دانستند که زلزله، اتفاقي طبيعي است که به‌دليل حرکت ورقه‌هاي زمين روي هم اتفاق مي‌افتد در اين زمان ديگر دانش زلزله شكل گرفته بود.

در کره‌ي زمين که ما روي آن زندگي مي‌کنيم، انتظار داريم در سال يک زلزله‌ي هشت ريشتري و هر 10 سال يک زلزله‌ي 9 ريشتري اتفاق بيفتد. تعداد زلزله‌هاي پنج و شش ريشتري و کم‌تر از آن خيلي زيادتر است. همه‌ي اين زلزله‌ها با شبکه‌ي جهاني لرزه‌نگاري ثبت مي‌شود. اين شبکه بعد از جنگ جهاني به وجود آمد و همه‌ي کشور‌ها عضو آن هستند.

يک دليل درست کردن شبکه‌ي مزبور اين بود که کشور‌هاي بزرگ جهان آن موقع در حال ساختن بمب هسته‌اي بودند و آزمايش بمب هسته‌اي باعث ايجاد لرزه مي‌شود. در نتيجه مي‌خواستند از آزمايش‌هاي هم با خبر باشند تا آماده‌ي جنگ شوند.

آمريکا و شوروي هر دو مي‌خواستند کاري کنند که اين شبکه بزرگ‌تر و دقيق‌تر باشد. براي همين هم در کشور‌هاي مختلف به خرج خودشان ايستگاه‌هاي لرزه‌نگاري مي‌ساختند. دانشمند‌ها هم از اين امکانات براي ثبت اطلاعات زمين‌شناختي استفاده مي‌کردند.

بعضي از آن دستگاه‌ها هنوز هم باقي مانده است. مثلاً آمريکايي‌ها در دهه‌ي 70 ميلادي، در غرب تهران،يک ايستگاه ساختند كه هروقت شوروي سابق- که آن موقع همسايه‌ي ايران بود- بمب اتمي آزمايش کند، دستگاه‌ها آن را حس کنند. هر وقت لرزه‌ي بزرگي ثبت مي‌شد در اين ايستگاه دو گزارش تهيه مي‌کردند. يکي به مرکز لرزه‌نگاري ايران فرستاده مي‌شد و يکي هم به سفارت آمريکا.

دستگاه‌هاي اين ايستگاه خيلي قديمي شده، ولي بعضي از آن‌ها هنوز هم کار مي‌‌کنند. موقعي که زلزله‌ي منجيل و رودبار اتفاق افتاد، اطلاعات زلزله را همين ايستگاه ثبت کرده بود. اين هم از اتفاقات جالب است که دانشمندان از رقابت جنگي دو کشور براي ساختن سلاح‌هاي هسته‌اي استفاده کردند و باعث پيشرفت دانش خودشان شدند.

 

زمين‌لرزه‌هاي بزرگ ايران و نواحي هم‌جوار (1378/10/11 تا 1393/10/11) مؤسسه‌ي ژئوفيزيك دانشگاه تهران، مركز لرزه‌نگاري كشوري