او اقرار كرد كه بهخاطر طلب 13ميليون توماني اين زن را به قتل رسانده است.به گزارش همشهري، تحقيقات در اين پرونده از هشتم آبانماه همزمان با اعلام گزارش ناپديد شدن دختري 27ساله شروع شد.خانواده اين دختر جوان با مراجعه به دادسراي جنايي تهران بيان كردند كه دخترشان به نام ليدا ساعت 12هشتم آبانماه براي انجام كارهايش از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است. حتي موبايلش هم خاموش بود و آنها خبري از او نداشتند.
ليدا، مهندس بود و در يكي از شركتهاي خودروسازي كار ميكرد. بررسيها حكايت از اين داشت كه او آخرينبار با يكي از دوستان خانوادگياش به نام مهدي قرار ملاقات داشته تا خودروي پرايدش را به تعميرگاه وي ببرد. همين كافي بود تا قاضي سهرابي، بازپرس جنايي تهران دستور بازداشت مهدي را صادر كند.
اين مرد 44ساله بازداشت شد اما ادعا ميكرد از ليدا خبري ندارد. با وجود اين، تحقيقات از اين متهم ادامه داشت تا اينكه سرانجام وي ظهر 22آبانماه قفل سكوت خود را شكست و به قتل ليدا اقرار كرد. مهدي مدعي بود كه بهخاطر طلبي كه از ليدا داشته او را خفه و جسدش را در شهرك انديشه رها كرده است. پس از اعتراف اين متهم و انجام بررسيها مشخص شد كه جسد چند روز پيش در شهرك انديشه كشف شده و بهعنوان مجهولالهويه به پزشكيقانوني منتقل شده است.
- كينه
متهم 44ساله ديروز براي انجام تحقيق به شعبه نهم بازپرسي دادسراي جنايي تهران منتقل شد و از اشتباه بزرگي كه مرتكب شده بسيار متاثر و پشيمان بود. مرد جوان به قتل خانم مهندس اقرار كرد و انگيزهاش را انتقامجويي و كينهاي كه از او داشت، دانست. وي درخصوص جزئيات حادثه گفت: من براي سرمايهگذاري در يك پروژه اقتصادي 26ميليون تومان به ليدا پرداخت كرده بودم. قرار بود در مدتكوتاهي اين پول را با سودش به من برگرداند اما هربار بهانه ميآورد.
حدود يك سال گذشت تا اينكه شنيدم ليدا به جز من، از افراد ديگري هم پول گرفته و به همه آنها بدهكار است. اين را كه شنيدم سراغش رفتم و از او خواستم پولم را جور كند. اگرچه 13ميليون تومان از پولم را جور كرد و برگرداند اما براي پس دادن 13ميليون ديگر مدام طفره ميرفت تا اينكه تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم.
روز حادثه هشتم آبانماه در فلكه دوم صادقيه با ليدا قرار گذاشتم. باز هم درخصوص پولم صحبت كردم كه او باز هم طفره رفت. در لابهلاي صحبتهايش متوجه شدم كه قصد دارد مدتي از تهران خارج شود. ديگر تصميم گرفتم نقشهام را عملي كنم. براي همين با روسري ليدا را خفه كردم. وي ادامه داد: بيهدف به راه خود ادامه ميدادم تا اينكه به انديشه رسيدم. پس از ساعتي چرخيدن در آنجا، منطقه خلوتي را پيدا كرده و جسد را آنجا انداختم. تا ساعت 4بامداد در حال چرخيدن در خيابانهاي تهران بودم و نهايتا به خانه برگشتم اما حالا از اينكه راز جنايت برملا شده و آبرويم رفته است، خيلي پشيمانم.متهم با قرار قانوني در اختيار ماموران اداره آگاهي تهران قرار گرفت.